امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نگاهی به سند روایت نهم ربیع
#1
{حديث نهم ربيع  رفع القلم}
در برخي از كتاب هاي شيعه درباره روز نهم ربيع الأول روايتي وارد شده كه قابل بررسي و تأمل مي باشد. اين روايت تنها مستندي است كه درباره اين روز وجود دارد و به تفصيل بيان مي كند كه در اين روز يكي از دشمنان اهل بيت (ع) به هلاكت رسيده و روز خوشحالي آنان و شيعيان ايشان است. پيش از بررسي اين خبر لازم است احتمالاتي كه درباره شخص مورد نظر در روايت وجود دارد بحث شود؛ زيرا در آن تصريحي به نام آن شخص نشده و فقط در ابتداي آن مي خوانيم كه راوي گفت: «ما درباره ابن خطاب اختلاف كرديم» در حالي كه برخي نسخه ها «ابي خطاب» نوشته و توضيح داده كه مرادش ابوالخطاب كوفي ـ يكي از غاليان و دشمنان ائمه ـ است. در عين حال عامّه شيعه تصور مي كنند مرگ عمر بن خطاب در اين روز اتفاق افتاده است. در حالي كه تمامي مورّخان سني و غالب مورّخان شيعه اذعان دارند خليفه دوم در اواخر ذي الحجه سال 23 هجري به دست فيروز ابو لؤلؤه (معروف به ابولؤلؤ) به قتل رسيد. بنابر قولي كشته شدن عمر بن سعد در اين روز اتفاق افتاده است. به منظور بررسي همه جانبه روايت و شخص مورد نظر آن، لازم مي نمايد ابتدا به تفصيل اقوال پرداخته و سپس منشأ اختلاف بيان شود.
از ميان مورّخان كهن، ابن سعد، يعقوبي، خليفه بن خياط، مسعودي، طبري، ابن اعثم و بلاذري قتل عمر را روز 26 يا 27 ذيحجه سال 23 ثبت كرده و مورخان بعدي غالباً نظر آنان را پذيرفته و نقل كرده اند.
شيخ مفيد 26 ذيحجه را روز ترور و 29 آن ماه را روز مرگ عمر مي داند. ديگر عالمان شيعه نيز در طول تاريخ همين نظريه را پذيرفته و گزارش كرده اند؛ چنانكه مرحوم مجلسي مي نويسد: «اينكه گفته اند قتل عمر در ماه ذيحجه بوده بين فقهاي شيعه اماميه مشهور است.» به رغم اعتبار و شهرت اين قول، از حدود قرن ششم به بعد زمزمه قتل عمر بن خطاب در روز نهم ربيع آغاز شد. ابن ادريس حلّي (543ـ598) در كتاب فقهي السرائر مي نويسد: در 26 ذيحجه سال 23 هجرت، عمر بن خطاب ضربه خورد و در 29 آن ماه مرد كه سزاوار است انسان اين ايام را روزه بگيرد. سپس مي گويد: «اين مطلب براي برخي شيعيان اشتباه شده و تصور كرده اند نهم ربيع الاول روز مرگ اوست. اما اين مطلب اشتباه و بر خلاف اجماع مورخان است؛ چنانكه شيخ مفيد نيز بر آن تاكيد كرده است.» از منابع يا افرادي كه ابن ادريس در نظر داشته اند اكنون اطلاعي نداريم و روشن نيست دقيقاً از چه زماني اين سخن مطرح شده است؛ ليكن دليلي هم در دست نيست كه مثلاً در قرن پنجم يا پيش از آن چنين نظريه اي وجود داشته باشد. تنها معاصر ابن ادريس، قزويني در كتاب النقض (نوشته حدود سال 560) به قتل خليفه در نهم ربيع اشاره كرده اما مستندي براي آن بيان نكرده است. همچنين گفته مي شود هاشم بن محمد عالم قرن ششم در كتاب مصباح الانوار حديث معروف به رفع القلم را آورده كه در آن قتل عمر به روز نهم ربيع نسبت داده شده است؛ بنابراين مستند اصلي اين قول كه همين روايت است كه در قرن ششم وجود داشته است ولي در كتب پيش از اين قرن روايت ديده نشد. پس از اين دوره برخي نويسندگان شيعه، مرگ خليفه دوم را در روز نهم ربيع الاول به عنوان يك نظريه مطرح كرده و در عين حال قول مشهور (اواخر ذيحجه) را پذيرفته اند. از مراجعه به اين كتاب ها استفاده مي شود كه قول نهم ربيع مستندي غير از روايت ياد شده ندارد؛ بنابراين لازم است آن را از لحاظ منبع و راويان و متن بررسي نمائيم.
 

منبع شناسي روايت نهم ربيع
مرحوم مجلسي اين روايت را به نقل از دو منبع در كتاب بحار آورده است: يكي زوائد الفوائد، نوشته فرزند سيد بن طاووس (قرن هفتم) و ديگر كتاب المحتضر نوشته حسن بن سليمان حلي (قرن هشتم). در پاورقي بحارالانوار دو منبع ديگر براي اين روايت ذكر شده است: يكي مصباح الانوار از هاشم بن محمد، عالم قرن ششم و ديگر دلائل الامامه طبري. اما در كتاب دلائل الامامه كه نوشته محمد بن جرير طبري شيعي، عالم قرن چهارم است چنين روايت يا اشاره اي به آن يافت نشد و معلوم نيست چگونه آن را به طبري نسبت داده اند. عجيب اينكه غروي در پاورقي المحتضر مي گويد: «طبري اين روايت را در بخش زندگي امير مؤمنان عليه السلام آورده است.» در حالي كه كتاب دلائل الامامه اصلاً چنين بخشي ندارد. البته طبري شيعي كتاب ديگري به نام المسترشد درباره امام علي عليه السلام دارد ليكن چنين مطلبي در آن كتاب هم نيست. از طرفي راويان خبر رفع القلم با اسناد دلائل الامامه تناسبي ندارد و طبري هيچ گاه از چنين افرادي نقل روايت نمي كند. بنابراين استناد اين خبر به كتاب دلائل درست نيست و به نظر مي رسد منشأ اين اشتباه، خلط كردن نام طبري نويسنده كامل بهائي با طبري صاحب دلائل است. عمادالدين ابوجعفر محمد بن ابي القاسم طبري نويسنده كامل بهائي كه از علماي شيعي قرن هفتم است، كتابي به نام «يوم وفات عمر» داشته و در آن قول نهم ربيع را صحيح دانسته است.
منبع ديگر روايت يعني مصباح الانوار هم اكنون موجود نيست و در نسخه خطي باقي مانده از اين كتاب سخني از اين خبر يافت نشد؛ البته نسخه خطي مربوط به جلد اول است و احتمال دارد جزائري ـ صاحب انوار النعمانيه ـ روايت را در جلد دوم ديده كه در دست نيست. پس آنچه درباره مستند نظريه قتل خليفه دوم در روز نهم ربيع الاول وجود دارد تنها دو مصدر بحارالانوار است كه عبارتند از: كتاب زوائد الفوائد نوشته فرزند سيد بن طاووس و به نقلي نوشته خود سيد ـ كه اعمال و آداب مستحبي را بيان مي كند ـ اين كتاب چاپ نشده ولي نسخه اي از آن در كتابخانه دانشگاه تهران موجود است.
كتاب محتضر نوشته حسن بن سليمان حلي، شاگرد شهيد اول است ـ كه در موضوع احتضار و روايات حضور ائمه بر بالين شخص محتضر سخن مي گويد ـ در مجموع روشن شد كه منابع روايت رفع القلم كه قتل خليفه دوم را در نهم ربيع مي داند از قرن ششم عقب تر نمي رود و آنچه امروزه موجود است مربوط به قرن هفتم و هشتم است.
 

بررسي راويان و متن حديث
براي روايت ياد شده سه سند وجود دارد:
1. سند مصباح الانوار ـ قديمي ترين مستند اين روايت ـ بنا به آنچه در پاورقي المحتضر آمده چنين است: اخبرنا ابومحمد الحسن بن محمد القمي، حدثنا ابوبكر محمد بن جعدويه القزويني ... حدثني محمد بن علي القزويني، حدثنا الحسن بن الحسن الخالدي بمشهد الرضا عليه السلام، حدثنا محمد بن العلا الهمداني الواسطي و يحيي بن محمد بن جريح البغدادي.
2. سند كتاب المحتضر چنين است: علي بن مظاهر الواسطي عن محمد بن العلا الهمداني الواسطي و يحيي بن جريح البغدادي .
3. سندي كه جزايري در انوار النعمانيه ذكر كرده چنين است: احمد بن محمد بن اردشير دستاني، ابوالبركات بن محمد جرجاني، هبة الله القمي و اسمه يحيي، حدثنا احمد بن اسحاق بن محمد البغدادي، حدثنا الحسن بن الحسن السامري، قال كنت انا و يحيي بن جريح البغدادي... .
صرف نظر از بحث ارسال و انقطاع سند، اگر تنها راويان نام برده را در نظر بگيريم نام هيچ يك از آنان را در كتب رجالي نمي يابيم و كسي از عالمان شيعه از اين افراد نام نبرده؛ بلكه در سند هيچ روايت ديگري واقع نشده اند. تنها راوي اصلي احمد بن اسحاق كه گفته مي شود آن كلمات را از امام هادي عليه السلام شنيده، معروف است. بنابراين روايت علاوه بر ضعف منبع، از نظر سند نيز قابل قبول و مورد اعتماد نيست.
در روايتي كه مجلسي از كتاب المحتضر آورده مي خوانيم: محمد بن علاء واسطي و يحيي بن محمد جريح گويند ما در موضوع «ابن الخطاب» اختلاف كرديم و امر بر ما مشتبه شد پس نزد احمد بن اسحاق رفتيم كه ديديم مشغول اعمال عيد است. اما آنچه از كتاب مصباح نقل شده چنين است: «محمد بن علاء واسطي و يحيي بن محمد بن جريح گفتند ما درباره «ابي الخطاب محمد بن ابي زينب الكوفي» اختلاف كرديم و امر بر ما مشتبه شد پس نزد احمد بن اسحاق رفتيم ... به نظر مي رسد اگر اصل روايت منشاء صحيحي داشته درباره ابوالخطاب كوفي غالي معروف بوده است ولي به جهت تصحيف «ابن الخطاب» نوشته شده و روايت مربوط به عمر بن خطاب دانسته شده است.
اين نكته هم در خاتمه لازم به ذكر است كه موضوع نهم ربيع و قتل خليفه دوم در آن هيچ دليل ديگري جز اين خبر ندارد. حتي سيد ابن طاووس كه گويا از هواداران اين نظريه است مي نويسد: «درباره اين روز روايت مهمي يافتيم» سپس در ادامه مي گويد: «در كتابهايي كه جستجو كردم تاكنون مؤيدي براي روايتي كه از ابن بابويه نقل كرديم، نيافتم» البته كلمه ابن بابويه در بيان سيد مبهم و احتمالاً خطاي نوشتاري است؛ زيرا روايت نهم ربيع را ابن بابويه نقل نكرده و فرزند سيد هم در كتاب زوايد، آن خبر را از احمد بن اسحاق گزارش مي كند. به هر حال چنانكه سيد بن طاووس نيز تصريح كرده، خبر نهم ربيع مؤيدي در كتابهاي ديگر ندارد و چون تنها دليل كساني كه نهم ربيع را روز قتل خليفه دوم مي دانند همين خبر است و آن هم قابل قبول نيست بنابراين نظريه مرگ عمر بن خطاب در اين روز صحت ندارد و آنچه مشهور مورخان گزارش كرده اند ـ كه مرگ او در اواخر ذي حجه رخ داده ـ و عالمان شيعه نيز آن را پذيرفته اند درست و مطابق ديگر رويدادهاي تاريخي نيز هست چون بيعت با خليفه سوم در محرم همان سال ثبت شده است.
سخن در اين قسمت را با جمله اي از آيت الله صافي گلپايگاني درباره اين روايت به پايان مي بريم: «روايت علي بن مظاهر از نظر متن و سند ضعيف است و آن را در كتب معتبر و اصيل شيعه نيافتيم.»

برای مطالعه ی بیشتر به نشانی زیر مراجعه کنید
 http://porseman.org/showarticle.aspx?id=749
پاسخ
 سپاس شده توسط احمدرضا


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اشکال استاد علیدوست به مرحوم آقای خویی در صحیحه دانستن روایت عمار بن مروان کلبی مهدی کاظمی 0 262 12-بهمن-1401, 17:49
آخرین ارسال: مهدی کاظمی
  روایت احمد بن محمد از حسین بن سعید در کافی مسعود عطار منش 0 353 16-مهر-1401, 12:45
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  سؤال:  ارسال و اسناد در یک روایت رضا اسکندری 1 5,125 9-ارديبهشت-1394, 11:31
آخرین ارسال: احسنی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان