امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عدم جریان اصاله الفهم در راوی
#1
استاد مددی حفظه الله تعالی می فرماید : در «وثاقت» لازم است که اولاً متعمد بر کذب نباشد و ثانیاً ضبطش خوب باشد و فراموش نکند، و ثالثاً در مقام «فهم» خوب تلقّی و القاء کند. بر عامل اول، رجالیون شهادت می‌دهند. بر عامل دوم، قاعده‌ی اصالة ‌الضبط را جاری می‌کنند به خاطر غلبه؛ اکثر مردم اینطوری هستند که چیزی را که عن‌حسٍّ درک کردند، به‌سادگی فراموش نمی‌کنند. ولی عامل سوم، غلبه ندارد؛ بسیاری افراد وقتی می‌خواهند مطلبی را تعریف کنند، خرابش می‌کنند؛ برای ما کثیراً مّا پیش آمده که طلبه یا غیرطلبه وقتی مطلبی را برایش می‌گوییم، در همان مجلس که می‌خواهد به ما بگوید، درست نمی‌گوید؛ مثلاً گفته‌ایم: «لازم است» می‌گوید: «شما گفته‌اید واجب است» بنابراین ما در محسوسات معمولی که مثلاً زید تصادف کرد، اصالة ‌الضبط را قبول داریم؛ منشأش هم غلبه است. ولی در نقل الفاظ، در تلقی و اداء معانی، ما اصالة ‌الضبط را قبول نداریم.
قدما به این عامل سوم توجه نداشته‌اند، ما هم قبلاً فکرمی‌کردیم وقتی نجاشی می‌گوید: «صالحٌ»، یعنی تمام ویژگی‌های ثقه را دارد. ولی بعداً متوجه شدیم این کلام، به این معنی است که تعمد بر کذب ندارد، ولی به این معنی نیست که تلقی و القاءش هم خوب است؛ اکثر افراد، یا تلقی‌شان اشتباه است، یا اگر تلقی‌شان درست باشد، در مقام «القاء» از الفاظ مناسب استفاده نمی‌کنند.
غالب اصحاب ائمه، افراد عادی بوده‌اند و مثل زراره دقیق نبوده‌اند. بنابراین الفاظ به کار رفته در روایات، با توجه به قرائن یا با توجه به تکرار مثل «لاتنقض الیقین بالشک» باید به نحوی باشد که به یک اطمینان نوعی برسیم. لذا وقتی راوی می‌گوید «حضرت فرمود: نماز ظهر باید قبل از عصر باشد»، ما نمی‌توانیم فتوی بدهیم: «اگر کسی اول نمازعصر را بخواند سپس نمازظهر را بخواند، نماز ظهرش باطل است.»؛ چون ممکن است حضرت فرموده‌باشند: «نماز عصر باید بعد از نمازظهر باشد». و یا مثلاً فقهای فعلی فتوی به وجوب ستر قدمین و بالاتر از مچ را می‌دهند درحالی‌که با توجه به لباس‌های آن زمان، پوشاندن این قسمت‌ها مشکل بوده‌است، نمی‌گویم: «پس پوشاندن این قسمت‌ها واجب نیست»، منظورم این است که: کنار الفاظ روایات، باید این قرائن را درنظربگیریم.
پاسخ
#2
اگر گفتیم خبر ثقه تعبدا به دلیل روایات حجت دانسته شده آیا نمیتوان گفت چنین شخصی که هم صدقش و هم ضبطش (ولو به اصاله ضبط) محرز است عرفا شخص مورد اعتماد یا همان ثقه اطلاق میشود ولو در ناحیه اداء چنین باشد که استاد میفرمایند.
پاسخ
#3
با قطع نظر از این که آقای مددی، حجیت تعبدیه را قبول ندارند، شاید بتوان اصل فرمایش ایشان را به نحوی تقریر کرد که حتی بنا بر حجیت تعبدیه هم جاری شود. به این بیان که دلیل حجیت تعبدیه می گوید که آن چه ثقه به آن اخبار کرده، مطابق واقع است. از آن جا که نقل به معنی و عدم تحفظ به جزئیات و دقائق الفاظ، متعارف است، در مواجهه با ثقه ای که می گوید قال الامام علیه السلام کذا اصلا احراز نمی کنیم که ما اخبر به الثقه آیا این کلام با دقائق و جزئیاتش بوده یا اصل مفاد و مضمون. مثال هایی هم که زده اند از قبیل همین مواردی است که در نقل به معنا متعارف است و اصلا خطا محسوب نمی شود در مقام نقل معنی.
پاسخ
#4
فرمایش آقای رفاهی متین است و لکن به نظر اخص از مدعای استاد مددی است چون فرمایش آقای رفاهی ننها در مواردیست که راوی درصدد نقل به معنا باشد و لکن اجمالا می توان گفت گاها نقل به لفظ می گردند مثل این که در مقام نقل تعابیر شبیه به هم را به نحو تردیدی (فلان او فلان) نشان از دقتشان در مقام نقل است اگر چه احتمال خطا باز هم موجود است. .
پاسخ
#5
(21-شهريور-1399, 12:13)محمود رفاهی فرد نوشته: با قطع نظر از این که آقای مددی، حجیت تعبدیه را قبول ندارند، شاید بتوان اصل فرمایش ایشان را به نحوی تقریر کرد که حتی بنا بر حجیت تعبدیه هم جاری شود. به این بیان که دلیل حجیت تعبدیه می گوید که آن چه ثقه به آن اخبار کرده، مطابق واقع است. از آن جا که نقل به معنی و عدم تحفظ به جزئیات و دقائق الفاظ، متعارف است، در مواجهه با ثقه ای که می گوید قال الامام علیه السلام کذا اصلا احراز نمی کنیم که ما اخبر به الثقه آیا این کلام با دقائق و جزئیاتش بوده یا اصل مفاد و مضمون. مثال هایی هم که زده اند از قبیل همین مواردی است که در نقل به معنا متعارف است و اصلا خطا محسوب نمی شود در مقام نقل معنی.

طبق مبنای حجیت تعبدیه قبول قول ثقه لازم است مطلقا چه اطمینان حاصل بشود چه نشود از طرفی نقل به معنا هم که جایز بوده لذا به نظر می رسد طبق این مبنا اشکال ایشان وارد نباشد نهایتا می توان گفت نمی دانیم این ثقه نقل به لفظ کرد یا نقل به معنا اما قول او طبق مبنای حجیت تعبدیه مطلقا حجیت دارد
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  «اصول»  دلالت تعبیر «رضی الله عنه» بر تشیّع و وثاقت راوی haqiqi.1410 1 430 29-اسفند-1401, 04:31
آخرین ارسال: haqiqi.1410
  درج روایات راوی موسی بن قاسم در کتاب او محمود رفاهی فرد 0 458 22-خرداد-1401, 12:25
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  مولفه های دخیل در وثاقت راوی محمود رفاهی فرد 4 658 24-اسفند-1400, 14:31
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  پذیرش تمام روایات تحف العقول با اصاله الحس عرفان عزیزی 4 1,097 4-اسفند-1400, 10:07
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  مذهب راوی مهدی خسروبیگی 0 943 10-ارديبهشت-1399, 19:07
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  حجیت فهم راوی مهدی خسروبیگی 0 934 27-فروردين-1399, 11:58
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  «رجال»  ریشه های اشتباه در شناسایی راوی مهدی خسروبیگی 0 1,021 10-اسفند-1398, 22:03
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  مساله جدید: طریقه ی کشف عقیده ی راوی از روایات وی1 محمود رفاهی فرد 2 3,700 12-آذر-1397, 08:27
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  مساله جدید: دلالت سکوت شیخ در فهرست، بر صحت مذهب راوی حسین بن علی 2 3,629 2-بهمن-1396, 18:34
آخرین ارسال: هادی
  «رجال»  توثیق راوی به معنی توثیق کتاب اوست. 83068 7 16,993 16-آبان-1394, 22:25
آخرین ارسال: aad1416

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان