امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
افتراق حیثیت تقییدیه و تعلیلیه
#1
قیود، در خطابات شرعیه، حیثیت تقییدیه هستند اما در احکام عقلی قیود، حیثیت تعلیلی هستند. اگر حیثیت تاثیر گذار است و به عبارتی، اگر حیثیت و متحیث هر دو موضوع هستند تقییدی نام دارد و اگر حیثیت موضوع نیست بلکه متحیث موضوع است تعلیلی نام دارد. یعنی خود حیثیت لحاظ نمی­شود.

مثلا این بحث مطرح شده است که بنت زوجه بر شوهر حرام است. اگر عنوان زوجیت، یک عنوان تقییدی باشد یعنی زوجه با وصف زوجیت، و از شوهرش طلاق بگیرد و با مرد دیگری ازدواج کند بعد از شوهر جدید دختر دار شود، این دختر بر شوهر قبلی حرام نیست چون وصف زوجیت را ندارد و بنت زوجه صدق نمی­کند. اما اگر زوجیت حیثیت تعلیلی باشد معنایش این است که ذات این زن چون زوجیت برای شوهر قبلی پیدا کرده است هر دختری به دنیا بیاید برای شوهر قبلی عنوان بنت زوجه است. در این فرع علی القاعده باید گفته شود حیثیت تعلیلی است اما ظاهرا حیثیت تقییدی است.
جلسه 88 تاریخ یکم اسفند ماه 97
پاسخ
#2
به نظر می‌رسد در مثالی که ایشان مطرح فرمودند، بحث بیشتر مرتبط به بحث مشتق (تلبس بالمبدأ و...) باشد تا بحث تعلیلی و تقییدی! این که آیا دختران زوجه‌ی سابق مصداق «بنت زوجة» به شمار می‌آیند یا خیر چه ارتباطی به حیثیت تقییدی یا تعلیلی دارد؟
پاسخ
#3
در تایید فرمایش اقای حائری باید عرض کنم :
تا آنجا که بنده با اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقییدیه آشنا هستم هر دو در حکم دخالت دارند یعنی اگر عنوان زوجیت نباشد چه حیثیت تعلیلی باشد چه تقییدی حکم ممتفی میشود بنابراین این بحث ربطی به تقییدی و تعلیلی بودن ندارد و به قول آقای حائری باید بحث مشتق را پیش کشید .
مثلا در مورد الماء «اذا تغیر لونه فهو نجس» می گویند اب موضوع است و تغیر حیثیت تعلیلی یعنی جزء الموضوع نیست و با رفتنش موضوع هنوز ثابت بوده می توان استصحاب کرد نه این که با رفتنش حکم هنوز باقیست بخلاف الماء المتغیر که جزء الموضوع بوده و با رفتنش موضوع باقی نیست و استصحاب ممکن نیست ؛ اگر چه این حرفهایی که عرض کردم غیر عرفی است ولی خلاصه اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقیدیه را قدری روشن می کند .
پاسخ
#4
یکی از اشتباهات اصحاب ما این است که این بحث را در باب مشتق مطرح کرده اند. این مساله در کتب اهل سنت بر محور بحث مشتق مبتنی شده است اصحاب ما نیز این بحث را در آن جا مطرح کرده اند. صحیح، این نکته است که حیثیت در بنت زوجه حیثیت تعلیلی است یا حیثیت تقییدی است. چند فرع این مساله در روایات مطرح شده است هر چند که در یک باب واحد نیستند و پراکنده هستند. اگر کسی در آن روایات نظر کند، کاملا واضح است که عنوان زوجیت حیثیت تعلیلی است و این مطلب علی خلاف القاعده است. اگر این بحث را از لحاظ بحث مشتق در نظر گرفته شود، بنت زوجه نیست. زیرا تلبس به مبدا ندارد. اگر حیثیت تعلیلی باشد مهم نیست که تلبس به زوجیت داشته باشد یا نداشته باشد. بلکه مهم این است که زوجیت علت است برای این که هر دختری از ذات این زن متولد شد، بنت زوجه است. نظیر ام الزوجه.اما اگر گفته شود که حیثیت تقییدیه است در این جا بنت زوجه نیست. چون در وقتی که زوجه بود بنت نداشت و در وقتی که بنت داشته زوجه نبود. شاید هم این نکته را در روایات اهل بیت از ظاهر آیه استفاده شده باشد. در آیه مبارکه ﴿ فلا تعضلوهن ان ینکحن ازواجهن ﴾[۲] یعنی زنها را منع نکنید که با شوهرشان ازدواج کنند. این قصه واضح است که مردی خواهرش را به شخصی داده بود و بعد آن را طلاق داد و بعد که عده تمام شد برادر قسم خورد که خواهرش دیگر زن شوهر قبلی نشود. اتفاقا شوهر به خواستگاری آمد و خواهر این شخص نیز راضی بود. اما برادر مخالفت کرد. این آیه نازل شد. در این آیه با این که زن زوجه نبود و سابقا زوجه بوده است، ولی آیه مبارکه تعبیر به ازواجهن دارد. به نظر من( و العلم عند الله) حیثیت تعلیلیه ای که در روایات بوده است از این آیه گرفته شده است. از طرفی هم در اعتبارات قانونی مجاز به کار برده نمی­شود. کاملا واضح است در فقه اهل بیت زوجیت را حیثیت تعلیلیه دانسته اند

https://fa.mfeb.ir/taqrir/%D8%A8%DB%8C%D...7%D8%AA-2/
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان