26-شهريور-1395, 15:47
(آخرین تغییر در ارسال: 26-شهريور-1395, 15:48 توسط 1234rahimi.
دلیل ویرایش: اشکالات سایت در هنگام ایجاد پاسخ اولیه و همچنین غلط های املایی و انشایی پاسخ اولیه
)
به نام حضرت دوست
خواهش می کنم. بله حق با شماست. باید مطلب خلاصه بشود که وقت و همچنین تسلط کامل بر خلاصه کردن به نحوی که حق مطلب از دست نرود را نداشتم. لذا نشد که خلاصه مفیدی انجام بدهم.
در مورد جواب به قسمت دوم، باید بگوییم، ببینیم هدفمان از بحث چیست. شما هدفتان ثمره ی آن بحث است. اما ثمرات بحث هم انواع مختلف دارد. گاهی ثمره صرف علمی است و گاهی ثمره باید نگاه به خارج و نتیجه عملی داشته باشد. که در مورد دوم کاملا حق با شماست.
ولی اگر نگاه به بحث مبسوطی در دروس خارج در مورد این مسئله شده است داشته باشید، این مقدار توصیف بنده به نهایت غایت مختصر و بی اضافات به نظر می رسد. البته مشخص است با این مقدار توضیح به هیچ وجه تحلیل کاملی در مقابل آن همه بیانات نیست.
ولی به هر حال این جواب من در پی آن است بیان کنم که نگاه به این مسئله را باید عوض کنیم. یعنی اگر قصد تفصیل هم داشته باشیم، باید سمت نگاه رو از حالت توضیحات فعلی به مقداری بالاتر گرایش داد و از بالاتر نگاه کرد. و بعدش با مشخص شدن نتیجه در بالاتر، بیاییم بر مبنای همان نتیجه بالاتر، جزئیات پائین تر رو سریعتر و بهتر جواب داد. و وقتی در بالاتر داریم بحث می کنم نیاز نیست به تمام جزئیات مبحث که در پائین تر مطرح می شود پاسخ داد. آن وقت نتیجه که در بالاتر گرفته شد، می آید بحث یک مرحله پائین تر و با توجه به همان نتیجه، خیلی راحت از خیلی از جزئیات گذر می کند. چون سالبه به انتفاع موضوع می شود و نیازی نمی ماند که از آنها بحث شود. چون بحث از آنها را باید به جایگاه خاص خودش یعنی همان علم خودش یا نهایتا مباحث فلسفه علوم منتقل کرد و جزئیات کمتری می ماند که با توجه به نتیجه ای که گرفته شده، می توان به آنها پاسخ داد و رد شد.
اما اگر بخواهیم موجز و خلاصه بحث رو ببندیم، باید همان چیزی را که علامه مظفر در اصولش گفته قائل شویم. جالب این است که علامه مظفر خودش کتاب کاملی در مورد منطق نوشته، و از آنجا که جایگاه نگاه بالاتر به بحث موضوع علم در علم منطق است و نه فلسفه، لذا مشخص است که وقتی ایشان از بحث مبسوط گریز می زنند به خلاصه ترین توضیح ممکن، اگر قصد و هدف نتیجه عملی باشد، به نظر شخصی من به کلام علامه مظفر متوسل شدن مناسب است.
البته این خلاصه گویی در ابتدای بحث در آغاز علم اصول بود.
اما خود جناب علامه مظفر وقتی وارد بحث در حجت بودن ذات اصول اربعه و یا چیزهای دیگری می شوند، بحث را اندکی باز می کنند. که آنجا دیگر این خلاصه به درد کار زیاد نمی خورد و نیاز است نگاه دقیق تری به بحث نیز داشت.
(17-شهريور-1395, 22:38) امین 69 نوشته: از این که به عرض بنده توجه کردید متشکرم! باز هم به نظر بنده می توان به صورت خلاصه آن قسمتی را که مد نظر شماست آورد و از آوردن کل مطلب مقاله خودداری کرد.سلام.
اما نسبت به اصل بحث؛ سعی من در تمام بحث ها این است که با توجه به ثمره ی آن بحث را ادامه می دهم و اصلاً وارد آن شوم. به همین خاطر تفصیلات و دقت های فلسفی ای را که شما فرموده اید را لازم نمی دانم، چرا که به نظرم همین مقدار از توجه به این بحث مشکل را حل می کند و بیشتر از آن دقت هایی است که در حل مشکل ثمره ای ندارد.
خواهش می کنم. بله حق با شماست. باید مطلب خلاصه بشود که وقت و همچنین تسلط کامل بر خلاصه کردن به نحوی که حق مطلب از دست نرود را نداشتم. لذا نشد که خلاصه مفیدی انجام بدهم.
در مورد جواب به قسمت دوم، باید بگوییم، ببینیم هدفمان از بحث چیست. شما هدفتان ثمره ی آن بحث است. اما ثمرات بحث هم انواع مختلف دارد. گاهی ثمره صرف علمی است و گاهی ثمره باید نگاه به خارج و نتیجه عملی داشته باشد. که در مورد دوم کاملا حق با شماست.
ولی اگر نگاه به بحث مبسوطی در دروس خارج در مورد این مسئله شده است داشته باشید، این مقدار توصیف بنده به نهایت غایت مختصر و بی اضافات به نظر می رسد. البته مشخص است با این مقدار توضیح به هیچ وجه تحلیل کاملی در مقابل آن همه بیانات نیست.
ولی به هر حال این جواب من در پی آن است بیان کنم که نگاه به این مسئله را باید عوض کنیم. یعنی اگر قصد تفصیل هم داشته باشیم، باید سمت نگاه رو از حالت توضیحات فعلی به مقداری بالاتر گرایش داد و از بالاتر نگاه کرد. و بعدش با مشخص شدن نتیجه در بالاتر، بیاییم بر مبنای همان نتیجه بالاتر، جزئیات پائین تر رو سریعتر و بهتر جواب داد. و وقتی در بالاتر داریم بحث می کنم نیاز نیست به تمام جزئیات مبحث که در پائین تر مطرح می شود پاسخ داد. آن وقت نتیجه که در بالاتر گرفته شد، می آید بحث یک مرحله پائین تر و با توجه به همان نتیجه، خیلی راحت از خیلی از جزئیات گذر می کند. چون سالبه به انتفاع موضوع می شود و نیازی نمی ماند که از آنها بحث شود. چون بحث از آنها را باید به جایگاه خاص خودش یعنی همان علم خودش یا نهایتا مباحث فلسفه علوم منتقل کرد و جزئیات کمتری می ماند که با توجه به نتیجه ای که گرفته شده، می توان به آنها پاسخ داد و رد شد.
اما اگر بخواهیم موجز و خلاصه بحث رو ببندیم، باید همان چیزی را که علامه مظفر در اصولش گفته قائل شویم. جالب این است که علامه مظفر خودش کتاب کاملی در مورد منطق نوشته، و از آنجا که جایگاه نگاه بالاتر به بحث موضوع علم در علم منطق است و نه فلسفه، لذا مشخص است که وقتی ایشان از بحث مبسوط گریز می زنند به خلاصه ترین توضیح ممکن، اگر قصد و هدف نتیجه عملی باشد، به نظر شخصی من به کلام علامه مظفر متوسل شدن مناسب است.
البته این خلاصه گویی در ابتدای بحث در آغاز علم اصول بود.
اما خود جناب علامه مظفر وقتی وارد بحث در حجت بودن ذات اصول اربعه و یا چیزهای دیگری می شوند، بحث را اندکی باز می کنند. که آنجا دیگر این خلاصه به درد کار زیاد نمی خورد و نیاز است نگاه دقیق تری به بحث نیز داشت.