امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جریان استصحاب عدم وجوب مقدمه عند الشک فی الوجوب
#1
مرحوم آخوند می­فرماید: مقتضای اصل عملی در صورت شک در وجوب مقدمه، این است که استصحاب عدم وجوب مقدمه جرای است. مثلا مکلف شک دارد که وضو و غسل و ... وجوب شرعی دارد یا ندارد، استصحاب عدم وجوب جاری است. زیرا یک زمانی که ذی المقدمه وجوب نداشت، مقدمه نیز وجوب نداشته، حال که شک شده است، استصحاب عدم وجوب جاری است.
در ادامه استاد فرمود: اصل برائت جاری نیست؛ زیرا برائت در جایی جاری است که استحقاق عقابی در کار باشد و در مقدمات، استحقاقی در کار نیست تا با برائت آن را برداریم.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید رضا حسنی
#2
(7-اسفند-1398, 02:56)خیشه نوشته:
مرحوم آخوند می­فرماید: مقتضای اصل عملی در صورت شک در وجوب مقدمه، این است که استصحاب عدم وجوب مقدمه جرای است. مثلا مکلف شک دارد که وضو و غسل و ... وجوب شرعی دارد یا ندارد، استصحاب عدم وجوب جاری است. زیرا یک زمانی که ذی المقدمه وجوب نداشت، مقدمه نیز وجوب نداشته، حال که شک شده است، استصحاب عدم وجوب جاری است.
در ادامه استاد فرمود: اصل برائت جاری نیست؛ زیرا برائت در جایی جاری است که استحقاق عقابی در کار باشد و در مقدمات، استحقاقی در کار نیست تا با برائت آن را برداریم.

با سلام و تشکر
چند نکته از باب سوال در ذهن است"
1. مگر در صورت مسلم بودن وجوب ذی المقدمه، جایی برای شک در وجوب مقدمه باقی می ماند؟ آیا جز این است که تنها راه رسیدن به ذی المقدمه، انجام مقدمه است؟ حال که مقدمه وجوب عقلی دارد ( زیرا انجام ذی المقدمه بدون آن ممکن نیست) پس دیگر چه جایی برای شک شرعی برای آن می ماند؟؟ مثلا اگر با دلیل مسلم دانستیم که نماز واجب است و تنها راه نماز صحیح خواندن هم وضو است، دیگر چه جایی برای شک در وجوب وضو باقی می ماند؟؟؟

2. درست است که جریان برائت در جایی است که استحقاق عقابی فرض شده باشد، لکن تصریح نشده است که حتما باید استحقاق عقاب در خود ترک مقدمه باشد، وقتی ما می دانیم که با ترک مقدمه ذی المقدمه نیز که واجب بود فوت می شود، بنابراین استحقاق عقاب با واسطه در مقدمه قابل فرض است و بعید نیست که جریان برائت شامل مقام نیز بشود. البته گفتنی است که این فرض جریان برائت در صورت فرض شک در وجوب مقدمه است که در نکته ی اول مورد خدشه قرار گرفت.

3. جریان استصحاب مذکور استصحاب در شبهات حکمیه است در حالی که خود حضرت استاد گنجی دربحث فقه در جایی جریان استصحاب در شبهات حکمیه را منکر بودند کما علیه جماعۀ من الأعلام منهم السید الزنجانی، و السید الخویی، و غیرهم
پاسخ
#3
(7-اسفند-1398, 14:20)سید رضا حسنی نوشته: با سلام و تشکر
چند نکته از باب سوال در ذهن است"
1. مگر در صورت مسلم بودن وجوب ذی المقدمه، جایی برای شک در وجوب مقدمه باقی می ماند؟ آیا جز این است که تنها راه رسیدن به ذی المقدمه، انجام مقدمه است؟ حال که مقدمه وجوب عقلی دارد ( زیرا انجام ذی المقدمه بدون آن ممکن نیست) پس دیگر چه جایی برای شک شرعی برای آن می ماند؟؟ مثلا اگر با دلیل مسلم دانستیم که نماز واجب است و تنها راه نماز صحیح خواندن هم وضو است، دیگر چه جایی برای شک در وجوب وضو باقی می ماند؟؟؟

اقای خیشه هم که گفتند مراد وجوب شرعی مقدمه است نه وجوب عقلی مقدمه یعنی اگر شک کردیم مقدمه وجوب شرعی دارد یا نه وظیفه چیست؟شما مسلم گرفته اید که ملازمه برقرار است.
پاسخ
#4
(7-اسفند-1398, 14:20)سید رضا حسنی نوشته: 2. درست است که جریان برائت در جایی است که استحقاق عقابی فرض شده باشد، لکن تصریح نشده است که حتما باید استحقاق عقاب در خود ترک مقدمه باشد، وقتی ما می دانیم که با ترک مقدمه ذی المقدمه نیز که واجب بود فوت می شود، بنابراین استحقاق عقاب با واسطه در مقدمه قابل فرض است و بعید نیست که جریان برائت شامل مقام نیز بشود. البته گفتنی است که این فرض جریان برائت در صورت فرض شک در وجوب مقدمه است که در نکته ی اول مورد خدشه قرار گرفت.

بحث در این است که آیا می توان  در خود مقدمه برائت را جاری نمود یا نه؟ در این فرض استاد گفته اند جریان اصل برائت مبتنی بر استحقاق عقاب است.
استصحاب را نیز مرحوم آخوند گفته اند معلوم نیست نظر استاد گنجی همین باشد
پاسخ
#5
ضمن تشکر و تقدیر از زحمات دوستان
جواب سوال اول این است اگر دوستان بر کفایه تورقی داشته باشند کرارا به این مطلب مواجه میشوند که مرحوم آخوند در بعضی موارد قبل از این که وارد بحث از ادله اقوال بشود یک بحثی به نام تاسیس اصل دارند. یعنی اگر ما دستمان از ادله کوتاه شد اصل در مساله چه حکمی را اقتضا میکند.این اصل نیز گاهی اوقات اصولی است و گاهی اوقات فقهی است یعنی در یک مساله فقهی. لذا جواب سوال اول این است که فرض مرحوم اخوند این است که ما برای وجوب شرعی مقدمه و عدم وجوب شرعی ان دلیل یافت نکردیم. اما شما خلاف فرض سوال کردید که ملازمه وجود دارد. در حقیقت بحث از اصل ملازمه و عدم ملازمه است که مقتضای اصل چیست.
جواب سوال دوم این است که بحث ما در مورد وجوب مقدمه است و کاری با ذی المقدمه نداریم. زیرا فرض این است که یک ذی المقدمه واجب شده است و حال شک داریم که مقدمه هم وجوب دارد یا نه. پس فرض این است که ذی المقدمه نباید ترک شود بلکه باید انجام شود لذا اگر استحقاق عذابی باشد برای مقدمه است نه ذی المقدمه.
جواب سوال سوم این است که استاد برای توضیح کلام مرحوم آخوند فرمودند استصحاب جاری است و مرحوم آخوند قبول دارند استصحاب در شبهات حکمیه جاری است. خیلی اوقات این گونه است که فقیه و عالمی یک مبنا را قبول ندارد ولی طبق مبنای مشهور مشی میکند.
پاسخ
#6
(8-اسفند-1398, 01:18)خیشه نوشته: ضمن تشکر و تقدیر از زحمات دوستان
جواب سوال اول این است اگر دوستان بر کفایه تورقی داشته باشند کرارا به این مطلب مواجه میشوند که مرحوم آخوند در بعضی موارد قبل از این که وارد بحث از ادله اقوال بشود یک بحثی به نام تاسیس اصل دارند. یعنی اگر ما دستمان از ادله کوتاه شد اصل در مساله چه حکمی را اقتضا میکند.این اصل نیز گاهی اوقات اصولی است و گاهی اوقات فقهی است یعنی در یک مساله فقهی. لذا جواب سوال اول این است که فرض مرحوم اخوند این است که ما برای وجوب شرعی مقدمه و عدم وجوب شرعی ان دلیل یافت نکردیم. اما شما خلاف فرض سوال کردید که ملازمه وجود دارد. در حقیقت بحث از اصل ملازمه و عدم ملازمه است که مقتضای اصل چیست.
جواب سوال دوم این است که بحث ما در مورد وجوب مقدمه است و کاری با ذی المقدمه نداریم. زیرا فرض این است که یک ذی المقدمه واجب شده است و حال شک داریم که مقدمه هم وجوب دارد یا نه. پس فرض این است که ذی المقدمه نباید ترک شود بلکه باید انجام شود لذا اگر استحقاق عذابی باشد برای مقدمه است نه ذی المقدمه.
جواب سوال سوم این است که استاد برای توضیح کلام مرحوم آخوند فرمودند استصحاب جاری است و مرحوم آخوند قبول دارند استصحاب در شبهات حکمیه جاری است. خیلی اوقات این گونه است که فقیه و عالمی یک مبنا را قبول ندارد ولی طبق مبنای مشهور مشی میکند.
سلام عجیب است که چرا دوستان به همراه استاد این نکته را پذیرفتند که برائت فقط در جایی مجری دارد که عقابی متصور باشد؟ خیر رفع مالایعلمون اطلاق دارد یعنی مطلق ما لا یعلمون را ما از شما برداشتیم، در ما نحن فیه نیز مثلا وجوب مقدمه مشکوک را برداشتیم یعنی بر شما اتیان مقدمه لازم نیست که نتیجه اش این میشود که اگر روز قیامت معلوم شد که واقعا مقدمه واجب بوده و جریان اصل مصیب نبوده، این ترک ذی المقدمه که به تبع ترک مقدمه بود، عقاب ندارد. خلاصه اینکه نیازی نیست که درمصب جریان اصل، عقاب تصور شود بلکه عقاب تبعی نیز کفایت میکند. والله العلم
پاسخ
#7
برای واجبات غیری امتثال و عقاب جدایی غیر از ذی المقدمه فرض نمیشود و هیچ اثری ندارد که بخواهد با برائت برداشته شود. مگر بحث را ببرید در نذر
پاسخ
#8
(20-آبان-1399, 00:58)خیشه نوشته: برای واجبات غیری امتثال و عقاب جدایی غیر از ذی المقدمه فرض نمیشود و هیچ اثری ندارد که بخواهد با برائت برداشته شود. مگر بحث را ببرید در نذر

سلام برادر  مقدمه چه عقلی و چه نقلی ثقل دارد، یعنی مکلف باید آن را برای ایصال به ذی المقدمه اتیان کند، حال شک داریم که این مقدمه مثلا وجوب شرعی دارد یا نه؟ برائت میگوید که وجوب شرعی ندارد، نتیجه جریان این برائت این است که اگر بعدا کشف خلاف شد و ذی المقدمه به دلیل ترک مقدمه مشکوکه ترک شد، عقابی ندارد، همین کفایت میکند در جریان برائت در مقدمه، بیش از این مقدار از ثقل و عقاب تبعی، دلیلی نداریم، مگر آیه قرآن فرموده که باید دقیقا خود مصب برائت عقاب دار باشد؟ عقاب تبعی نیز کفایت میکند، مالایعلمون اطلاق دارد چرا اطلاق نمیگیرید؟ مطلق ثقل در جریان برائت کفایت میکند، تعجبه که این فرمایش رو چه راحت میپذیرید.
پاسخ
#9
سلام علیکم. فرض این است که ذی المقدمه واجب است و تفصیلا آن را میداند. معنا ندارد که گفته شود ذی المقدمه ترک شود. مکلف عقلا موظف است که مقدمه را اتیان کند هر چند که وجوب شرعی هم نداشته باشد. پس این برائت چه اثری دارد؟ این که عقلا باید انجام بدهد اختلافی نیست. علی کل حال نمیتواند ترک کند و اگر ترک کند و ذی المقدمه اتیان نشود، هزار بار هم که از وجوب شرعی مقدمه برائت جاری کند، باز هم عقاب میشود
پاسخ
#10
(20-آبان-1399, 21:01)خیشه نوشته: سلام علیکم. فرض این است که ذی المقدمه واجب است و تفصیلا آن را میداند. معنا ندارد که گفته شود ذی المقدمه ترک شود. مکلف عقلا موظف است که مقدمه را اتیان کند هر چند که وجوب شرعی هم نداشته باشد. پس این برائت چه اثری دارد؟ این که عقلا باید انجام بدهد اختلافی نیست. علی کل حال نمیتواند ترک کند و اگر ترک کند و ذی المقدمه اتیان نشود، هزار بار هم که از وجوب شرعی مقدمه برائت جاری کند، باز هم عقاب میشود

نکته همین است که وقتی وجوب شرعی مقدمه مشکوک واقع شد، با توجه به اینکه ترک این مشکوک( اگر در لوح محفوظ واجب شرعی باشد) موجب ترک ذی المقدمه  عقاب دار میشود، بنابراین جریان برائت در مقدمه در واقع به معنای تأمین عقوبت احتمالی ترک ذی المقدمه است و هذا یکفی فی جریان البرائت، یعنی ولو مصب اصل عقاب ندارد لکن به عقاب می انجامد که برائت در آن یعنی ایمنی از همین عقاب احتمالی. ما لایعلمون اطلاق دارد و شامل هر گونه ثقلی میشود، مقدمه نیز نوعی ثقل دارد ولو ثقل غیری و هذا یکفی فی جریان البرائت. البته تکرار مکررات شده و اگه باقی دوستان هم در بحث مشارکت کنند زیباتر میشود.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تفصیل شهید صدر در مورد منجزیت علم اجمالی نسبت به وجوب احتیاط خیشه 0 188 16-اسفند-1401, 18:46
آخرین ارسال: خیشه
  جریان ترتب در مستحبات خیشه 16 2,779 2-تير-1400, 23:16
آخرین ارسال: 1972392352
  جریان ترتب در دو واجب طولی خیشه 12 2,403 22-آبان-1399, 00:50
آخرین ارسال: خیشه
  جریان ترتب در مواردی که قدرت شرعی اخذه شده است خیشه 4 1,060 20-آبان-1399, 20:44
آخرین ارسال: خیشه
  نظریه عجیب مرحوم نائینی در مورد مقدمه واجب خیشه 4 1,780 12-آبان-1399, 23:23
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  نکته لطیفه در مورد تبعیت مقدمه از ذی المقدمه خیشه 4 2,545 23-اسفند-1398, 00:50
آخرین ارسال: خیشه
  دلالت امر به مقدمات شرعیه بر وجوب شرعی داشتن مقدمه خیشه 4 1,637 20-اسفند-1398, 21:04
آخرین ارسال: خیشه
  توضیح مقدمه موصله از لسان مرحوم خویی خیشه 0 985 25-بهمن-1398, 23:34
آخرین ارسال: خیشه
  رد قول مرحوم آخوند در بحث وجوب مقدمه توسط مرحوم خویی خیشه 0 985 29-دي-1398, 00:20
آخرین ارسال: خیشه
  انکار وجوب مقدمه موصله از ناحیه مرحوم آخوند و رد مرحوم آغا ضیاء خیشه 0 959 26-دي-1398, 15:57
آخرین ارسال: خیشه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان