ارسالها: 241
موضوعها: 85
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
8
سپاس ها 12
سپاس شده 58 بار در 44 ارسال
15-آبان-1391, 16:41
(آخرین تغییر در ارسال: 15-آبان-1391, 16:42 توسط مخبریان.)
1. اگر امام جماعتی با علم به بطلان نمازش، امامت جمعی را بر عهده بگیرد، چه تکلیفی (غیر از اعاده یا قضای نماز خودش) به گردنش می آید؟
2. آیا اگر قصد امامت جماعت نکند و عرفاً هم در جایگاه امامت نباشد(مثلاً در گوشه ای از مسجد ایستاده باشد و برای خودش نماز بخواند ولی دیگران به او اقتدا نمایند)، حکم تغییر می کند؟
3. آیا اگر قصد امامت جماعت نکند و لی عرفاً در جایگاه امامت باشد(مثلاً در محراب مسجد ایستاده باشد و اول وقت نماز بخواند)، حکم تغییر می کند؟
ارسالها: 37
موضوعها: 18
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 6
سپاس شده 2 بار در 2 ارسال
3-بهمن-1391, 09:25
(آخرین تغییر در ارسال: 3-بهمن-1391, 09:48 توسط روشنائی.)
باسمه تعالی
وظیفه او مطلقا در بین نماز این است که باید با اشاره به مامومین بفهماند که نمازش باطل است و گر نه پس از نماز، اعلام به افراد مقتدی واجب است.
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
15
سپاس ها 11
سپاس شده 32 بار در 16 ارسال
13-بهمن-1391, 15:58
(آخرین تغییر در ارسال: 15-بهمن-1391, 00:17 توسط جواهری.)
وجوب اعلام واقعا محل بحث است خصوصا در جایی که امام از ماموم تحمل قرائت نمی کند مانند رکعت سوم و چهارم اگر اینجا قائل به عدول قهری جماعت به فرادی شویم چه دلیلی بر وجوب اعلان وجود دارد
و در رکعت اول و دوم یا علی القول به اینکه در عدول قصد معتبر است با جهل ماموم به قضیه واقعا نمازش صحیح است خب چه دلیلی بر بطلان وجود دارد
در مقابل دو دلیل مطرح است.
1-قال أمير المؤمنين (ع): ما كان من إمام تقدم في الصلاة- و هو جنب- ناسيا أو حدث حدثا، أو رعف رعافا، أو أذى في بطنه فليجعل ثوبه على أنفه، ثمَّ لينصرف و ليأخذ بيد رجل فليصل مكانه، ثمَّ ليتوضأ و ليتم ما سبقه من الصلاة. و إن كان جنبا فليغتسل و ليصل الصلاة كلها» « الوسائل باب: 72 من أبواب صلاة الجماعة حديث: 2.».
2- ادعای اجماغ و تسالم فقها
اما دلیل اول اول مشکل سندی دارد مرسله است و ثانیا از نظر دلالی به نظر می رسد کسی به آن ملتزم نشده باشد که اگر وسط صلاه کسی محدث شود بعد از وضو نماز را از همان جا دنبال کند و وجوب تقدیم یکی از مامومین برای جماعت هم ظاهرا قابل التزام نیست
اما ادعای اجماع خب بحث تتبعی است و بدون تتبع اظهار نظر صحیح نیست
در مقابل این دعوی در صحیحه زراره آمده است
عن رجل صلى بقوم ركعتين ثمَّ أخبرهم أنه ليس على وضوء. قال (ع): يتم القوم صلاتهم، فإنه ليس على الامام ضمان» «پ الوسائل باب: 36 من أبواب صلاة الجماعة حديث: 2.».
خب بعید نیست گفته شود با ترک استفصال امام از اینکه از اول خبر داشته یا نداشته - می فهمیم که اشکالی ندارد
بنابراین به نظر می رسد تنها مشکل ادعای اجماع است که باید بررسی شود و الله العالم
ارسالها: 241
موضوعها: 85
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
8
سپاس ها 12
سپاس شده 58 بار در 44 ارسال
در روایات مختلف آمده است که در صورت بطلان نماز امام، نماز مأمومین صحیح است، از جمله
1. عَنْهُ[محمد بن اسماعیل] عَنِ الْفَضْلِ وَ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ دَخَلَ مَعَ قَوْمٍ فِي صَلَاتِهِمْ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً فَأَحْدَثَ إِمَامُهُمْ فَأَخَذَ بِيَدِ ذَلِكَ الرَّجُلِ فَقَدَّمَهُ فَصَلَّى بِهِمْ أَ يُجْزِئُهُمْ صَلَاتُهُمْ بِصَلَاتِهِ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً فَقَالَ لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَدْخُلَ مَعَ قَوْمٍ فِي صَلَاتِهِمْ وَ هُوَ لَا يَنْوِيهَا صَلَاةً بَلْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَنْوِيَهَا صَلَاةً فَإِنْ كَانَ قَدْ صَلَّى فَإِنَّ لَهُ صَلَاةً أُخْرَى. (کافی، ج3، ص381)
در این روایت حضرت سخنی از اینکه نماز مأمومین باطل است به میان نیاورده اند. بلکه فرض زراره جایی است که ابتدا این مرد پشت سر امام بدون نیت نماز می ایستد و در بین نماز که امام جماعت محدث می شود، امام جماعت دست این مرد را می گیرد و او را امام جماعت می کند. تنها حضرت از تعبیر لا ینبغی استفاده کرده اند و متعلق لاینبغی فعل اول رجل است که در میان صفهای مأمومین ایستاده است درحالیکه قصد نماز نکرده است و حضرت کلاً دربارۀ امام جماعت شدن او ساکت هستند. این روایت صریح در پاسخ به جواب سؤال اول است(سند این روایت در درایة النور صحیح است از هر دو طریق)
2. روایت دیگر درمورد وقتی است که امام رو به قبله نماز نخوانده باشد:
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الْأَعْمَى يَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ الْقِبْلَةِ قَالَ يُعِيدُ وَ لَا يُعِيدُونَ فَإِنَّهُمْ قَدْ تَحَرَّوْا(کافی، ج3، ص378)
در این روایت تصریح به صحت نماز مأمومین شده است. البته روایت از این جهت که مأمومین هم مثل امام رو به قبله نباشند(حتی در صورتی که می دانند قبله کدام طرف است) اطلاق ندارد (به خاطر روایاتی که قبله را شرط صحت می دانند و قدر متیقن آن صورت علن مصلی است: رَوَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ ثُمَّ قَالَ الْقِرَاءَةُ سُنَّةٌ وَ التَّشَهُّدُ سُنَّةٌ فَلَا تَنْقُضُ السُّنَّةُ الْفَرِيضَةَ (تهذيب الأحكام، ج2، ص 152)) (هم روایت تهذیب و هم روایت کافی صحیحه هستند) این روایت هم از حیث اعلان به مأمومین ساکت است وتکلیفی برای امام بیان نکرده است.
3. روایتی که دلالت بر صحت نماز مأمومین می کند حتی در صورتی که امام یهودی باشد!
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْمٍ خَرَجُوا مِنْ خُرَاسَانَ أَوْ بَعْضِ الْجِبَالِ وَ كَانَ يَؤُمُّهُمْ رَجُلٌ فَلَمَّا صَارُوا إِلَى الْكُوفَةِ عَلِمُوا أَنَّهُ يَهُودِيٌّ قَالَ لَا يُعِيدُون(کافی، ج3، ص379) (این روایت صحیحه شمرده شده است.)
4. روایتی که دلالت دارد بر این که بر امام فقط اعاده واجب است:
وَ عَنْهُ[الحسین بن سعید الاهوازی] عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَمَّ قَوْماً وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ إِعَادَةٌ وَ عَلَيْهِ هُوَ أَنْ يُعِيدَ (تهذيب الأحكام، ج3، ص39))
حصری که در عنوان آوردیم به خاطر ضمیر فصلی است امام در بیان وظیفه آورده اند: آنچه بر او واجب است فقط(هو) اعاده است. اگر این ادعا(فهمیدن حصر از ضمیر فصل) اثبات شود، این روایت هم پاسخ کاملی به سؤال اول می دهد. (این روایت موثقه است)
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
15
سپاس ها 11
سپاس شده 32 بار در 16 ارسال
بحث در وظیفه امام جماعت است نه مامومین
ارسالها: 23
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
7
سپاس ها 9
سپاس شده 16 بار در 12 ارسال
19-بهمن-1391, 11:49
(آخرین تغییر در ارسال: 20-بهمن-1391, 20:41 توسط امین.)
از وجوب اعلام بگذریم اصلا واجب است که اگر وسط نماز نمازامام باطل شد نماز را رها کند ؟یا میتواند به قصد ذکر حالت نماز را تا اخر حفظ کند؟ یا امام جماعت لیالی مقمره را باید صبر کند اول وقت حالت نماز را برای مامومین در می اورد.
یا امام بدون وضو وارد مسجد شده مامومین منتظرند میتواند حالت نماز را برای انها دراورد و انها را معطل نکند؟
تشریع که نیست اعلام هم که واجب نیست؟دلیلی بر حرمت اینکار نیست.
بعضی مدعیند همین حالت نماز را دراوردن ولو فرادا حرام است
شاید مراد ایشان موثقه مسعده بن صدقه باشد
رواية مسعدة ابن صدقة: «إني أمر بقوم ناصبة و قد أقيمت لهم الصلاة، و أنا على غير وضوء، فان لم أدخل معهم في الصلاة قالوا ما شاءوا أن يقولوا، أ فأصلي معهم ثمَّ أتوضأ إذا انصرفت و أصلي؟ فقال جعفر بن محمد (ع): أ فمايخاف من يصلي من غير وضوء أن تأخذه الأرض خسفا» «1»
ولکن همانطور که اقای حکیم و خویی و...دارند این روایت قابل التزام نیست ادله تقیه مقدم بر این روایت است به علاوه نماز بدون وضوبدون قصد عبادت برای تعلم جایز است
دلیلش روایات ذیل است:
1-صحیحه عبید بن زراره:مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عُبَيْدِ بْنِزُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ إِنِّي أَدْخُلُ الْمَسْجِدَ وَ قَدْ صَلَّيْتُ فَأُصَلِّي مَعَهُمْ فَلَا أَحْتَسِبُ بِتِلْكَ الصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ أَمَّا أَنَا فَأُصَلِّي مَعَهُمْ وَ أُرِيهِمْ أَنِّي أَسْجُدُ وَ مَا أَسْجُدُ. تهذيب الأحكام؛ ج3، ص: 269
2-روایت َ عُمَرَ بْنِ الرَّبِيعِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سَأَلَ عَنِ الْإِمَامِ إِنْ لَمْ أَكُنْ أَثِقُ بِهِ أُصَلِّي خَلْفَهُ وَ أَقْرَأُ- قَالَ لَا صَلِّ قَبْلَهُ أَوْ بَعْدَهُ- قِيلَ لَهُ أَ فَأُصَلِّي خَلْفَهُ وَ أَجْعَلُهَا تَطَوُّعاً- قَالَ لَوْ قُبِلَ التَّطَوُّعُ لَقُبِلَتِ الْفَرِيضَةُ- وَ لَكِنِ اجْعَلْهَا سُبْحَةً
3-روایت ناصح موذن :عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ نَاصِحٍ الْمُؤَذِّنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أُصَلِّي فِي الْبَيْتِ وَ أَخْرُجُ إِلَيْهِمْ قَالَ اجْعَلْهَا نَافِلَةً وَ لَا تُكَبِّرْ مَعَهُمْ فَتَدْخُلَ مَعَهُمْ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّ مِفْتَاحَ الصَّلَاةِ التَّكْبِيرُ. تهذيب الأحكام؛ ج3، ص: 270
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
15
سپاس ها 11
سپاس شده 32 بار در 16 ارسال
23-بهمن-1391, 23:39
(آخرین تغییر در ارسال: 23-بهمن-1391, 23:46 توسط جواهری.)
آقای امین
ضمن تشکر از مطالب مفیدتان
به نظر ملاحظاتی در استدلال شما وجود دارد
1-در استدلال به رواية مسعدة ابن صدقة: «إني أمر بقوم ناصبة و قد أقيمت لهم الصلاة، و أنا على غير وضوء، فان لم أدخل معهم في الصلاة قالوا ما شاءوا أن يقولوا، أ فأصلي معهم ثمَّ أتوضأ إذا انصرفت و أصلي؟ فقال جعفر بن محمد (ع): أ فمايخاف من يصلي من غير وضوء أن تأخذه الأرض خسفا» دو اشکال مطرح کردید که به نظر هر دو قابل جواب است
اشکال اول این بود که ادله تقیه مقدم بر این روایت است
جواب این است که در این روایت فرض تقیه خوفیه نشده است بلکه راوی میگوید فان لم أدخل معهم في الصلاة قالوا ما شاءوا أن يقولوا،
یعنی صرفا مشکل جر وبحث و توهین است چه اشکالی دارد که ملتزم شویم که در این فرض نماز بدون وضو تجویز نشده باشد
و بعد از جواب امام راوی اصلا بحث خطر جانی را مطرح نمی کند یعنی فضا فضای خطر نیست
و ثانیا ممکن است بگوییم نفس کبرای امام که فرمودند که أ فمايخاف من يصلي من غير وضوء أن تأخذه الأرض خسفا» این اطلاق دارد و اگر واقعا بحث خوف باشد تخصیص می خورد ولی در غیر این فرض به عموم خود باقی است
اشکال دوم این بود که نماز بدون وضوبدون قصد عبادت برای تعلم جایز است
جواب این است که بحث تعلیم بدون وضو اگر مسلم باشد تسالم آن در فرضی است که دیگران تلقی نکنند که او واقعا نماز می خواند. ولی در فرضی که دیگران تلقی کنند او نماز می خواند جواز صلوة صوری مسلم نیست.
اما سه روایتی که مطرح کردید در هر سه روایت بحث نماز صوری است ولی فرض نشده است که بدون وضو نماز می خواند ولی روایت مسعده اخص است و موردش صلاة بدون وضو است لذا تعارضی با این روایت ندارد و طبق قواعد به مضمون آن عمل می شود. بنا بر این نماز صوری اشکالی ندارد مگر اینکه بدون وضو نماز بخواند در جایی که دیگران تلقی نماز واقعی کنند.