1-اسفند-1399, 20:46
یکی از شبهاتی که در جریان استصحاب در شبهات حکمیه وجود دارد عبارتست از تعارض استصحاب بقای مجعول با استصحاب عدم جعل.
بعنوان مثال اگر شارع مقدس فرموده باشد (الماء المتغیر بالنجاسه نجس) و ما شک کردیم چنین آبی اگر بعد از تغیر خودبخود تغیرش زایل شود و به حالت عادی بازگردد حکمش چیست؟
از یکسو استصحاب بقای مجعول یعنی نجاست نجاست این آب را نتیجه می دهد و از سوی دیگر استصحاب عدم جعل نجاست برای بعد زوال التغیر، طهارت را نتیجه می دهد.
برخی همچون مرحوم خویی به استناد همین اشکال استصحاب در شبهات حکمیه را محل اشکال دانسته اند.
استاد فرمودند اولا استصحاب عدم جعل نسبت به بقای مجعول سببی است و اصل سببی بر اصل مسببی مقدم است چون شک در بقای مجعول مسبب از شک در جعل است و ثانیا استصحاب عدم جعل عرفیت ندارد چون عرف نسبت به حالت عدم جعل قبل از شریعت التفات نداشته و صرفا استصحاب بقای مجعول را جاری می کند.
این حقیر اشکال دیگری دارم که خیال میکنم بر تمام این اشکالات مقدم است و آن اینست که اصلا عدم جعل حالت سابقه یقینی ندارد چون محتمل است از ازل تمام مجعولات شریعت خاتم توسط خدای متعال جعل شده بوده و صرفا ابرازش در زمان بعد محقق شده. البته این بیان در مجعولاتی که توسط شخص پیغمبر صلوات الله علیه و آله تحت عنوان سنت اتفاق افتاده نمی شود و ظاهرا این حعلها حالت سابقه عدمیه دارد.
بعنوان مثال اگر شارع مقدس فرموده باشد (الماء المتغیر بالنجاسه نجس) و ما شک کردیم چنین آبی اگر بعد از تغیر خودبخود تغیرش زایل شود و به حالت عادی بازگردد حکمش چیست؟
از یکسو استصحاب بقای مجعول یعنی نجاست نجاست این آب را نتیجه می دهد و از سوی دیگر استصحاب عدم جعل نجاست برای بعد زوال التغیر، طهارت را نتیجه می دهد.
برخی همچون مرحوم خویی به استناد همین اشکال استصحاب در شبهات حکمیه را محل اشکال دانسته اند.
استاد فرمودند اولا استصحاب عدم جعل نسبت به بقای مجعول سببی است و اصل سببی بر اصل مسببی مقدم است چون شک در بقای مجعول مسبب از شک در جعل است و ثانیا استصحاب عدم جعل عرفیت ندارد چون عرف نسبت به حالت عدم جعل قبل از شریعت التفات نداشته و صرفا استصحاب بقای مجعول را جاری می کند.
این حقیر اشکال دیگری دارم که خیال میکنم بر تمام این اشکالات مقدم است و آن اینست که اصلا عدم جعل حالت سابقه یقینی ندارد چون محتمل است از ازل تمام مجعولات شریعت خاتم توسط خدای متعال جعل شده بوده و صرفا ابرازش در زمان بعد محقق شده. البته این بیان در مجعولاتی که توسط شخص پیغمبر صلوات الله علیه و آله تحت عنوان سنت اتفاق افتاده نمی شود و ظاهرا این حعلها حالت سابقه عدمیه دارد.