7-اسفند-1393, 11:07
اشکال مبنای آخوند در تطبیق بر موضوعات فاقد اثر در زمان یقین
مرحوم آخوند استصحاب را جعل حکم مماثل دانست و مرادش از حکم مماثل در موضوعات، مماثل حکم مستصحب است. لازمه این سخن آن است که در موضوعاتی که در زمان یقین هیچ حکمی نداشته اند و اکنون دارای حکم هستند جاری نشود. زیرا در این موضوعات متیقن در زمان یقین حکمی ندارد تا به حکم استصحاب مماثل آن برای زمان شک جعل گردد.
مثل اینکه مکلف علم به طهارت لباسی پیدا کند که در دسترسش نبوده و به جهت خروج از ابتلای وی نسبت به طهارت آن حکمی متوجه او نشود. لکن پس از مدتی لباس در دسترس مکلف قرار گیرد و بخواهد با آن نماز بخواند و در طهارت آن شک کند. در این حال استصحاب با مشکل مواجه است زیرا استصحاب جعل مماثل حکم مستصحب است و بنا به فرض لباس در هنگام یقین هیچ حکمی نسبت به مکلف مزبور نداشت. آیا مرحوم آخوند به این لازمه ملتزم می شود؟ اینکه در این موضوعات استصحاب جاری نشود؟
دفع اشکال و تصویر تطبیق: کفایت وجود اثر در مرحله بقا
استصحاب تعبد به لحاظ زمان شک است. نظر و توجه استصحاب به بقاست و هدفش جعل حکم مماثل برای زمان مشکوک است. از این رو وجود اثر در زمان شک برای خروج از لغویت کافی است و مجرد اینکه در زمان متیقن وجود حکم لغو است مضر نیست. فلذا می توان گفت مرحوم آخوند نیز در این موارد استصحاب را جاری می داند و به مشکلی بر نمی خورد.
شاهد این سخن آنکه مرحوم آخوند در استصحاب عدم قرشیت ازلی استصحاب را جاری دانست با آنکه در ازل قرشیت و عدم قرشیت اثری نداشت. بدین ترتیب اینکه مستصحب باید دارای حکم باشد تا شارع به وسیله استصحاب مماثل آن را جعل کند همیشگی نیست، بلکه در ظرف شک هم دارای حکم باشد کافیست.
از این رو تحلیل مرحوم آخوند باعث نمیشود ایشان استصحاب را در موضوعاتی که در ظرف یقین فاقد حکم هستند مشمول ادله استصحاب نداند.
مرحوم آخوند استصحاب را جعل حکم مماثل دانست و مرادش از حکم مماثل در موضوعات، مماثل حکم مستصحب است. لازمه این سخن آن است که در موضوعاتی که در زمان یقین هیچ حکمی نداشته اند و اکنون دارای حکم هستند جاری نشود. زیرا در این موضوعات متیقن در زمان یقین حکمی ندارد تا به حکم استصحاب مماثل آن برای زمان شک جعل گردد.
مثل اینکه مکلف علم به طهارت لباسی پیدا کند که در دسترسش نبوده و به جهت خروج از ابتلای وی نسبت به طهارت آن حکمی متوجه او نشود. لکن پس از مدتی لباس در دسترس مکلف قرار گیرد و بخواهد با آن نماز بخواند و در طهارت آن شک کند. در این حال استصحاب با مشکل مواجه است زیرا استصحاب جعل مماثل حکم مستصحب است و بنا به فرض لباس در هنگام یقین هیچ حکمی نسبت به مکلف مزبور نداشت. آیا مرحوم آخوند به این لازمه ملتزم می شود؟ اینکه در این موضوعات استصحاب جاری نشود؟
دفع اشکال و تصویر تطبیق: کفایت وجود اثر در مرحله بقا
استصحاب تعبد به لحاظ زمان شک است. نظر و توجه استصحاب به بقاست و هدفش جعل حکم مماثل برای زمان مشکوک است. از این رو وجود اثر در زمان شک برای خروج از لغویت کافی است و مجرد اینکه در زمان متیقن وجود حکم لغو است مضر نیست. فلذا می توان گفت مرحوم آخوند نیز در این موارد استصحاب را جاری می داند و به مشکلی بر نمی خورد.
شاهد این سخن آنکه مرحوم آخوند در استصحاب عدم قرشیت ازلی استصحاب را جاری دانست با آنکه در ازل قرشیت و عدم قرشیت اثری نداشت. بدین ترتیب اینکه مستصحب باید دارای حکم باشد تا شارع به وسیله استصحاب مماثل آن را جعل کند همیشگی نیست، بلکه در ظرف شک هم دارای حکم باشد کافیست.
از این رو تحلیل مرحوم آخوند باعث نمیشود ایشان استصحاب را در موضوعاتی که در ظرف یقین فاقد حکم هستند مشمول ادله استصحاب نداند.
[b]العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء[/b]