ارسالها: 1,013
موضوعها: 421
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 493
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
یک بحث در معنای ضرر اینست که آیا ضرر به معنای ضیق و حرج است یا نه؟ آقای سیستانی به آیه ای از قرآن برای نفی این مطلب استناد فرموده اند : لا تضاروهن لتضیقوا علیهن، در این آیه خداوند میفرماید به زنان ضرر نزنید برای این که آن ها را در ضیق قرار دهید، این آیه کاشف از اینست که ضرر به معنای ضیق نیست چون یک شی نمی تواند علت خودش باشد. استاد در نقد این استناد میفرماید اگر ضرر به معنای ضیق باشد باز هم چنین تعلیلی در مقام حصر معنا دارد به این صورت که حق ندارید به زنان ضرر بزنید بدون هدف و صرفا برای این که آنها را در ضیق قرار دهید پس این آیه نمیتواند شاهد بر نفی معنای ضیق باشد. جلسه 64 مورخ 23\10\98
ارسالها: 1,013
موضوعها: 421
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 493
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
در جواب آقای عزيزي : شاید فرمایش شما درست باشد ولی ممکن است این تفاوت تعبیری عرفیتش را بیشتر کمد یعنی علت و معلول با دو تعبیر باشد.
در جواب آقای خسرو بیگی : ظاهرا منظور از بی هدف صرفا برای در ضیق قرار دادن است یعنی اگر هم او را مجبور به ترک خانه میکنند برای اذیت اوست نه چیز دیگر، البته به نظر می رسد حالت معمول این نباشد بلکه این باشد که خانه را ترک کند تا از خانه بتوان استفاده کامل نمود.
ارسالها: 89
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
21
سپاس ها 34
سپاس شده 36 بار در 28 ارسال
مثال عرفی موید مطلب استاد این است که گفته شود فلانی راه می رود که راه برود، و هیچ کاری ندارد
یا اینکه فلانی ثروت می اندوزد تا ثروت داشته باشد و غرضی دیگر ندارد؛ اما این بیان نیاز به قرینه دارد ولی اگر مراد استاد را این بدانیم که ضیق معنای حاصل مصدری ضرر است، یعنی به آنها سخت نگیرید تا در سختی قرار بگیرند، این تعلیل هم عرفی است و مطابق کبرای آقای سیستانی و هم اشکال استاد به آقای سیستانی وارد خواهد بود.
ارسالها: 89
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
21
سپاس ها 34
سپاس شده 36 بار در 28 ارسال
ظاهرا آقای سیستانی به استعمال برای کشف معنای حقیقی تمسک نموده در حالیکه این سخن مطابقمبنای سید مرتضی بوده و مبنایمتروکی است
ارسالها: 1,013
موضوعها: 421
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 493
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
ممکن است آقای سیستانی به صرف استعمال استناد نکرده باشد بلکه مراد ایشان استعمال بلا تعول است که لعل در کلمات مرحوم آخوند هم به چشم میخورد.