17-بهمن-1398, 20:09
عدم لزوم استحلال از مالک در مطلق موارد حق الناس
در بین عوام مطلبی معروف شده است به این که «در مطلق موارد تضییع حق الناس، استحلال لازم است». این مطلب خالی از دلیل بوده و چنین اطلاقی صحیح نیست. لزوم استحلال صرفا در مواردی است که در مقابل آنچه ضایع شده باشد، اجرتی یا مالی قرار بگیرد که در این صورت ضایع کننده یا باید اجرت را بپردازد و یا باید از مالک طلب حلیت کند.
فلذا به طور مثال خوردن یک دانه نخودچی از مغازه دیگری بدون اجازه وی، اگر چه معصیت بوده و لزوم توبه را به دنبال دارد، لکن هیچ ملازمه ای با لزوم استحلال ندارد؛ چرا که یک دانه نخودچی مالیتی ندارد تا این شخص بخواهد خسارت و اجرت آن را پرداخت کند.
و یا اینکه وارد به باغ دیگری و عبور از وسط آن و خروج از درب دیگر باغ، حرام بوده و مستلزم تکلیف به توبه است؛ لکن از آنجا که عبور از باغ دیگران اجرت المثلی ندارد، نیازی به استحلال از مالک نبوده وصرف توبه کفایت می کند.
یکی از وجوه فرق بین حقوق الهی و حقوق الناس در این است که عصیان در حقوق الهی با اجازه اشخاص نیز تجویز نمی گردد، فلذا به طور مثال غیبت که از محرمات شرعی و حقوق اللهی است، با اعلام رضایت شخص مغتاب نیز، مباح نخواهد بود. حال آن که عصیان در حقوق الناس با اجازه شخص ذی الحق مباح می شود؛ فلذا به طور مثال دخول در مکان مغصوب با رضایت مالک، بلامحذور خواهد شد.
در بین عوام مطلبی معروف شده است به این که «در مطلق موارد تضییع حق الناس، استحلال لازم است». این مطلب خالی از دلیل بوده و چنین اطلاقی صحیح نیست. لزوم استحلال صرفا در مواردی است که در مقابل آنچه ضایع شده باشد، اجرتی یا مالی قرار بگیرد که در این صورت ضایع کننده یا باید اجرت را بپردازد و یا باید از مالک طلب حلیت کند.
فلذا به طور مثال خوردن یک دانه نخودچی از مغازه دیگری بدون اجازه وی، اگر چه معصیت بوده و لزوم توبه را به دنبال دارد، لکن هیچ ملازمه ای با لزوم استحلال ندارد؛ چرا که یک دانه نخودچی مالیتی ندارد تا این شخص بخواهد خسارت و اجرت آن را پرداخت کند.
و یا اینکه وارد به باغ دیگری و عبور از وسط آن و خروج از درب دیگر باغ، حرام بوده و مستلزم تکلیف به توبه است؛ لکن از آنجا که عبور از باغ دیگران اجرت المثلی ندارد، نیازی به استحلال از مالک نبوده وصرف توبه کفایت می کند.
یکی از وجوه فرق بین حقوق الهی و حقوق الناس در این است که عصیان در حقوق الهی با اجازه اشخاص نیز تجویز نمی گردد، فلذا به طور مثال غیبت که از محرمات شرعی و حقوق اللهی است، با اعلام رضایت شخص مغتاب نیز، مباح نخواهد بود. حال آن که عصیان در حقوق الناس با اجازه شخص ذی الحق مباح می شود؛ فلذا به طور مثال دخول در مکان مغصوب با رضایت مالک، بلامحذور خواهد شد.