امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قرنطینه در اسلام
#31
نقل قول:تاریخ ۰۸ دی ۱۴۰۰
آیت الله فاضل لنکرانی
آقایان مي‌پرسيدند شما می‌گوئید کسی که واکسن نزده در اين مركز نیاید! گفتم چون جان این همه طلبه و استاد در معرض خطر است، ‌من نمی‌گویم او واكسن بزند، مي‌تواند از خانه‌اش بیرون نیاید. ولي در بين اين جمع کثير که مي‌آيد بايد واکسن زده باشد.
سؤال اين است در ميان 80 میلیون نفر جمعيت كشور که بيش از 60 میلیون نفر واکسن زده‌اند تاکنون چه تعداد به خاطر واکسن مُرده‌اند؟ حتي اگر بالفرض ده هزار نفر هم به خاطر واكسن فوت كرده باشند كه نيست، آيا این مقدار در مقابل بیمه شدن 70 میلیون عددی است؟ آيا درست است بگويیم ده هزار نفر مُردند پس كسي واكسن نزند، 
https://fazellankarani.com/persian/lessons/24213


نقل قول:وجوب حفظ جان
بر وجوب حفظ نفس، اين گونه استدلال شده كه عدم حفظ نفس، مصداق خودكشى است، لكن آيا عدم حفظ نفس از تلف، در تمام موارد آن مصداق قتل نفس و افكندن خود به هلاكت است؟ آيا مى‌توانيم بگوييم كسى كه مضطرّ به خوردن مردار سگ مى‌شود و از آن نمى‌خورد تا مى‌ميرد، قتل نفس كرده است؟ همچنين اگر كسى آب به مقدارى دارد كه با آن مى‌تواند فقط يا وضو بگيرد يا دفع تشنگى كند، حال اگر با آن آب وضو بگيرد و از تشنگى بميرد، او قتل نفس مرتكب شده است؟
هر چيزى كه «قتل نفس» و «خود را به هلاكت انداختن»، بر آن صادق باشد، شك و شبهه‌اى در حرمت آن نيست، لكن اگر قتل نفس بر آن صدق نكند و ترك حفظ نفس بر آن صادق باشد، حرام بودنش، به دليلى غير از دليل حرمت قتل نفس نياز دارد؛ مانند آنكه فرد بيمارى به سبب فقر و عدم تمايل به اظهار نياز پيش مردم، از درمان خود سرباز زند، يا بيمار پيرى كه هزينه درمان او زياد باشد و هر چند توانگر باشد، انگيزه‌اى براى درمان خود ندارد، يا تاجرى كه به سفرهاى خطرناك مى‌رود كه ممكن است به قيمت جان وى تمام شود، يا همچون فرد مؤمنى كه در رفع گرسنگى يا تشنگى يا استفاده از وسايل درمانى و پزشكى، ايثار كند و برادر دينى‌اش را بر خودش ترجيح دهد.
به فرض هم حفظ نفس، حتى اگر بر ترك آن قتل نفس صدق نكند، واجب باشد، گناه ترك اين واجب همانند گناه ترك ديگر واجبات است و نه گناه قتل نفس كه در مورد آن در روايت آمده است: «كسى كه خودش را عمداً بكشد، در آتش جهنم مخلّد خواهد شد». ثمره آن در موارد اهم و مهم در داير شدن امر بين اين واجب و واجب ديگر و يا در رعايت اين حرام و حرامى ديگر، آشكار مى‌شود؛ چرا كه ميان ترك انواع واجبات و قتل نفس، تفاوت زيادى از نظر اهميت وجود دارد.
ما قبول داريم فقها وجوب حفظ نفس را از مسلّمات دانسته‌اند، لكن همان گونه كه از سخنان آنان ظاهر مى‌شود، دليلى بر وجوب آن به جز حكم عقل و قبح ترك حفظ نفس وجود ندارد. اين دليل لبّى است و اطلاق ندارد، بنابراين، در موارد شك مى‌توان گفت كه شك در شمول دليل، مساوى با عدم دليل است و مى‌توان اصل عدم را جارى كرد.

نشریه: فقه اهل بیت علیهم السلام، سال:1388 | دوره:15 | شماره:57 ،  صفحات :77-117،  استادی رضا
https://lib.eshia.ir/10242/57/77


نقل قول:این جنینی که الآن در شکم مادر است و اطمینان دارد که اگر این بماند مادر را از بین می‌برد و قبل ولوج الروح، پس این اضطرار به سقط او پیدا می‌کند، اسقاط جنین در اینجا متعلق برای اضطرار است، اضطرار به سقط پیدا می‌کند «فیجوز سقطه». 

 شرط دوم اضطرار این است که یک خطری باشد، خطر جانی، مالی، عِرضی و امثال آن باشد. اینجا همان بحث می‌آید که خوف خطر در فقه به منزله‌ یقین به خطر است. سال گذشته در کتاب الحج این بحث را مطرح کردیم و ابداع ریشه‌اش را محقق خوئی است که می‌فرماید: در فقه، شارع با خوف عقلائی از خطر معامله یقین و اطمینان به خطر را کرده است.
https://fazellankarani.com/persian/lessons/24783/
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ
#32
نقل قول:۲۸ دی ۱۴۰۱
کد خبر: ۷۲۷۷۳۱
آیت الله اعرافی : در حال پیگیری بیمه مناسب برای اساتید هستیم که طی هفته های آتی به نتیجه می رسد؛ 

https://rasanews.ir/files/fa/news/1401/1...16_810.mp4
rasanews.ir/0033Jb

یکی از فروعات فقهی این است که در زمان انقاذ دو غریق یکی استاد حوزه و یکی طلبه معمولی یا طلبه نخبه، انقاذ کدامیک اولویت دارد؟ در زمان کرونا نیز این سوال مطرح بود که در شرایط کمبود کپسول اکسیژن یا داروی معالجه کرونا بین درمان استاد حوزه و نخبه طلبه یا طلبه عادی تفاوتی هست یا خیر؟
همانطور که در زمانی بخواهیم تنها برای برخی از اهل علم بیمه تکمیلی درمانی قرار دهیم و بقیه به دلیل نداشتن بیمه درمانی تکمیلی در خطر مرگ یا هزینه زیاد برای درمان بیماری قرار دارند. اولویت با کدام قسم از اهل علم خواهد بود؟

نقل قول:احتمال أهمیت در یک طرف معیّن
از باب مثال انقاذ غریقین که هر دو مشروط‌ اند به قدرت عقلی و فرض احتمال أهمیت در یک طرف خاص بلحاظ احتمال ارزش معنوی و یا اجتماعی و امثال آن در طرف مزبور.

قاعده اشتغال:
     و أما در ما نحن فیه شک در امتثال است بعد از علم به اشتغال ذمه، به دو واجب مشروط به قدرت عقلی، مثلاً انقاذ غریقین ولی مکلف قادر بر امتثال هر دو نیست و در این حالت باید یقین به فراغت ذمه حاصل نمود، چنانچه طرف محتمل الأهمیه را انجام دهد علم به برائت ذمه حاصل می‌شود زیرا با اتیان آن سقوط تکلیف قطعی است اعم از اینکه طرف تخییر باشد یا معیناً واجب باشد. بر خلاف اتیان به طرف مقابل که برائت احتمالی است.


[ظاهراً طبق این قول اگر بیمه کردن اساتید نسبت به طلاب محتمل الأهمیه باشد می توانیم بودجه بیمه درمانی تکمیلی را به آنها اختصاص دهیم ولی اینکه استاد حوزه نسبت به طلبه نخبه یا طلبه عادی محتمل الأهمیه است چگونه احراز می شود؟ زیرا استاد که در سالهای پیری قرار دارد ده بیست سال آینده از دنیا رفته است ولی طلبه نخبه چهل پنجاه سال آینده را زنده است و مفیدتر خواهد بود.]

نقل قول:قاعده شک در امکان امتثال
از دو واجب مشروط به قدرت عقلی و متساوی از هر جهت جز تقدم يكي بر دیگری از حیث زمان مثلا انقاذ دو غریق که زمان یکی از آنها مقدم باشد بر دیگری. [یا در فرضی که از بین دو نفر استاد حوزه و نخبه طلبه یکی را می خواهیم بیمه تکمیلی کنیم و استاد زودتر وارد حوزه علمیه شده]

محقق نائینی (قده)[اجود التقریرات ج2ص47] حق تقدم را بر مقدم بالزمان داده و می‌گوید باید او را انقاذ نمود و خلاصه استلال بر مدعی این است که:
     1- در موارد تزاحم امتثال احد المتزاحمین موجب سقوط تکلیف از طرف مزاحم است.
     2- ملاک در مقدم بالزمان فعلی است.
     3- خطاب به آن به تبع ملاک فعلی است.
     4- قدرت بر امتثال فعلی است.
     5- موجبی برای تأخیر در امتثال در بین نیست جز امتثال متأخر یا امر مولی به تأخیر و هر دو مفروض‌العدم است بنابراین تقدیم مقدم بالزمان قطعی است.

نقد
سیدنا الاستاد در مقام نقد می‌فرماید: تحقیق قول به تخییر است، زیرا:
     1- ملاک در متأخر در ظرف خود نیز تام و فعلی است و فرقی میان متأخر و متقدم از این جهت وجود ندارد.
     2- از دیدگاه عقل فرقی میان تحفظ بر ملاک متقدم و متأخر نیست.
     3- از دیدگاه عقل فرقی میان خطاب ترتبی به متأخر مشروطا به ترک مقدم و خطاب به متقدم مشروطا به ترک متأخر علی نحو شرط متأخر وجود ندارد و ما شرط متأخر را مضافا بر امکان امر ترتبی از طرفین قائل هستیم.

نتیجه آنکه در مورد تقدم احدهما بالزمان قائل به تخییر خواهیم بود بر اساس ترتب از دو طرف و ضروری بودن ترتب پس از امکان تعقل آن و ممکن است که قول به تقدم بالزمان را مرحوم محقق نائینی (قده) در فرض ما نحن فیه مبتنی بر امتناع شرط متأخر نموده باشد پس مشکل در مبنا است نه در بناء.

[ظاهراً طبق این قول اگر بین طلاب عادی و اساتیدی قائل به ملاک اهمیت و محتمل الأهمیه نباشیم. و استاد را دارای ملاک اهمیت ندانیم، اگرچه اساتید از حیث زمانی زودتر وارد حوزه علمیه شده اند ولی برای انقاذ غریق یا برقرار بیمه درمانی تکمیلی اولویتی ندارند بلکه آنها با سایر طلاب یکسان هستند و مخییر هستیم که به ترتیب همه را بیمه کنیم یا اینکه از نخبگان طلاب شروع کنیم یا از فقرا و بیماران شروع کنیم یا از ...]
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ
#33
با عرض پوزش به دلیل پایان یافتن فرصت برای اصلاح مطلب ارسال شده، منبع نقل قول صورت گرفته درج نشد.
منبع نقل قول عبارت است از:

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/07/21

http://eshia.ir/feqh/archive/text/khalkh.../89/890721
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تنازع در میراث/ تنازع در تقدم اسلام وارث بر موت مورث محمد جواد رجب زاده 0 161 13-ارديبهشت-1402, 13:06
آخرین ارسال: محمد جواد رجب زاده
  قاضی تحکیم در اسلام نداریم مهدی خسروبیگی 0 1,158 9-دي-1398, 22:29
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان