1-دي-1394, 17:56
در درس استاد چنین بیان شد که ما امرتم به اعم از امر وجوبی و استحباب است و همچنین ما نهیتم عنه نیز اعم از نهی تحریمی و تنزیهی. شاید بتوان در این ادعا خدشه نمود. حتی با قبول عمومیت یا اطلاق «ما» موصوله باز نمی توان از این کلام، اعم بودن را استفاده نمود. زیرا شمولیت نسبت به امر استحبابی و نهی تنزیهی- همانگونه که مرحوم آخوند در جلد یک کفایه در دو موضع یک بار در بحث اجتماع امر نهی، صفحه 244؛ و بار دیگر در بحث الفاظ عموم در صفحه 299، بیان فرموده اند- علاوه بر اطلاق یا عمومیت «ما» موصوله به اطلاق مدخول آن هم نیاز دارد. یعنی «ما» موصوله بنا بر آن دو فرض، بر شمولیت نسبت به جمیع افراد صله اش دلالت دارد. فلذا اگر بتوانیم اطلاق «امر» در «امرتم به» و اطلاق «نهی» در «نهیتم عنه» را نیز اثبات کنیم، خواهیم توانست اعم بودن نسبت به امر استحبابی و نهی تنزیهی را هم استفاده نماییم. لکن چنین اطلاقی ظاهرا قابل اثبات نیست. زیرا اطلاق کلام نیاز به احراز در مقام بیان بودن متکلم دارد، در حالی که در مورد متن مذکور می توان ادعا کرد که متکلم در مقام توصیف، مدح و بیان عظمت ائمه معصوین(علیهم السلام) می باشد. فلذا این که گفته شده «المعروف ما امرتم به ...» یعنی شما چنان مقام و منزلتی دارید که معروف و منکر به واسطه شما شناخته می شود و برای بیان چنین منزلتی نیازی نیست که حتما امر ایشان امری اعم از وجوب و استحباب باشد. فلذا کلام اصلا در مقام اشاره به چنین معنایی نیست و از این حیث در مقام بیان نبوده و ساکت است. در نتیجه نمی توان از اطلاق آن استفاده نمود و عمومیت مورد نظر استفاده نخواهد شد.