امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اثبات عدم جعلیت اصل جزئیت
#1
باید توجه داشت که قبل از تعلق امر سوره مثلا جزئی است که در وفاء به غرض دخالت دارد و نیز جزئی از ماهیت صلاة است که قبل از امر به آن تصور و لحاظ می شود. پس باید بگوییم اصل جزئیت سوره برای نماز، قبل از امر ثابت بوده و با امر به مرکب که نماز باشد اصل جزئیت ثابت نمی شود بلکه جزئیت مأمور به ثابت می شود.
حال ما در استصحاب دنبال کدام جزئیت ایم. ما دنبال جزئیت به عنوان حکمی وضعی هستیم که در آن استصحاب جاری کنیم. و باید دقت کنیم که مأموربه بودن یعنی واجب بودن و جزئیت مأمور به بودن یعنی این جزء هم وجوب دارد؛ لذا معنای جزئیت مأمور به همان وجوب جزء است و جزئیت به معنای حکم وضعی نیست. بلکه این جزئیت قبل از امر و با لحاظ و تصور این جزء در مجموع ماهیت مرکبه محقق شد و اصل جزئیت به عنوان حکم وضعی اینجا محقق می شود. و در این مطلب باید دقت شود که دو تعبیر (جزئیت متصور و جزئیت مأمور به) در بیان لفظی اسمش جزئیت است اما لب اولی به اصل جزئیت و لب دومی به وجوب جزء بازگشت دارد.
البته می توان جواب داد که ما قبول داریم که معنای جزئیت مأموربه همان وجوب جزء است چرا که ما جزئیت را امری انتزاعی و مجعول بالعرض می دانیم و می گوییم که در اصل ما جزئیت نداریم بلکه در اصل ما وجوب أجزاء و وجوب کل را داریم و از این وجوب انتزاع جزئیت می کنیم در نتیجه حرف ما گیر ندارد.
ولی با این حال ابهامی وجود دارد که: شما قائلید که جزئیت به تبع وجوب و به تبع تعلق امر محقق می شود، در حالیکه این جزئیت قبل از تعلق امر و تحقق وجوب در تصور مولا و شارع محقق شده بود و تحقق جزئیت قبل از امر است. و آنچه محقق نبوده طلب این ماهیت مرکبه به وسیله امر به آن بوده است که با امر تنها این غرض را جامه ی عمل می پوشاند. بیان در اینجا شبیه بیان در سببیت است که جزئیت سوره یا قبل از تعلق امر در مرحله تصور شکل گرفته که در این صورت تعلق امر جزئیت دوباره نمی دهد و یا جزئیت قبل از امر شکل نگرفته که در این صورت با امر هم جزئیت محقق نخواهد شد چرا که امر تنها به ماهیت متصور مرکب تعلق می گیرد. و این حرف زنده می شود که تنها غرض از امر کردن طلب است و غرض بیان جزئیت ولو به صورت انتزاعی ندارد.
و برای دفع شبهه می توان گفت که اگر چه عرفا می بینیم که از وجوب جزء، جزئیت انتزاع می شود اما عرف دقت نمی کند و ما با دقت می گوییم که ای عرف بله اینجا جزئیت هست ولی این همان جزئیتی است که قبل از امر تصور شده بود و قاعدتاً بعد از امر هم وجود دارد و از بین نمی رود. و عرف ملاحظه نمی کند که این جزئیت از امر حاصل شد یا قبل از امر.
و اینکه اگر امری نبود جزئیتی هم در کار نبود با این بیانات نفی می شود چرا که ما می گوییم با تصور ماهیت جزئیت محقق می شود و اگر امر نیاید تنها وجوب اجزاء محقق نمی شود نه اصل جزئیت و اینکه به ذهن می زند که اصل جزئیت هم محقق نمی شود بدین خاطر است که ما با اصل جزئیت کاری نداریم و برای ما اثری ندارد و چون مهم جزئیتی است که وجوب دارد لذا تسامحا می گوییم جزئیتی در کار نیست. و ما باید در این بحث مسامحات عرفی را از حقیقت و واقع تفکیک کنیم.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اثبات حصه به وسیله اطلاق رضا یعقوبی 0 1,117 23-آذر-1398, 15:38
آخرین ارسال: رضا یعقوبی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان