امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
متمم جعل تطبیقی
#1
بطور مثال اگر زید عمرو را مجبور کند به یکی از دو مال خودش ضرر بزند وعمرو با اختیار و آگاهی آن ضرری را به خود می زند که اشد از ضرر دیگر است و فرض اینست که هر دو ضرر ذاتا مباح اند!
در اینجا آقای سیستانی حفظه الله می فرماید زید با اینکه عمرو رامجبور کرده ولی ضامن نیست به دلیل این که زید عمرو را به احدهما اجبار کرده و چون احدهما تعیین ندارد و ضمان بردار نیست لذا برای تعیین یافتن آن نیاز به یک متمم جعل داریم تا احدهما را بر یکی از طرفین تطبیق دهد که به حکم عقلا این احدهمای مضمون بر ضرر اخف منطبق میشود لذا اگر شخص با اختیار ضرر اشد را انتخاب کرد ضرر مضمون را انتخاب نکرده لذا ضمانی برای غیر ثابت نمیشود همانطور که اگر شخصی مضطر به ارتکاب احد الحرامین شود و حرام اشد را انتخاب کند عقوبت از وی مرتفع نمیشود.
استاد شبیری در اشکال به بیان ایشان میفرمودند:
عمرو هر یک از طرفین ضرر را مرتکب شود به همان مقدار جامع و مشترک بین هردو ضرر که به احدهما تعبیر می‌شود به اجبار زید انجام داده یعنی سببیت زید در طرفین به مقدار جامع و مشترک مستند به زید است لذا به همان مقدار زید ضامن است بله چون عمرو با اختیار خود ضرر بیشتر را انتخاب کرده آن مقدار مازاد از قدر مشترک بعهده خودش است و در مثال اضطرار به احد الحرامین هم به چه دلیل عقوبتش مانند عقوبتی باشد که اگر ابتدا آن حرام را مرتکب میشد مستحقش بود یعنی میتوان گفت آن مقدار عقوبت که بین هردو مشترک است از او مرتفع میشود و تنها مقدار مازاد از عقاب را مستحق است.
عرض بنده اینست که فرمایش استاد در جایی درست است که بین ضررین قدر مشترک وجود داشته باشد مثلا یکی ۱۰۰ و دیگری ۵۰ تومان که هر دو در ۵۰ مشترک اند ولی اگر بین ضررین قدر مشترکی نباشد این بیان تمام نیست مثل اینکه زید عمرو را مجبور کند به این که یا فلان خسارت مالی را متحمل شود یا فلان ضرر آبرویی را تحمل کند .
پاسخ
#2
اگر شدیدتر بودن یک ضرر قابل تصور باشد، بدین معناست که میزان ضرر یکی، بیش از میزان ضرر دیگری است.
لازمه‌ی این که بتوانیم «میزان» دو ضرر را با هم مقایسه کنیم، این است که بپذیریم میزان یکی از دو ضرر برابر است با ضرر دیگری به اضافه‌ی مازاد.
به عبارت دیگر، پذیرش شدیدتر بودن یکی از دو ضرر، به معنای پذیرش «اقل و اکثر» بودن دو ضرر است.

برای مثال، درست است که بین دو فعل «اتلاف خودرو» و «اتلاف گوشی موبایل» قدر مشترکی وجود ندارد، اما بین میزان ضررهایی که این دو فعل بر شخص وارد می‌کنند، قدر مشترک تصور می‌گردد و فکر می‌کنم در تبیین نظر استاد وجود همین مقدار قدر مشترک کافی‌است.
پاسخ
#3
متوجه نشدم الآن مثلا بین ضرر مالی و آبرویی چگونه بیان استاد را نطبیق میکنید؟ بین موبایل و ماشین میتوان بلحاظ قیمت قدر مشتزک درنظر گرفت ولی در مثالی که بنده زدم چگونه میشود؟
آن اقل و اکثری که شما تصویر میکنید چگونه بیان استادرا حل میکند و در بحث ضمان بالاخره چه حکمی میکنید؟
پاسخ
#4
عرض حقیر این است که همین که شما می‌توانید بفرمایید ضرر یکی بیش از دیگری است، به این معناست که پذیرفته‌اید ضرر یکی برابر است با ضرر دیگری به علاوه ضرری مازاد.
در مثال شما می‌توان گفت که مثلا ضرر مالی، صد واحد ضرر دارد و ضرر آبرویی صد و ده واحد. لذا ضرر آبرویی برابر است با ضرر مالی + ده واحد ضرر بیشتر.
به عبارت دیگر، پذیرش بیشتر بودن ضرر آبرویی به معنای پذیرش قدر مشترک است. اگر نه نمی‌توانستید بفرمایید ضرر آبرویی بیش از ضرر مالی است.
پاسخ
#5
متوجه فرمایش شما شدم ولی این قدر مشترک به این معنای واسعی که شما می فرمایید در بحث استاد چگونه راهگشاست یعنی مثلا چطور میتوان با این بیان ضمان به مقدار جامع را تصویر کرد؟
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان