26-خرداد-1399, 08:02
مرحوم آقای خویی معتقدند اشخاصی که در قسم اول خلاصه واقع می شوند جزو کسانی هستند که علامه قول آن ها را به طور قطع یا ظن پذیرفته است لذا معتمد علامه بودند اما چون علامه قائل به اصاله العداله بوده است به این معنا که اگر درحق راوی امامی قدحی وارد نشده باشد او ثقه هست توثیقات علامه نافع نیست زیرا ممکن است مستند به اصاله العداله باشد
مرحوم تستری در قاموس الرجال فرموده است: علامه افرادی را که امارهی توثیق دارند، در قسم اول آورده است و افرادی که امارهی تضعیف دارند، در قسم دوم آورده است؛ گر چه گاهی امارهی تضعیف را نمی پذیرد یا در امارهی توثیق مناقشه می کند؛ بنابراین مجرد ذکر فردی در قسم اول بیان گر توثیق علامه نمی باشد.
به عنوان مثال علامه ابراهیم بن مهزیار را درقسم اول ذکر کرده است وروایتی از رجال کشی برای توثیق او آورده اما در طریق این روایت ضعف دیده است.98/11/28
مرحوم تستری در قاموس الرجال فرموده است: علامه افرادی را که امارهی توثیق دارند، در قسم اول آورده است و افرادی که امارهی تضعیف دارند، در قسم دوم آورده است؛ گر چه گاهی امارهی تضعیف را نمی پذیرد یا در امارهی توثیق مناقشه می کند؛ بنابراین مجرد ذکر فردی در قسم اول بیان گر توثیق علامه نمی باشد.
به عنوان مثال علامه ابراهیم بن مهزیار را درقسم اول ذکر کرده است وروایتی از رجال کشی برای توثیق او آورده اما در طریق این روایت ضعف دیده است.98/11/28