ارسالها: 493
موضوعها: 236
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 117 بار در 106 ارسال
درس استاد گنجی در مورد بحث ترتب است. از یک طرف مرحوم اخوند قائل است به این که عدم تعدد عقاب در ترتب کشف از عدم امکان میکند و از طرف دیگری مرحوم نائینی میفرماید: در ترتب ما تعدد عقاب را میپذیریم و دلیل بر عدم امکان ترتب نمیشود. استاد گنجی میفرماید: ما تعدد عقاب را نمیپذریم و مشکلی هم در امکان ترتب به وجود نمیاورد. یعنی از جهت با مرحوم اخوند موافق است و از جهت دیگر با مرحوم نائینی موافق است. ایشان قائل است به این که در ترتب وقتی که اهم و مهم هر دو عصیان شوند دو عقاب وجود ندارد و در عین حال این کشف نمیکند که ترتب محال است بلکه ترتب هم امکان دارد. یکی از منبهاتی که در ترتب دو عقاب وجود ندارد این است که ما بین شخصی که قدرت بر امتثال دو واجب را دارد و هر دو را عصیان میکند و بین شخصی که قدرت بر اتیان یک واجب از دو واجب را دارد و هر دو را عصیان میکند فرق احساس میکنم که در اولی دو عقاب وجود دارد و در دومی یک عقاب وجود دارد.
مطالب بعدی او ادله طرفین انشا الله در مراحل بعدی مطرح خواهد شد. این موضوع برای طرح بحث و شروع بود.
ارسالها: 493
موضوعها: 236
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 117 بار در 106 ارسال
مرحوم اخوند میفرماید: ترتب محال است زیرا اگر امکان داشته باشد تالی فاسد دارد و آن این است که در صورت ترک اهم و مهم باید دو عقاب داشته باشیم در حالی که صحیح نیست و بعد اضافه میکند که این اشکال را به میرزای شیرازی وارد میکریم و ایشان جوابی نداشتند. مرحوم نائینی میفرماید تعدد عقاب اشکالی ندارد و ما قائل هستیم که در صورت ترک اهم و مهم دو عقاب وجود داشته باشد. استاد میفرماید: تعدد عقاب خلاف ارتکاز است ولی باعث نمیشود که ترتب محال باشد.
ارسالها: 493
موضوعها: 236
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 117 بار در 106 ارسال
ظاهرا مرحوم آخوند دلیل عدم تعدد عقاب در ترتب را اولا مخالف ارتکاز میداندو ثانیا میفرماید که یکی از دو خطاب اهم و مهم ارشادی است و مولوی نیست. استاد هم فرمود حق با مرحوم آخوند است. استاد منبهاتی را مطرح کرد مثلا شخصی که قدرت بر نجات یک نفر متعین که زیر اوار افتاده است دارد و عصیان میکند یک عقاب دارد و شخصی هم که قدرت بر نجات یک نفر به صورت لا علی التعیین دارد و عصیان میکند هم یک عقاب بیشتر ندارد. در ترتب هم شخص قدرت بر امتثال یک تکلیف را بیشتر ندارد اگر هر دو را ترک کند یک عقاب هم بیشتر ندارد.