امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
محدوده ی توعید به ضرر از جهت شخص مکره یا متعلق های وی
#1
در صدق اکراه و یا شمول حکم اکراه لازم است که توعید به ضرر یا حرج یا عدم منفعت یا عدم انتفاع وجود داشته باشد. قدر متیقن این است که توعید به ضرر معتبر یا امثال ذلک، نسبت به خود مکره باشد. أما ماورای خود مکره آیا موجب صدق اکراه یا حکم اکراه می شود یا خیر؟! ماورای مکره اگر از بستگانی باشد که این شخص به امور آن ها اهتمام داشته باشد نیز مورد قبول علماء واقع شده است؛ یعنی اگر دو رکن باشد: 1.هم از بستگان نزدیک باشد. 2.هم اهتمام به  امور آن ها دارد به طوری که ضرر به آن ها حرج این شخص عرفا حساب می شود. این هم مورد قبول أعاظم است و موضوعا مشمول ادله ی اکراه است و حکمش نیز حکم اکراه است و بحثی در آن نیست.
أما اوسع از این که بگوییم هر کسی که مرتبط با این شخص است، ولو اینکه از اقوام و خویشان او نیز نباشد، (به عنوان مثال دوست یا خادم او باشد)، آیا آن ها نیز مشمول این قضیه هستند؟ یا اینکه اوسع از این مطلب که اصلا مرتبط به آن ها هم نباشد، بلکه شخص مسلمان و مومنی است که مکره می گوید اگر تو این معامله را انجام ندهی فلان مومن را می کشم یا ضرری به او می رسانم. حتی اگر بگوید ضرر را به فلان ذمی وارد می کنم، آیا شامل می شود یا خیر؟
برخی قائل هستند که این محدوده توسعه دارد و شامل ضرر رساندن به هر مسلمانی ولو در آن طرف دنیا می شود. یعنی اگر اکراه کننده بگوید یا این معامله را انجام بده یا آن مسلمان در آمریکا را می کشم، باز هم انجام معامله به صورت اکراهی و باطل خواهد بود. استدلال این قول به روایات لزوم اهتمام به امور مسلمین است:
« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ لَمْ يَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[b][1].[/b]

نظر شما چیست؟؟؟؟آیا استدلال به این روایات درست است؟؟؟



[1] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج2، ص164.









پاسخ
#2
(1-اسفند-1398, 18:43)سید رضا حسنی نوشته:
در صدق اکراه و یا شمول حکم اکراه لازم است که توعید به ضرر یا حرج یا عدم منفعت یا عدم انتفاع وجود داشته باشد. قدر متیقن این است که توعید به ضرر معتبر یا امثال ذلک، نسبت به خود مکره باشد. أما ماورای خود مکره آیا موجب صدق اکراه یا حکم اکراه می شود یا خیر؟! ماورای مکره اگر از بستگانی باشد که این شخص به امور آن ها اهتمام داشته باشد نیز مورد قبول علماء واقع شده است؛ یعنی اگر دو رکن باشد: 1.هم از بستگان نزدیک باشد. 2.هم اهتمام به  امور آن ها دارد به طوری که ضرر به آن ها حرج این شخص عرفا حساب می شود. این هم مورد قبول أعاظم است و موضوعا مشمول ادله ی اکراه است و حکمش نیز حکم اکراه است و بحثی در آن نیست.
أما اوسع از این که بگوییم هر کسی که مرتبط با این شخص است، ولو اینکه از اقوام و خویشان او نیز نباشد، (به عنوان مثال دوست یا خادم او باشد)، آیا آن ها نیز مشمول این قضیه هستند؟ یا اینکه اوسع از این مطلب که اصلا مرتبط به آن ها هم نباشد، بلکه شخص مسلمان و مومنی است که مکره می گوید اگر تو این معامله را انجام ندهی فلان مومن را می کشم یا ضرری به او می رسانم. حتی اگر بگوید ضرر را به فلان ذمی وارد می کنم، آیا شامل می شود یا خیر؟
برخی قائل هستند که این محدوده توسعه دارد و شامل ضرر رساندن به هر مسلمانی ولو در آن طرف دنیا می شود. یعنی اگر اکراه کننده بگوید یا این معامله را انجام بده یا آن مسلمان در آمریکا را می کشم، باز هم انجام معامله به صورت اکراهی و باطل خواهد بود. استدلال این قول به روایات لزوم اهتمام به امور مسلمین است:
« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ لَمْ يَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[b][1].[/b]

نظر شما چیست؟؟؟؟آیا استدلال به این روایات درست است؟؟؟



سوال خیلی کلی است باید مصداق معامله و مصداق ضرر دقیقا مشخص شود









پاسخ
#3
سلام علیکم برادر عزیز
به نظر می رسد سوال ابهامی نداشت. به عنوان مثال شخص اکراه کننده به زید می گوید یا باید این معامله را انجام بدهی یا اینکه فلان شیعه ی امیرالمومنین را در کشور ضرر می رسانم ، آیا اگر او این معامله را انجام دهد، معامله اکراهی و باطل است یا خیر؟ برخی گفته اند بلی باطل است، زیرا رعایت ضرر نرسیدن به شخص دیگر از باب اهتمام به امور مسلمین واجب است و معامله اکراهی می شود.
پاسخ
#4
از نظر عقلی اگر بسنجیم
هیچ عاقلی حاضر نیست بخاطر این که معامله ای را ترک می کند ، شخص در آن طرف دنیا کشته شود .
یعنی عقلا قبیح است ادمی معامله را ترک کند و در عوض ، کسی کشته شود ولو مسلمان نباشد و ذمی باشد .
و کل ما حکم به العقل حکم به الشرع .

ولی اگر معامله را ترک کند ضرر مالی ناچیزی به کسی وارد میشود در این صورت ، عقلا قبیح نیست معامله را ترک کند .
پس بستگی دارد به این که اکراه به چه امری باشد .
پاسخ
#5
(5-اسفند-1398, 12:43)سید رضا حسنی نوشته: سلام علیکم برادر عزیز
به نظر می رسد سوال ابهامی نداشت. به عنوان مثال شخص اکراه کننده به زید می گوید یا باید این معامله را انجام بدهی یا اینکه فلان شیعه ی امیرالمومنین را در کشور ضرر می رسانم ، آیا اگر او این معامله را انجام دهد، معامله اکراهی و باطل است یا خیر؟ برخی گفته اند بلی باطل است، زیرا رعایت ضرر نرسیدن به شخص دیگر از باب اهتمام به امور مسلمین واجب است و معامله اکراهی می شود.

سلام باز هم مجمل است. مراد از ضرر چیست؟ قتل یا مادون آن یا ضرر مالی یا ... دیگر اینکه معامله چه معامله ای باشد مثلا گاهی به خاظر اینکه فرزندش قتلی مرتکب شده و خانواده مقتول می گویند اگر فلان مبلغ دیه دهی آزادش می کنیم و برای تهیه پول تصمیم به فروش خانه می کند ولی اقوام درجه دو مقتول که حق قصاص ندارند  می گویند اگر خانه را بفروشی و فرزندت را نجات دهی مثلا فلان شخص را می کشیم و هزار تا فرض دیگه...پس خیلی هم واضح نیست
پاسخ
#6
(5-اسفند-1398, 16:38)as937183 نوشته: از نظر عقلی اگر بسنجیم
هیچ عاقلی حاضر نیست بخاطر این که معامله ای را ترک می کند ، شخص در آن طرف دنیا کشته شود .
یعنی عقلا قبیح است ادمی معامله را ترک کند و در عوض ، کسی کشته شود ولو مسلمان نباشد و ذمی باشد .
و کل ما حکم به العقل حکم به الشرع .

ولی اگر معامله را ترک کند ضرر مالی ناچیزی به کسی وارد میشود در این صورت ، عقلا قبیح نیست معامله را ترک کند .
پس بستگی دارد به این که اکراه به چه امری باشد .
ضمن سلام و تشکر از شما برادر عزیز
بحث سر حکم عقلی نیست بزرگوار. کل ما حکم به العقل حکم به الشرع نیز به کلیت صحت ندارد. از کجا معلوم که اگر بگویند تو معامله کنی یک کافر را در آن طرف دنیا می کشیم اکراه صدق کند؟؟
البته نمی خواهم نفی کنم ولی آنقدر ها هم مسلم نیست.
ثانیا بحث سر این است که از این روایات مذکور می توان این نکته را استخراج کرد یا خیر.
ثالثا: اصلا بحث سر ضرر های مالی خیلی کم نیست. ضرر های مالی خیلی کم عرفا ضرر عرفی به حساب نمی آیند.
پاسخ
#7
سلام
حقیر نظر امام و شیخ انصاری و هم چنین نظر عامه که دکتر زحیلی در الفقه الاسلامی بیان کردند را در خدمت شما عزیزان می گذارم.(البته این جزء خلاصه مقاله هست که دارم خلاصه می کنم)
در کلام مرحوم شیخ و مرحوم امام هیچ اشاره‌ای به محدوده این افراد نشده است و صرفاً به تعبیر متعلق مکرَه اکتفا شده است ولی از آنجایی که مرحوم شیخ ملاک را ضرر نوعی می دانند و از طرف دیگر عدم طیب نفس را مناط اکراه معاملی برشمردند(البته بنا بر نظر مقرر)، می توان گفت آن افرادی که عرف تهدید آنها را نوعی ضرر بر مکرَه و هم چنین منشأ عدم طیب نفس در معامله می دانند، معامله در آن افرادی که عرف در مورد تهدید آنها چنین قضاوتی دارند باطل است. مرحوم امام هم چون قائل به ضرر نوعی هستند و از طرفی دیگر می فرمایند باید اکراه به نحوی باشد که مکرَه مقهور باشد، چنانچه تهدید افراد از نگاه عرف باعث ضرر و قهر مکرَه گردد، آن معامله اکراهی و باطل است.(نیازی به آدرس ندارد)
نظر عامه: دکتر زحیلی بعد از بیان تقسیمی برای اکراه به دو نوع ملجیء(مضطر کننده که در آن تهدید به ضرر نفسانی یا تلف عضو یا تلف همه اموال صورت می گیرد) و غیر ملجیء(که در آن تهدید به مثل زدن غیر کشنده و غیر نقص کنندهٔ عضو یا تلف بعضی از اموال و... تعلق می گیرد)،نوع سومی به نام اکراه ادبی بیان می کنند. ایشان در این زمینه می گویند: «این اکراه رضا را کاملا از بین می برد ولی اختیار را نابود نمی سازد مانند تهدید به زندانی کردن یکی از پدر و مادر و امثال ایشان و حکم آن این است که اکراه شرعی است، اما با استحسان نه با دلیل قیاس»(فقه الاسلامی و ادلته،ج۴/ ۲۱۴)
ایشان هم محدوده ی متعلقات مکرَه را بیان نکرده اند ولی از آنجایی که همانطور که گذشت در نظر اهل عامه معیار اکراه ضرر شخصی است لذا اگر در جایی مکرَه تهدید شخصی را یک نوع ضرر برای خویش بپندارد، اکراه محقق است اگرچه آن شخص از ایشان نیز بیگانه باشد.
پاسخ
#8
سلام
حقیر نظر امام و شیخ انصاری و هم چنین نظر عامه که دکتر زحیلی در الفقه الاسلامی بیان کردند را در خدمت شما عزیزان می گذارم.(البته این جزء خلاصه مقاله هست که دارم خلاصه می کنم)
در کلام مرحوم شیخ و مرحوم امام هیچ اشاره‌ای به محدوده این افراد نشده است و صرفاً به تعبیر متعلق مکرَه اکتفا شده است ولی از آنجایی که مرحوم شیخ ملاک را ضرر نوعی می دانند و از طرف دیگر عدم طیب نفس را مناط اکراه معاملی برشمردند(البته بنا بر نظر مقرر)، می توان گفت آن افرادی که عرف تهدید آنها را نوعی ضرر بر مکرَه و هم چنین منشأ عدم طیب نفس در معامله می دانند، معامله در آن افرادی که عرف در مورد تهدید آنها چنین قضاوتی دارند باطل است. مرحوم امام هم چون قائل به ضرر نوعی هستند و از طرفی دیگر می فرمایند باید اکراه به نحوی باشد که مکرَه مقهور باشد، چنانچه تهدید افراد از نگاه عرف باعث ضرر و قهر مکرَه گردد، آن معامله اکراهی و باطل است.(نیازی به آدرس ندارد)
نظر عامه: دکتر زحیلی بعد از بیان تقسیمی برای اکراه به دو نوع ملجیء(مضطر کننده که در آن تهدید به ضرر نفسانی یا تلف عضو یا تلف همه اموال صورت می گیرد) و غیر ملجیء(که در آن تهدید به مثل زدن غیر کشنده و غیر نقص کنندهٔ عضو یا تلف بعضی از اموال و... تعلق می گیرد)،نوع سومی به نام اکراه ادبی بیان می کنند. ایشان در این زمینه می گویند: «این اکراه رضا را کاملا از بین می برد ولی اختیار را نابود نمی سازد مانند تهدید به زندانی کردن یکی از پدر و مادر و امثال ایشان و حکم آن این است که اکراه شرعی است، اما با استحسان نه با دلیل قیاس»(فقه الاسلامی و ادلته،ج۴/ ۲۱۴)
ایشان هم محدوده ی متعلقات مکرَه را بیان نکرده اند ولی از آنجایی که همانطور که گذشت در نظر اهل عامه معیار اکراه ضرر شخصی است لذا اگر در جایی مکرَه تهدید شخصی را یک نوع ضرر برای خویش بپندارد، اکراه محقق است اگرچه آن شخص از ایشان نیز بیگانه باشد.
پاسخ
#9
(15-آذر-1399, 04:10)سید رضا حسینی نوشته: سلام
حقیر نظر امام و شیخ انصاری و هم چنین نظر عامه که دکتر زحیلی در الفقه الاسلامی بیان کردند را در خدمت شما عزیزان می گذارم.(البته این جزء خلاصه مقاله هست که دارم خلاصه می کنم)
در کلام مرحوم شیخ و مرحوم امام هیچ اشاره‌ای به محدوده این افراد نشده است و صرفاً به تعبیر متعلق مکرَه اکتفا شده است ولی از آنجایی که مرحوم شیخ ملاک را ضرر نوعی می دانند و از طرف دیگر عدم طیب نفس را مناط اکراه معاملی برشمردند(البته بنا بر نظر مقرر)، می توان گفت آن افرادی که عرف تهدید آنها را نوعی ضرر بر مکرَه و هم چنین منشأ عدم طیب نفس در معامله می دانند، معامله در آن افرادی که عرف در مورد تهدید آنها چنین قضاوتی دارند باطل است. مرحوم امام هم چون قائل به ضرر نوعی هستند و از طرفی دیگر می فرمایند باید اکراه به نحوی باشد که مکرَه مقهور باشد، چنانچه تهدید افراد از نگاه عرف باعث ضرر و قهر مکرَه گردد، آن معامله اکراهی و باطل است.(نیازی به آدرس ندارد)
نظر عامه: دکتر زحیلی بعد از بیان تقسیمی برای اکراه به دو نوع ملجیء(مضطر کننده که در آن تهدید به ضرر نفسانی یا تلف عضو یا تلف همه اموال صورت می گیرد) و غیر ملجیء(که در آن تهدید به مثل زدن غیر کشنده و غیر نقص کنندهٔ عضو یا تلف بعضی از اموال و... تعلق می گیرد)،نوع سومی به نام اکراه ادبی بیان می کنند. ایشان در این زمینه می گویند: «این اکراه رضا را کاملا از بین می برد ولی اختیار را نابود نمی سازد مانند تهدید به زندانی کردن یکی از پدر و مادر و امثال ایشان و حکم آن این است که اکراه شرعی است، اما با استحسان نه با دلیل قیاس»(فقه الاسلامی و ادلته،ج۴/ ۲۱۴)
ایشان هم محدوده ی متعلقات مکرَه را بیان نکرده اند ولی از آنجایی که همانطور که گذشت در نظر اهل عامه معیار اکراه ضرر شخصی است لذا اگر در جایی مکرَه تهدید شخصی را یک نوع ضرر برای خویش بپندارد، اکراه محقق است اگرچه آن شخص از ایشان نیز بیگانه باشد.
سلام متشکر؛ به نظر میرسد که عرفا اکراه به این معناست که یک عامل خارجی موجب تحت الشعاع قرار گرفتن اراده مالک شود؛ ولو ضرر علی الاطلاق نیز متوجه شخص نشود؛ کما اینکه در بعضی از روایات این تعبیر وارد شده که: یکون الاکراه من الاب و الام و الزوج؛ هم عرفا و هم متفاهم عرفی از این روایت این است که عامل خارجی ای که سلطه انسان بر مالش را مخدوش کند، موجب تحقق اکراه است ولو ضرر اطلاقی هم بر مکره الیه وارد نباشد. گاهی انسان به خاطر مراعات خاطر پدر و مادر و همسر و... بدون رضایت اقدام به معامله میکند به حیث که اگر دخالت پدر و مادر نبود هرگز این معامله انجام نمیشد؛ خوب بسیاری از اوقات نتیجه تخطی از اکراه پدر ومادر ضرر علی وجه الاطلاق نیست، یعنی گاهی پدر ومادر صرفا اخم میکنند و بچه را تحویل نمیگیرند ولی عرفا اینگونه کارها ضرری بر شخص محسوب نمیشود ولی در عین حال اکراه صادق است زیرا اراده مالک تحت الشعاع قرار گرفته است. طبق این ضابطه در مانحن فیه اگر توعید اضرار به غیر به گونه ای باشد که محرک شخص مالک به معامله شده به حیث که اگر توعید مکره بر اضرار به شخص ثالث نبود؛ این مالک هرگز اقدام به معامله نمیکرد، در اینجا اکراه صادق است با اینکه ضرری متوجه مالک نمیشود و الا فلا.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  از قیود تحقق اکراه: مستحق نبودن مکره نسبت به فعل اکراه شده سید رضا حسنی 0 1,236 22-بهمن-1398, 17:45
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  آیا باید ضرر معتبر در بطلان معامله ی مکره حرجی باشد؟ سید رضا حسنی 2 1,685 22-بهمن-1398, 17:13
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  تمسک به قاعده عدل و انصاف برای بطلان عقد مکره سید رضا حسنی 1 1,480 25-دي-1398, 18:30
آخرین ارسال: خیشه
  دلیل عقلی برای بطلان عقد مکره با تمسک به ظلم سید رضا حسنی 0 1,234 25-دي-1398, 18:09
آخرین ارسال: سید رضا حسنی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان