ارسالها: 8
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: آبان 1394
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
ایشان در مقدمه ی نهم می فرماید در جایی که دو اطلاق بیانگر حکم فعلی باشند و بر مبنای امتناع باید قائل به تعارض بشویم چرا که در اینجا ما علم به کذب یکی از این دو حکم فعلی داریم و با رفتن حکم فعلی دیگر علم بوجود مقتضی یکی از دو حکم در مجمع نخواهیم داشت و تنها راه کشف ملاک وجود حکم فعلی می باشد ولی در تنبیه دهم مخالف این کلام را فرموده اند و در مورد جاهل قاصر فرمودند اگر چه در مجمع (نماز در دار غصبی )امری برای او وجود ندارد لکن از راه ملاک نماز او تصحیح می شود
و سوال اینجاست با نبود امر از کجا علم به ملاک و مقتضی داریم؟؟
ارسالها: 112
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 30
سپاس شده 35 بار در 29 ارسال
حکم فعلی وجود دارد خطاب ممکن نیست
ارسالها: 21
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: دي 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 16 بار در 12 ارسال
30-دي-1394, 19:50
(آخرین تغییر در ارسال: 30-دي-1394, 20:23 توسط دلیل.)
اولا: یک مقدمه مطویه را سائل فرض کرده است و آن اینکه تنها راه وجود حکم فعلی وجود امر بالخصوص به جاهل است در حالیکه این مقدمه غلط است و این چنین نیست که تنها راه وجود حکم فعلی وجود امر بالخصوص به جاهل باشد بلکه می توان حکم فعلی برای جاهل قاصر را از اطلاق خطابات اولیه و اینکه جهل عقلا مانع توجه تکلیف به جاهل نیست کشف کرد یا حتی ممکن است بتوانیم مثل خطابات قانونیه را تصویر کنیم البته این نکته را هم باید توجه کرد که حکم فعلی در کلام آخوند حکم منجز نیست حکم منجز را ایشان فعلی من جمیع جهات تعبیر می کند و از همین حکم فعلی می شود کشف ملاک کرد
و ثانیا: در محل بحث، یعنی نماز در دار غصبی تزاحم بین ملاک غصب و ملاک صلات است و مرحوم آخوند می فرمایند در صورت غلبه ملاک امر، نماز صحیح است آخر تنبیه اول صفحه 174 کفایه را ملاحظه فرمایید و این خود یک بحث مستقلی جدای از بحث کشف ملاک است.