امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چگونه درس خارج فقه بخوانیم
#1
Lightbulb 
بسم الله الرحمن الرحیم

این موضوع جهت جمع آوری مطالب مختلف در مورد روش درس خارج فقه ایجاد شده است.
دوستان محترم، نظرات و پیشنهادات شخصی خودشان را در اینجا مطرح نمایند.
اگر مطالبی از اساتید محترم دارید، مناسب است با ذکر نام استاد درج شود.

مطالب مشترک بین درس خارج فقه و اصول نیز در اینجا قابل ذکر است.
اما مطالب خاص درس خارج اصول، می تواند در انجمن مباحث اصولی مطرح شود.

مناسب است در این قسمت فقط به ذکر روش ها و نکات بپردازیم و نقد و بررسی آنها را در جای دیگر (موضوع (تاپیک) جدید) پیگیری کنیم.

ذکر منابع، اعم از مکتوب یا شفاهی در مطالب استنادی به دیگران لازم است.
(((یا هادی المضلین)))
پاسخ
#2
شیوه ی استفاده از درس خارج
استاد شب زنده دار (دام ظله)
جلسه اول فقه سال تحصیلی 92-93
1/ 7/ 92
لینک به اصل مطلب

نظام دِراسي حوزه‌ها بر اساس اتقان و تفكر بنا شده است. اين ما به امتياز بزرگ بين نظام دراسي حوزه ها با نظام دراسي غير حوزه ها است. آن جا نه اين كه تفكر نيست اما در اين جا يك عنايت بزرگ و ويژه‌اي هست. از روز اول كه ما صرف مير شروع مي كنيم در آ جا مي‌گويد: بدان ايدك الله، استاد مي گويد كه چرا گفت بدان و نگفت بخوان.  استاد از روز اول براي طالب علمي كه تازه وارد بحث صرف و اوايل مسايل طلبگي مي شود توضيح مي دهد كه بايد بداني نه فقط بخواني. بايد مطالب را هضم كني و بفهمي و دريافت كني. اين ما به امتياز حوزه ها است.  

در حوزه‌هاي علميه  مطالعه، پيش مطالعه، مباحثه قبل، مباحثه بعد، تقرير نوشتن، دوره كردن، تفكر كردن و حفظ كردن، اينها عناصري بوده كه در طول تاريخ حوزه‌هاي علميه وجود داشته و آثارش هم پديدار شده كه چه بزرگاني چه فحولي از  همين نظام بيرون آمدند. حدود هفت يا هشت سال پيش شايد بود يكي از دوستاني كه در امور تربيتي  فعاليت مي كند،  يك جزوه‌اي به من داد و گفت: اين جزوه براي نظام آموزشي سال 2050  ژاپن است. دانشمندانشان فكر كردند و يك نظام آموزشي ترسيم كردند كه بايد از سال 2050 نظام آموزشي ژاپن اينگونه بشود.  ايشان مي‌گويد: من اين نظام را كه مطالعه كردم ديدم نظام حوزه دراسي مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري ره ره است. ايشان خيلي شوخ و در حرف زدن حرّ بودند با اين كه مرجع بزرگ بودند و خيلي سِيت و صوت داشتند اما به شهادت مرحوم حضرت امام ره در سخنرانيشان هيچ حب دنيا نداشتند، حب رياست نداشتند. سلوك عجيبي داشته و كأنّ اصلا اهل دنيا نبوده است. مرحوم آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري ره وقتي كسي جزوه تقريرات بحث ايشان را به ايشان ارائه مي‌كند، مي فرموده كه چرا حداقل يك «يرد عليه»، يك «فيه»، يك اشكالي به ما نگفتيد و فقط درس را نوشتي. يعني چرا تاملي نكردي؟ چرا تفكر نكردي؟ مگر من معصوم هستم. من اشتباه ندارم، خطا ندارم، چرا تعليقه علمي نداري؟ يعني فكر يعني مباحثه يعني حفظ كردن و تقرير كردن و مطالب را نوشتن. اينها خيلي موثر است در پيشرفت و شكوفا شدن استعداد اجتهادي آقايان هست.

درباره پيش مطالعه در فقه عرض مي‌كنم كه شما الحمدالله سطح خوانده‌ايد و آشنا  به روال اجتهاد هستيد. قبل از حضور در بحث و مباحثه و مراجعه به هر كتابي، در ابتدا خودتان به منابع مراجعه كنيد. در مساله مورد نظر به كتاب و سنت مراجعه كنيد. به فهرست كتاب وسائل الشيعه نگاه مي‌كنيد و باب مناسب به مساله‌تان را حدس مي زنيد. آن رواياتي را كه به نظرتان مي‌آيد مربوط به آن مساله است  آنها را انتخاب مي كنيد و در سند و دلالت و جمع بين آنها طبق معلومات خودتان يك اجتهاد گونه‌اي انجام مي‌دهيد و اگر هم بنويسيد كه خيلي بهتر است. بعد با اين سرمايه‌تان در مباحثه شركت مي‌كنيد يا در درس شركت مي كنيد.
فايده اين كار اين است كه شما اولا  اگر ديديد مكررا آنچه خودتان بدست آورديد با آنچه أعلام طايفه و بزرگان فن گفته‌اند يا آنچه در درس گفته مي‌شود مطابقت دارد، كم كم به خودتان مطمئن مي‌شويد كه الحمدلله خداي متعال  دارد به ما روزي مي‌كند كه اهل استدلال بشويم، اهل نظر بشويم و اهل اجتهاد بشويم و اگر مواردي را ديد كه خطا كرد، موارد خطايش را خوب ياد مي‌گيرد و در فكرهاي بعد، در مطالعات بعد، در فعاليتهاي علمي بعد، آن خطا را كنار مي گذارد پس كم كم خطاهايش كاهش پيدا مي كند و اگر خداي متعال اجتهاد را روزي وي كرده باشد، معمولا بعد از حدود هفت يا هشت سال اينگونه كار كردن جوانه‌هاي اجتهاد كم كم جوانه خواهد زد.

شما كه نمي خواهيد فتوا بدهيد فتوا كار بزرگان علماء است. ما هم كه اين جا داريم بحث مي كنيم نوا و اداي فتوي را در مي آوريم يا مي‌گوييم مثلا به حسب فن اين گونه مي شود گفت. فتوا يك مساله ديگري است و نبايد تسرع در فتوا كرد. بزرگان علماء مثل مرحوم شيخ انصاري ره كه فحل در باب علم است، آنها هم به اين زودي‌ها فتوا و اين كه به طور جزم اسناد به خداوند متعال بدهند، به دين بدهند، آنها هم اين كار را نمي‌كنند. امام رضوان الله تعالي عليه اگر يادتان باشد در يكي از صحبتهايشان كه پخش مي‌شد، در جواب اين گروههاي فرقان كذا و كذا فرمودند: فقيه شصت سال كار علمي كرده و در  پايان مي‌گويد: علي الاحوط و علي الاقوي نمي‌گويد براي اينكه كار مشكل است و مسئوليتش فراوان است. بنابراين مساله فتوا يك چيز ديگري است اما اينكه انسان تمرين كند تا كم كم اهل آن بشود انشاءالله اين مجالش باز است و درست است و راهي جز اين نيست.

براي مطالعه آن افرادي كه پيشينه درس خارج طولاني و چند سالي دارند، بعد از اين كاري كه بيان كردم حتما به كتب بزرگ فن مراجعه كنند. كتاب جواهر در بحث طهارتي كه ما الان داريم و كتاب مصباح الفقيه مرحوم حاج آقا رضا همداني ره و قبل از اين دو كتاب، به كتاب حدائق مراجعه شود زيرا كتاب حدائق روايات و نصوص را استيعاب مي كند و خوش بيان است و فهميدن مطلب تعقيد ندارد به خلاف جواهر و ديگر كتب كه مقداري معقَّد است. در ابتدا شما كتاب حدائق را مطالعه بكنيد و بعد كتاب جواهر و كتاب مصباح الفقيه و اينها از كتب تقريبا قدماي نسبي است و بعد مستمسك مرحوم آقاي حكيم ره و بعد تقارير بحث مرحوم خويي ره كه اين هم لازم است.
از ابتدا نبايد خيلي كار را شلوغ و پر منبع بگيريد چون هم جلوي فكر كردن را مي‌گيرد و هم تشويش مي آورد.  بعد از گذشت مدت زماني تقارير ديگر مراجعه نمائيد مانند تقرير يا بحثهاي مرحوم امام رضوان الله عليه يا نوشته هاي خود ايشان كه ايشان از فقهاي ادقاء است و دانش افزايي مي‌كند و مراجعه به كلمات صاحب دقت انسان را از سطحي نگري بيرون مي‌آورد.  فقيه بايد عميق الفكر باشد نه اين كه حرفي بزند كه فردا ده تا اشكال از اين طرف و آن طرف به او شود. عميق الفكر بشود و مساله را جامع الاطراف محاسبه نمايد. توجه به همه جوانب داشته باشد و اين اينگونه حاصل مي شود كه انسان بحثهايي را كه مي‌رود خود بحث داراي بار علمي باشد. بعضي بحثها  بار علمي ندارند و لو گوينده و استادي كه درس را مي‌گويد دقيق باشد زيرا خود بحث ظرفيتش را ندارد. خود مبحث بايد مبحث اين چنيني باشد و دوم سليقه ارائه دهنده آن بحث اينگونه باشد كه عميق و جانب الاطراف بحثها را دنبال بكند تا اين كه اين حالت به كساني كه حضور پيدا مي كنند انتقال پيدا بكند و الا اين كه گفته شود بايد يك دور فقه ببينيم، يك دوره درس خارج كتاب طهارت را بايد ببينيم، يك دوره درس خارج بيع را بايد ببينيم، اين كه عمر وفا به اين ندارد. يك دوره اينها حدود بيست يا سي سال طول مي‌كشد. عمده اين است كه انسان بعد از مدتي درس رفتن خودش من اهل الدار بشود. فوت و فن اين كار را ياد بگيرد و ديگر استقلال پيدا كند. يك دوره يا دو دوره ديدن اصول موضوعيت ندارد. اگر ببينيم كه خيلي خوب و اگر نبينيم بلكه ده باب، بيست باب از ابواب اصول را انسان ببيند به طوري كه ديگر اين حالت در او ايجاد بشود كه ديگر خودش خودكفا بشود كه وقتي مراجعه به مطالب مي‌كند خودش بتواند صاحب نظر باشد و مختار داشته باشد و قول حق را به نظر خودش پيدا بكند و به اقوال مخالف بتواند جواب بدهد، خوب است. فلسفه رفتن درس اين است  نه يك دوره اصول ديدن يا يك دوره فقه ديدن يا حتي يك دوره باب فقهي را ديدن.

ما در بحث مطالب مرحوم استاد آيت الله حائري قدس سره را كه در كتاب شرح عروه ايشان نوشته شده است، متعرض مي‌شويم. مطلب مرحوم استاد آقاي حاج شيخ جواد تبريزي رضو ان الله تعالي عليه را كه در كتاب تنقيح مباني العروه ايشان است، متعرض مي شويم. اينها اصول كتابهايي است كه ما در بحث به آنها مراجعه مي‌كنيم البته به كتب قدماي اصحاب و كتب  ديگران هم مراجعه مي كنيم اما اينها اصولش است.

فرق است بين مراجعه‌اي كه بر عهده بنده است يا كسي كه امسال وارد درس خارج مي‌شود. آن آقاياني كه امسال وارد درس خارج مي شوند نبايد خيلي دائره را وسيع بگيرند. آنها همان مقداري را كه بيان كردم مشغول شوند و بعد از گذشت يكي دو ماه، يك كتاب ديگر اضافه مي‌كنند تا اينكه انشاءالله مهارت بيشتري پيدا كنند و وقتي از تشويش و گم شدن در مطالب مصون ماندند آن وقت ديگر اشكال ندارد كه به مطالعاتشان توسعه ببخشند.
(((یا هادی المضلین)))
پاسخ
 سپاس شده توسط عالم


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان