امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ریاء در اجزاء صلات نماز را باطل نمی کند
#1
مرحوم میرزا جواد تبریزی می فرماید اجزاء و شرائط نماز دو گونه اند. بعضی از آنها وجود مستقلی از صلات دارند مثل ذکر صلوات در رکوع و یا تحت الحنک انداختن. بعضی از آنها وجودشان با وجود طبیعی متحد است. مثل اینکه صلات را در مسجد بخواند. حال اگر در قسم اول ریاء کند کار حرامی کرده است ولی مبطل نماز نیست. چون قصد قربت یعنی قصد متعلق امر و آن چیزی که به آن امر تعلق گرفته است طبیعت نماز است که با قصد قربت انجام داده است. این قسم مثل نظر به اجنبی در حال نماز است که کار حرامی است ولی مبطل نماز نیست. اما قسم دوم موجب ابطال نماز است چون طبیعیت نماز را در ضمن این فرد آورده و این فرد یعنی صلات در مسجد وجود مستقلی ندارد در نیتجه در این صورت موجب ابطال نماز می شود. درس اصول جلسه62
پاسخ
#2
یک نکته که در مورد این گونه تفصیلها باید توجه داست این است که ایا عرف ان زمان هم این گونه تفصیل را متوجه بوده است تا ما بتوانیم خطابات را مقید به بعض افراد کنیم

پس اگر این گونه تفصیل بین اجزاء و خصوصیات صلات در بین عرف گذشتگان مورد توجه نبوده نمی شود حرمت و ابطال ریا را مختص به خصوصیاتی دانست که وجود مستقلی از صلات ندارند.

و ثانیا اصل این حرف با این درک ما از وجود واحد صلات خارجی که فردی از طبیعت است سازگاری ندارد
چون درست است خطاب به طبیعی نمازی که در ان ریا شده تعلق گرفته اما.ریا در نماز خارجی با خصوصیات نمازی عند العرف صورت می گیرد نه در طبیعی نماز

منظور از خصوصیات نمازی عند العرف خارج کردن چیزهایی است که اگر چه قید وخصوصیت فرد خارجی صلات است اما مشخصه ان از حیث صلات نیستند مثل این که در ریش گذاشتن ریا کرده باشد
اگر مراد از تفصیل مرحوم تبریزی این باشد درست است اما مثال زدن به مثل صلوات در رکوع که عند العرف از خصوصیات نمازی است مشکل ایجاد می کند
پاسخ
#3
(10-ارديبهشت-1399, 05:21)علی دولت ابادی نوشته: یک نکته که در مورد این گونه تفصیلها باید توجه داست این است که ایا عرف ان زمان هم این گونه تفصیل را متوجه بوده است تا ما بتوانیم خطابات را مقید به بعض افراد کنیم

پس اگر این گونه تفصیل بین اجزاء و خصوصیات صلات در بین عرف گذشتگان مورد توجه نبوده نمی شود حرمت و ابطال ریا را مختص به خصوصیاتی دانست که وجود مستقلی از صلات ندارند.

و ثانیا اصل این حرف با این درک ما از وجود واحد صلات خارجی که فردی از طبیعت است سازگاری ندارد
چون درست است خطاب به طبیعی نمازی که در ان ریا شده تعلق گرفته اما.ریا در نماز خارجی با خصوصیات نمازی عند العرف صورت می گیرد نه در طبیعی نماز

منظور از خصوصیات نمازی عند العرف خارج کردن چیزهایی است که اگر چه قید وخصوصیت فرد خارجی صلات است اما مشخصه ان از حیث صلات نیستند مثل این که در ریش گذاشتن ریا کرده باشد
اگر مراد از تفصیل مرحوم تبریزی این باشد درست است اما مثال زدن به مثل صلوات در رکوع که عند العرف از خصوصیات نمازی است مشکل ایجاد می کند
بحث ربطی به عرف ندارد بحث عبادات است و تاسیسی است . شارع آن چیزی را که از ما خواسته طبیعی صلات است و در صلات گفته ریاء نکنید به قول مرحوم تبریزی اگر می شد صلات خالی یعنی طبیعی صلات را آورد همان مطلوب بود کفایت می کرد. سید در عروه هم می گوید، کسی که به داعی نفسانی در نماز جماعت حاضر شود، چون مثلا امام به مأمومین پول می دهد، اصل صلاتش برای خداست، اما خصوصیت جماعت را اختیار کردن به داعی دیگری است و این مانعی ندارد. چون این خصوصیت امر نفسی نیست. جماعت امر عبادی نیست. آثاری که بر جماعت مترتب می شود و اقامه از ماموم ساقط می شود، خود امر جماعت عبادی نیست بلکه توصلی است. 
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان