امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اشکال: حرمت ضد خاص
#1
به تقریب مسلک مقدمیت از طرف نقیض مامور به برای اثبات حرمت ضد خاص ( ضد عام ازاله { واجب اهم }،ترک ازاله می باشد ولذا ترک ازاله حرام است و صلاةِ هم که علت تامه ی ترک ازاله است ،حرام می باشد در نتیجه حرمت ضد خاص اثبات شد) دراضواء و آراءج1 ص 370 این اشکال شده است که در ظرف اشتغال مکلف به صلاة، اراده ای به ازاله تعلق نگرفته و لذا عدم ازاله مستند به صلاة نیست بلکه مستند به عدم مقتضی آن یعنی عدم اراده ی ازاله است پس دیگر صلاة علت تامه ی حرام نیست
حال اشکال این است که همانطور که ازاله واجب است اراده ی آن هم واجب است (چنانچه درجلسه درس مطرح شد)وضدعام اراده ی ازاله ،ترک اراده ی ازاله است وحرام می باشد وقتی ترک اراده ی ازاله حرام شد،اراده ی صلاة هم حرام می شود زیرا اراده ی صلاة ،علت تامه ی ترک اراده ی ازاله است و وقتی اراده ی صلاة حرام شد ،دیگر ممکن نیست به صلاة و لو به نحو ترتبی امر تعلق بگیرد ولذا همان نتیجه ی حرمت ضدخاص ثابت می شود(اگر نگوییم نفس حرمت ثابت می شود)
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان