ارسال‌ها: 100
موضوع‌ها: 45
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 21 بار در 15 ارسال
آیا با توجه به سه طریقی که شیخ صدوق به روایت مورد بحث (کلوا خل الخمر ....) ، دارند ، برای شما اطمینان به صدور این روایت از معصوم (ع) پیدا می شود؟ چرا ؟
ارسال‌ها: 100
موضوع‌ها: 45
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 21 بار در 15 ارسال
20-آذر-1391, 11:52
(آخرین تغییر در ارسال: 20-آذر-1391, 11:53 توسط amirabas.)
این هم سه طریق شیخ صدق به این روایت :
1. حدثنا أبو الحسن محمد بن علي بن الشاه الفقيه المروزي بمرورود في داره قال حدثنا أبو بكر بن محمد بن عبد الله النيسابوري قال حدثنا أبو القاسم عبد الله بن أحمد بن عامر بن سليمان الطائي بالبصرة قال حدثنا أبي في سنة ستين و مائتين قال حدثني علي بن موسى الرضا ع سنة أربع و تسعين و مائة
2. حدثنا أبو منصور أحمد بن إبراهيم بن بكر الخوري بنيسابور قال حدثنا أبو إسحاق إبراهيم بن هارون بن محمد الخوري قال حدثنا جعفر بن محمد بن زياد الفقيه الخوري بنيسابور قال حدثنا أحمد بن عبد الله الهروي الشيباني عن الرضا علي بن موسى ع
3. حدثني أبو عبد الله الحسين بن محمد الأشناني الرازي العدل ببلخ قال حدثنا علي بن محمد بن مهرويه القزويني عن داود بن سليمان الفراء عن علي بن موسى الرضا ع
(عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج2 ؛ ص24)
دیگه چی می خواهید !
ارسال‌ها: 111
موضوع‌ها: 33
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
6
سپاس ها 28
سپاس شده 54 بار در 35 ارسال
شبهه ای که ممکن است وجود داشته باشد این است که یک نفر این حدیث را جعل کرده و سپس آن را نشر داده باشد و یا اینکه همه ی روات از یک کتاب دیده باشند و یا اینکه این طریق ها اجازه باشد.
اما به نظر می رسد هیچ کدام درست نیست.
تفاوت مکان های روات احتمال جعل و نقل از یک نفر را رد می کند
تعبیر حدثنا حدثنا... احتمال نقل از کتاب و همچنین طریق بودن را نفی می کند
در نتیجه همانطور که استاد شب زنده دار دام ظله هم فرمودند، اطمینان پیدا می کنیم که اینجا تواطی بر کذب نبوده است و این روایت از حضرت صادر شده است.
و الله العالم
ارسال‌ها: 100
موضوع‌ها: 45
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 21 بار در 15 ارسال
با توجه به تعداد زیاد روایاتی که از این سه طریق نقل شده اند ، این سئوال به ذهن می آید که چرا این روایات در حوزه های حدیثی معروف آن روز مانند قم ، بغداد ، ری و ..... مطرح نبوده است و تنها صدوق آنها را نقل کرده است ؟ چرا افراد دیگری در صدد تفحص از این روایات و اطلاع از احوال راویان آنها بر نیامده اند ؟ (توجه داشته باشید که طبق نقل حدود صد روایت از این طرق نقل شده است )
