امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تکلیف به محال در بحث اجتماع أمر و نهی
#1
2-قوله: حتّی لو قلنا بعدم إمتناع التکلیف بالمحال.
أقول: در اینجا بحثی واقع می شود و آن اینکه آیا در بحث ما التکلیف بالمحال رخ می دهد یا خیر؟ عبارت صاحب کفایه کالنصّ است در اینکه رخ نمی دهد، ولی کلام مرحوم مظفّر مجمل است. مراد از تکلیف، هر حکمی نیست، بلکه أحکام طلبی است، نه زجری و لذا در «لاتغصب» متعلّق تکلیف، عدم غصب است، نه غصب، اگرچه متعلّق حرمت، غصب می باشد. وجه اینکه در بحث ما تکلیف بالمحال رخ نمی دهد، این است که التکلیف بالمحال، در جایی است که متعلّق تکلیف، محال باشد، مثل اینکه بگوید: پریدن به آسمان واجب است، ولی در بحث ما، متعلّق تکلیف، صلاة و ترک غصب هستند که هم هر یک به تنهایی در خارج قابل انجام دادن هستند و هم با هم به صورت اجتماع، پس متعلّق تکلیف، محال نیست؛ زیرا محلّ بحث همان طور که خواهد آمد، فرضی است که مندوحه برای مکلّف وجود دارد، لذا او هم می تواند نماز بخواند و هم ترک غصب کند. أمّا آیت الله حکیم معتقد است که در مقام، التّکلیف بالمحال نیز رخ می دهد، به این بیان که ایشان، «لاتغصب» را به «یجب ترک الصّلاة» که لازمه آن است بر می گرداند و لذا صلاة و ترک الصلاة که متعلّق تکلیف هستند، قابل جمع نیستند . ولی کلام ایشان محلّ اشکال است؛ زیرا در صورتی لازمه ی «لاتغصب»، «یجب ترک الصّلاة» است که مندوحه ای نباشد، در حالی که محلّ بحث، جایی است که مندوحه وجود دارد.
وجه اینکه أشاعره تکلیف بالمحال را جایز می دانند، مبنای آنها در تحسین و تقبیح عقلی است که قائلند که «الحسن ما حسّنه الشارع و القبیح ما قبّحه الشارع» و در مورد تکلیف به محال، شارع آن را قبیح نشمرده است.
پاسخ
#2
کجای کلام اصول فقه مبهم هست ؟
میفرمایند حتی اگر تکلیف به محال هم محال نباشد باز هم اجتماع امر و نهی ممکن نیست زیرا این از قبیل تکلیف به محال نیست بلکه از قبیل تکلیف محال است. و فرق است بین تکلیف به محال و تکلیف محال و مورد ما از قبیل دومی است نه اولی.
تکلیف به محال یعنی تکلیف به غیر مقدور مثل طی السماء
تکلیف محال مثل جمع بین امر و نهی. که نفس امر و نهی مقدور است اما محال است شارع هر دوراباهم بخواهد.
وبلاگ بحر الفقاهة   moen1.persianblog.ir  

 (وبلاگ معین الحق. فقهی اجتماعی سیاسی..)
/wahhabism1.persianblog.ir  نقد وهابیت
christ.persianblog.ir نقد مسیحیت
پاسخ
#3
ایشان نمی فرماید: در اینجا تکلیف بالمحال رخ نمی دهد، فقط می فرماید: تکلیف محال رخ می دهد. و واضح است که تکلیف به محال و تکلیف محال از دو حیث قابل جمع هستند و لذا آیت الله حکیم فرموده: در اینجا هر دو رخ می دهد به این بیان که لازمه «لاتغصب»، «یجب ترک الصلاۀ» است، پس تکلیف به محال یعنی اجتماع نماز و عدم نماز لازم می آید، اگرچه کلام ایشان محلّ اشکال است؛ زیرا محلّ کلام، وجود مندوحه است، و تنها در صورت عدم مندوحه، لازمه «لاتغصب»، «یجب ترک الصلاۀ» می باشد.
پاسخ
#4
(15-شهريور-1392, 18:13)سید حسین منافی نوشته: ایشان نمی فرماید: در اینجا تکلیف بالمحال رخ نمی دهد، فقط می فرماید: تکلیف محال رخ می دهد. و واضح است که تکلیف به محال و تکلیف محال از دو حیث قابل جمع هستند و لذا آیت الله حکیم فرموده: در اینجا هر دو رخ می دهد به این بیان که لازمه «لاتغصب»، «یجب ترک الصلاۀ» است، پس تکلیف به محال یعنی اجتماع نماز و عدم نماز لازم می آید، اگرچه کلام ایشان محلّ اشکال است؛ زیرا محلّ کلام، وجود مندوحه است، و تنها در صورت عدم مندوحه، لازمه «لاتغصب»، «یجب ترک الصلاۀ» می باشد.

عبارت اول که فرمودید ایشان نمیفرماید : .... که ظاهرا منظور از "ایشان " مرحوم مظفر ره است :
مرحوم مظفر ره میخواهد بفرماید : ما چه کار داریم که تکلیف به محال هست یا نه. باشد یا نباشد کاری نداریم. آنچه برای ما مانع شده تکلیف محال است که همان اجتماع امر و نهی فعلی است از قبیل جمع ضدین که محال عقلی است عند الجمیع و اجتماع امر و نهی از مصادیق آن است. حال خواه تکلیف به محال ممتنع باشد یا خیر.

اما در مورد مطلب مرحوم حکیم و اشکال آن : ارتجالا عرض میکنم که :
ظاهرا اشکال به مرحوم حکیم ره وارد هست. اما یک نکته تامل برانگیز : کسانی که قائل به جواز اجتماع هستند در فرض عدم مندوحه مساله را جزو باب تزاحم میدانند نه اجتماع . ( کما اشار الیه المحقق الخویی)

حال در فرض عدم مندوحه - که مساله از باب تزاحم است - ایا لازمه "یجب ترک الصلوة " همان " لا تغصب : هست ؟ یا خیر بلکه " ان ترکت الصلوة " لازمه اش "لا تغصب" است .( به نحو قضیه شرطیه ؟)
( توجه کنید که در باب تزاحم نه تکلیف محال است و نه بالمحال و هر دو امر دارند و مثل باب اجتماع اشکال نکنید که چون مشکل تکلیف محال است پس حتما یکی امر ندارد. )

به عبارت دیگر : این عبارت که در اشکال به مرحوم حکیم فرمودید فرمودید : " در صورتی لازمه ی «لاتغصب»، «یجب ترک الصّلاة» است که مندوحه ای نباشد،" محل تامل است.
وبلاگ بحر الفقاهة   moen1.persianblog.ir  

 (وبلاگ معین الحق. فقهی اجتماعی سیاسی..)
/wahhabism1.persianblog.ir  نقد وهابیت
christ.persianblog.ir نقد مسیحیت
پاسخ
 سپاس شده توسط zeinalabedinfaraji
#5
مرحباً بناصرنا فی کلا المطلبین. امّا وجه تأمّل در فرض عدم مندوحه را نفهمیدم! در باب تزاحم بالضرورۀ یکی از تکالیف از فعلیّت ساقط می شود.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تعارض بنابر امتناع اجتماع امر و نهی سید حسین منافی 0 4,039 20-مهر-1392, 21:39
آخرین ارسال: سید حسین منافی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان