امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چند سال و چگونه درس خارج بخوانیم؟
#1
به نام خدا
یکی از مشکلاتی که در حوزه به نظر می رسد، زمان طولانی و گاهی بدون برنامه درسها است.
این مساله در دروس خارج که آزادی بیشتری دارد، نمود مضاعفی پیدا می کند.

در این میان اگر انسان خودش را به دست موج بسپارد، بعد از چند سال که چشم باز می کند، نتیجه ی مطلوبی از گذشته ی خودش نمی گیرد و حسرت فرصت های از دست رفته را می خورد.

اما اگر با چشمی باز و با برنامه ی روشن و مناسب وارد درس خارج بشود، در کمترین زمان، بیشترین بهره ها را می برد و با تصمیم درست، مسیر صحیح و کارآمدی را انتخاب خواهد کرد.

البته در رسیدن به این هدف استفاده از نظرات و تجربیات اساتید محترم بسیار کارآمد و مفید خواهد بود.

اینجا فرصت خوبی است تا نظرات و پیشنهادات اساتید را مطرح کنیم و اگر نظر تکمیلی داشته باشیم با دیگران به اشتراک بگذاریم.

از اساتید خود در مورد چگونه درس خارج خواندن بپرسید و از ایشان سیر مطالعاتی و تحقیقاتی برای سالهای مختلف درس خارج بخواهید (مثلا سال اول چگونه بخوانیم و سال دوم و ...).

با همفکری و همکاری همدیگر، مجموعه ی خوب و قابل استفاده ای را در اینجا جمع کنیم.
بسم الله...
پاسخ
 سپاس شده توسط امین 69
#2
توصیه های استاد شب زنده دار

استاد محترم حضرت آیت الله شب زنده دار حفظه الله در اولین جلسه درس خارج فقه امسال که در تاریخ 14 شهریور 95 برگزار شد، نکاتی را در مورد درس خواندن و شرکت در درس خارج مطرح نمودند که در ادامه می آید:

شیوه درس‌خواندن
مطلب این است که این سجیه سلف صالح در نظام دِراسی حوزوی، یک نظام تجربه‌شده‌ای است که نتایج ملموس دارد و حوزه‌های علمیه بر این اساس، محققین فراوانی تحویل داده‌است. البته روش‌های جدید هم محسَّناتی دارد، ولی نباید باعث بشود که محسنات روش‌های گذشته را کناربگذاریم.

رکن اول: پیش‌مطالعه
اولین رکن شیوه سلف، این است که مباحث را به طور ارتجال شرکت در درس‌ها و بحث‌ها نداشته باشیم؛ مثل مجلس روضه نباشد که نمی‌دانیم منبری چه می‌خواهد بگوید، بلکه حتماً قبلش مطالعه و فکرکنیم؛ قبلش انسان خودش مراجعه و فکرکند؛ خود انسان، قبل از درس، با مطالعه به کتاب و سنت و ادله، بر اساس ادله ببیند چه می‌شود گفت، یک مختاری پیداکند، ولو مختار ظنّی. پس قبل از درس، با مطالعه و فکر اجمالی، یک مختاری پیدامی‌کند و یک استدلالی هم برای آن دارد. اگر بعد از درس فهمید که درست بود، یطمئن بنفسه که ما هم اهل طریقیم. اگر مواضع خطا برایش روشن شد، کم‌کم این مواضع خطا برطرف می‌شود و اهل طریق می‌شود. بنابراین این مطالعه و فکرِ قبل البحث، یکی از ضروریاتی است که مورد تجربه علما و بزرگان بوده‌است. مرحوم مرحوم استاد می‌فرمود: آ شیخ ابراهیم محلاتی می‌فرمود: طلبه‌ای که مطالعه نکند و به درس بیاید، هم وقت خودش را ضایع می‌کند هم وقت استاد را.

رکن دوم: تقریرنویسی
رکن دوم، تقریرنویسی است. این که الآن مرسوم است، اَمالی است؛ تقریر، این است که مطلب را دریافت کند، بعد خودش مطلب را بازخوانی کند که: «این استدلال چه عناصری در آن مأخوذ بود؟ و چطور این استدلال به این نتیجه رسید؟»، این را بازخوانی کند و بعد ماحصل را بنویسد. این باعث می‌شود که خوب حلاجی کرده هضم کند، و چون به کتابت درمی‌آورد، هم قدرت نقلش بالا می‌رود، و هم نوشتن برایش آسان می‌شود، و هم آن مطلب بهتر برایش جا افتاده و در ذهنش می‌ماند.
یکی از جاهای خیلی خوب برای نوشتن تقریر، کتابخانه است که فکر انسان مستجمع است. این تقریرنویسی، مکمل و متمم درس است. کسی که مدتی اینچنین، آن ماسبق، و این تقریر را مداومت داشته باشد، اگر استعداد متوسطی داشته باشد، رشدمی‌کند.
مرحوم نائینی در جواب یک استفتاء نوشته بودند که مقصود میرزا از وجوب عینی اجتهاد (که باعث شده‌بود حتی بعضی کسبه در صدد برآیند که به حوزه بروند)، کسانی هستند که شرایطی داشته باشند، از جمله توانایی نوشتن تقریر، چرا که چنین کسانی هستند مرجوّ اجتهادند.

رکن سوم: مباحثه
و رکن سوم، مباحثه است. بعد از آن فکر، و بعد از شرکت در درس، و بعد از تقریرنویسی، این حرف‌ها را با یک همپای خودش یا بهتر از خودش در میان می‌گذارد، خطاهای خودش را متوجه می‌شود، یک بازخوانی دیگری انجام می‌شود. بعد هم برمی‌گردد آن تقریرات را اصلاح می‌کند.
جهات دیگری هم هست؛ مثل حفظ‌کردن رئوس مطالب.

تذکر: در تعطیلات حوزه، درس تعطیل نیست
تعطیلات حوزه، برای سطح ضرر دارد، اما برای درس‌های خارج، اینطور نیست؛ چون درس خارج، نیاز به فکر و تأمل و تتبّع دارد. در روز تعطیلی، کلاس درس تعطیل است، ولی درس تعطیل نیست.


منبع: سایت مدرسه فقهی / سایت استاد / تالار علمی مباحثه
پاسخ
#3
مشکلی را که می فرمایید به نظر بنده هم از ایرادات اساسی دروس خارج است. اگر توجه کنید می بینید که بر سر درس های خارج بزرگان، بسیاری از افراد هستند که محاسنشان سفید شده است. من نمی توانم چنین رویه ای را قبول کنم. بالاخره طلبه باید روزی بازدهی داشته باشد. بنده خود در شرح حال بسیاری از علما خوانده ام که در اوایل سنین جوانی به اجتهاد رسیده اند.


البته نظر بزرگان را محترم می دانم، اما چون بحث علمی است نظر خود را به عنوان یک طلبه عرض می کنم؛
به نظرم نوشتن تقریر مربوط به قبل از درس خارج است و هنگام آموختن روش اجتهاد. بعد از این دیگر باید این روش را تمرین کرد تا برای انسان ملکه شود و فرد بشود مجتهد متجزّی. همانند دیگر رشته های علمی در مرتبه ی تخصص و به اصطلاح دکتری، خود طلبه دست به استفاده ی از آموخته هایش بزند و برود در منابع دینی و نظر خود را استخراج کند. این طور می شود مجتهد، نه این که تقریر بنویسد که این چیزی غیر از تقلید نیست، منتهی تقلید تفصیلی.
البته این تمرین و استخراج باید گروهی باشد تا از فواید کثیر آن بهره برد و از مضرات تک روی دوری کرد. همچنین این روند اجتهاد باید زیر نظر یک متخصص (مجتهد) انجام شود تا از کجروی ها و اشتباهات مبنایی جلوگیری شود.
samimi.blog.ir
پاسخ
 سپاس شده توسط 83068


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Exclamation سؤال:  بصیرت سیاسی اجتماعی مد نظر رهبری در حیطه فقه چگونه محقق میشود؟ آسدهادی 0 3,656 2-خرداد-1393, 14:10
آخرین ارسال: آسدهادی
  سؤال:  بلند بودن مضمون یک کلام چگونه بر صدور از امام دلالت دارد؟ اشکذری 0 4,513 3-بهمن-1391, 13:55
آخرین ارسال: اشکذری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان