امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نهی به سبب و مسبب
#1
استاد سید مصطفی حسینی نسب (زید عزه) می فرماید:اگر نهى به سبب در معامله (عقد و ايجاب و قبولى كه با آن ملكيّت حاصل می ‏شود) تعلّق بگيرد ظهور در حرمت تکلیفی دارد.  اگر نهی به مسبّب در معامله تعلق بگيرد، ظهور در نهی ارشادى به فقدان شرط يا مبتلاى به مانع یا ... خواهد داشت که به فساد معامله منتهی می شود. البته، گاهی هم نهی به سبب معامله داریم و هم نهی به مسبب معامله که در این صورت هم حکم تکلیفی آن حرمت است و هم حکم وضعی آن مثل بيع ربوى. بيع ربوى علاوه آنكه؛ فاسد است، حرمت تکلیفی نيز دارد. گاهی فقط نهی به سبب داریم که در این صورت حرمت شرعى دارد ولى حرمت وضعى يعنى بطلان و فساد ندارد مثل بيع و معامله در وقت نداء نماز جمعه. در اکثر موارد در معاملات نهی از مسبب داریم که  نهى ارشادى بوده و ارشاد به فساد يعنى ارشاد به فاقد بودن شرط يا مبتلا بودن به مانع مى‏باشد. بسیاری از  حرمتهايى كه در مكاسب محرّمه و در لمعه آمده  (مثلا گفته ‏شده: «بيع عذره حرام است» يا «بيع غررى حرام است» ) از این دسته سوم بوده و  به معناى بطلان و فساد معامله به کار رفته اند.  يعنى اين نهى‏ها، نهى ارشادى و ارشاد به فساد مى‏باشند. نظیر  ارشاد به شرطيّت عقل و رشد در متعاقدين با روایات ناهیه نهى از بيع صغير و سفيه.(ر.ک:  محمد مومن قمی، تسديد الأصول، ‏1: 461)
پاسخ
#2
به نظر میرسد ملاک تشخیص ارشادی یا تکلیفی بودن نهی از معاملات اینست که سوال متعارف در مورد آن معامله در مورد صحت و فساد باشد با حرمت یا هر دو یعنی اگر در ذهن عرف این باشد که آیا ربا علاوه بر حرمت فساد هم دارد یا نه همان نهی از سبب کافیست برای افهام هر دو و به عبارت دیگر این سوال متعارف یک ظهور حال در کلام متکلم ایجاد میکند که در مقام پاسخ به این سیوال برآید لذا اگر از ربا نهی کرد باید علاوه بر حزمت تکلیفی در مقام بیان حرمت وضعی یا حلیت وضعی هم باشد و آنچه با نهی قابل تفهیم است حرمت وضعی است نه حلیت وضعی یعنی با وجود این سیوال عمومی سکوت متکلم بعد از نهی معنا دار میشود و عرف میگوید علاوه بر حرمت باطل هم هست و الا متکلم باید تذکر میداد و سکوت نمیکرد.
پاسخ
#3
(14-آبان-1399, 17:05)مسعود عطار منش نوشته: به نظر میرسد ملاک تشخیص ارشادی یا تکلیفی بودن نهی از معاملات اینست که سوال متعارف در مورد آن معامله در مورد صحت و فساد باشد با حرمت یا هر دو یعنی اگر در ذهن عرف این باشد که آیا ربا علاوه بر حرمت فساد هم دارد یا نه همان نهی از سبب کافیست برای افهام هر دو و به عبارت دیگر این سوال متعارف یک ظهور حال در کلام متکلم ایجاد میکند که در مقام پاسخ به این سیوال برآید لذا اگر از ربا نهی کرد باید علاوه بر حزمت تکلیفی در مقام بیان حرمت وضعی یا حلیت وضعی هم باشد و آنچه با نهی قابل تفهیم است حرمت وضعی است نه حلیت وضعی یعنی با وجود این سیوال عمومی سکوت متکلم بعد از نهی معنا دار میشود و عرف میگوید علاوه بر حرمت باطل هم هست و الا متکلم باید تذکر میداد و سکوت نمیکرد.
در خیلی از موارد سوالی در کار نیست و حضرت ابتداء حکمی را بیان می کنند .در این زمینه پستی قرار می دهم رجوع بفرمایید
پاسخ
#4
(14-آبان-1399, 17:05)مسعود عطار منش نوشته: به نظر میرسد ملاک تشخیص ارشادی یا تکلیفی بودن نهی از معاملات اینست که سوال متعارف در مورد آن معامله در مورد صحت و فساد باشد با حرمت یا هر دو یعنی اگر در ذهن عرف این باشد که آیا ربا علاوه بر حرمت فساد هم دارد یا نه همان نهی از سبب کافیست برای افهام هر دو و به عبارت دیگر این سوال متعارف یک ظهور حال در کلام متکلم ایجاد میکند که در مقام پاسخ به این سیوال برآید لذا اگر از ربا نهی کرد باید علاوه بر حزمت تکلیفی در مقام بیان حرمت وضعی یا حلیت وضعی هم باشد و آنچه با نهی قابل تفهیم است حرمت وضعی است نه حلیت وضعی یعنی با وجود این سیوال عمومی سکوت متکلم بعد از نهی معنا دار میشود و عرف میگوید علاوه بر حرمت باطل هم هست و الا متکلم باید تذکر میداد و سکوت نمیکرد.

این یکی از ملاکات است تنها ملاک نیست
پاسخ
#5
(16-آبان-1399, 11:49)عرفان عزیزی نوشته:
(14-آبان-1399, 17:05)مسعود عطار منش نوشته: به نظر میرسد ملاک تشخیص ارشادی یا تکلیفی بودن نهی از معاملات اینست که سوال متعارف در مورد آن معامله در مورد صحت و فساد باشد با حرمت یا هر دو یعنی اگر در ذهن عرف این باشد که آیا ربا علاوه بر حرمت فساد هم دارد یا نه همان نهی از سبب کافیست برای افهام هر دو و به عبارت دیگر این سوال متعارف یک ظهور حال در کلام متکلم ایجاد میکند که در مقام پاسخ به این سیوال برآید لذا اگر از ربا نهی کرد باید علاوه بر حزمت تکلیفی در مقام بیان حرمت وضعی یا حلیت وضعی هم باشد و آنچه با نهی قابل تفهیم است حرمت وضعی است نه حلیت وضعی یعنی با وجود این سیوال عمومی سکوت متکلم بعد از نهی معنا دار میشود و عرف میگوید علاوه بر حرمت باطل هم هست و الا متکلم باید تذکر میداد و سکوت نمیکرد.

این یکی از ملاکات است تنها ملاک نیست
به نظر این بیان فوق از دوستمون عطارمنش تنها ملاک تشخیص در مسئله است و بسیار خوب و عرفی است، اگه شما ملاک دیگه ای رو در بحث مؤثر میدونید بیان بفرمایید استفاده کنیم.
پاسخ
#6
آقای خسروبیگی فرمودند نوعا سوالی در کار نیست در حالیکه بنده فکر میکنم نوعا سوال هست چون اگر نوعا سوالی در کار نباشد معنایش اینست که نوعا مشاله ب ای عرف روشن است ظاهرا چنین چیزی قابل التزام نیست.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان