امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مساله جدید: تصرف در مال در معرض تلف؟ وضمان آن؟
#11
اما در مورد ضمان هم باید گفت اصل اولی در موارد اتلاف مال غیر یا تلف مال غیر در دست آخذ ضمان است (من اتلف مال الغیر فهو له ضامن- علی الید ما اخذت حتی تودی) مگر آنکه دلیل خاصی بر عدم ضمان در موردی وجود داشته باشد.
اما در مورد روایت
-  عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ‏ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ شَاةً فِي الصَّحْرَاءِ هَلْ تَحِلُّ لَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هِيَ لَكَ أَوْ لِأَخِيكَ أَوْ لِلذِّئْبِ فَخُذْهَا وَ عَرِّفْهَا حَيْثُ أَصَبْتَهَا فَإِنْ عَرَفْتَ فَرُدَّهَا إِلَى صَاحِبِهَا وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ فَكُلْهَا وَ أَنْتَ ضَامِنٌ لَهَا إِنْ جَاءَ صَاحِبُهَا يَطْلُبُ ثَمَنَهَا أَنْ تَرُدَّهَا عَلَيْهِ     
باید گفت که این روایت در مورد لقطه است و ربطی به ما نحن فیه ندارد زیرا در ما نحن فیه چه بسا مالک مال مشخص است و اصلا مال گم نشده است ولی در معرض تلف قطعی است ثانیا در مورد روایت گوسفند در معرض تلف سریع و بالفعل نیست و لذا استفاده حکم مقام (که مالک مشخص است و مال گم نشده است ضمنا مال در معرض تلف بالفعل است و تلف قطعی است) از آن قیاس مع الفارق می باشد ضمنا حضرت در مرحله اول حکم به لزوم تعریف نموده اند نه تملک و بعد از تعریف (که مدت آن هم بر طبق سائر روایات تا یکسال است) فرد می تواند آنرا بخورد و ضامن است پس استفاده ضمان در مقام با تمسک به روایت مذکور صحیح نیست.
نکته بعد اینکه ارتکازات عرفی و عقلائی به تنهایی دلیل شرعی نیست و نیاز به امضاء شارع دارد.
پاسخ
#12
برادر عزیز، مهاجر
با توجه به توضیحی که دوستمان بعد از گذاشتن این روایت توسط بنده دادند، بنده عرض کردم که این فرض همان روایتی است که گوسفندی در بیابان پیدا شود و عرض کردم که با توجه به توضیح، این روایتی که شما اشاره کردید ناظر به آن فرض نیست.
samimi.blog.ir
پاسخ
#13
(26-مهر-1395, 17:47)82036 نوشته: آیا مالی که در معرض تلف است و تلف آن قطعی است
اولا تصرف در چنین مالی جایز است؟
ثانیا ضمان ثابت است؟
مثلا دستگاه آب شیرین کن که خراب شده و آب آن هدر می رود، فردی میتواند آز آن آب استفاده کند؟ برفرض جواز تصرف، آیا قیمت آب آن گالن را ضامن است؟

با قطع نظر از مثال ذکر شده عجالةً چند جهت بحث به نظر می رسد که باید دقت شود:
جهت اول: آیا نسبت به حرمت تصرف در مال غیر اطلاق لفظی داریم یا نه؟ تا گفته شود اطلاق آن شامل مال در معرض تلف هم می شود.
جهت دوم: آیا حفظ مال غیر از تلف واجب است یا نه؟ یا لا اقل عقلائی است یا نه؟ مخصوصاً در صورتی که مالک آن مشخص است؟ که اگر عقلائی باشد می تواند شبهه انصراف را تقویت کند.
جهت سوم: آیا در اینگونه موارد رضای مالک قابل احراز است یا نه؟ مخصوصاً در جایی که تنها راه حفظ مال تصرف در آن باشد.
جهت ششم: نیت شخص از تصرف چیست؟
جهت چهارم: آیا مستند ضمان قاعده من اتلف است یا نه؟ چرا که اگر مستند این قاعده باشد ممکن است گفته شود که تلف مستند به تصرف نیست بلکه مستند به اسبق العلل است.
جهت پنجم: آیا مورد از مصادیق اعراض است یا نه؟
ببخشید اگر به هم ریخته است و فاقد ترتیب منطقی چون هرچی که به ذهن می رسید می نوشتم.
پاسخ
 سپاس شده توسط 82036
#14
(24-دي-1395, 21:00)محمدجواد نوشته:
(26-مهر-1395, 17:47)82036 نوشته: آیا مالی که در معرض تلف است و تلف آن قطعی است
اولا تصرف در چنین مالی جایز است؟
ثانیا ضمان ثابت است؟
مثلا دستگاه آب شیرین کن که خراب شده و آب آن هدر می رود، فردی میتواند آز آن آب استفاده کند؟ برفرض جواز تصرف، آیا قیمت آب آن گالن را ضامن است؟

با قطع نظر از مثال ذکر شده عجالةً چند جهت بحث به نظر می رسد که باید دقت شود:
جهت اول: آیا نسبت به حرمت تصرف در مال غیر اطلاق لفظی داریم یا نه؟ تا گفته شود اطلاق آن شامل مال در معرض تلف هم می شود.
جهت دوم: آیا حفظ مال غیر از تلف واجب است یا نه؟ یا لا اقل عقلائی است یا نه؟ مخصوصاً در صورتی که مالک آن مشخص است؟ که اگر عقلائی باشد می تواند شبهه انصراف را تقویت کند.
جهت سوم: آیا در اینگونه موارد رضای مالک قابل احراز است یا نه؟ مخصوصاً در جایی که تنها راه حفظ مال تصرف در آن باشد.
جهت ششم: نیت شخص از تصرف چیست؟
جهت چهارم: آیا مستند ضمان قاعده من اتلف است یا نه؟ چرا که اگر مستند این قاعده باشد ممکن است گفته شود که تلف مستند به تصرف نیست بلکه مستند به اسبق العلل است.
جهت پنجم: آیا مورد از مصادیق اعراض است یا نه؟
ببخشید اگر به هم ریخته است و فاقد ترتیب منطقی چون هرچی که به ذهن می رسید می نوشتم.

با سلام
با توجه به اینکه غرض بحث علمی و ارتقاء مباحث علمی است نکاتی به عرض می رسد:
در مورد جهت اول می توان گفت که واضح است که تصرف در مال غیر بدون مجوز شرعی حرام است و اطلاقات لفظی مانند لا یحل مال امریء مسلم الا عن طیب نفسه هم بر آن دلالت دارد لذا از این حیث مساله جای بحث ندارد و اصل اولی حرمت تصرف در مال غیر است.
در مورد جهت دوم یک سوالی مطرح است و آن این است که چرا اگر حفظ مال غیر از تلف عقلائی باشد شبهه انصراف تقویت می شود؟ مگر عقلائی بودن یک مطلب از مناشیء انصراف است؟ تا آنجا که ما شنیده ایم کثرت استعمال سبب انصراف است؟ لطفا توضیح دهید.
در مورد جهت سوم باید گفت معلوم است که بحث در جایی است که رضایت مالک قابل احراز نیست و الا اگر رضایت مالک احراز شود که بحثی در حلیت نیست.
در مورد جهت ششم بنده متوجه نمی شوم منظور چیست. مشخص است که شخص می خواهد از مال در حال تلف استفاده کند و ما می خواهیم بحث کنیم که آیا این  تصرف و استفاده از منافع جایز است یا نه و ضمان دارد یا نه؟ واضح است که نیت شخص از تصرف این است که چون مال در حال تلف است شخص به دنبال مجوز تصرف می گردد تا مال از دست نرفته از آن استفاده نماید.
در مورد جهت چهارم باید گفت در اینجا پر واضح است که اتلاف مستند به این شخص است نه علت سابق و تنها نکته ای که ممکن است گفته شود این است که ادله ضمان به اتلاف از این موارد انصراف دارد یا تخصیص خورده است و الا واضح است که این مال به واسطه علت سابق تلف نشده است و تلف مستند به علت سابق نیست.
در مورد جهت پنجم هم باید گفت که معلوم است که مورد از موارد اعراض نیست یا لا اقل اعم از آن است زیرا معلوم نیست مالکی که مالش در حال تلف است از آن اعراض نموده باشد.
به نظر می رسد که تنها جهت مهم بحث این است که آیا شارع در این موارد اجازه تصرف در مال غیر را داده است یا نه؟
و در صورت اباحه تصرف آیا فرد ضامن است یا نه؟
پاسخ
 سپاس شده توسط 82036
#15
(25-دي-1395, 12:59)مهاجر نوشته: در مورد جهت پنجم هم باید گفت که معلوم است که مورد از موارد اعراض نیست یا لا اقل اعم از آن است زیرا معلوم نیست مالکی که مالش در حال تلف است از آن اعراض نموده باشد.
به نظر می رسد که تنها جهت مهم بحث این است که آیا شارع در این موارد اجازه تصرف در مال غیر را داده است یا نه؟
و در صورت اباحه تصرف آیا فرد ضامن است یا نه؟

ضمن تشکر از مجموعه دوستان در تبیین جهات مساله و ادله در مقام, بنظر می رسد عمده حیث محل بحث ضمان نسبت به چنین مالی ست. و ضمان و عدم ضمان مبتنی بر عدم اعراض و اعراض است.
دو جهت مهم در بحث
جهت اول:
دو فرض برای سوال طرح شده قابل بیان است؛ مالک آگاه بوده و قدرت بر جلوگیری از تلف دارد. مالک اطلاع نداشته ویا بر فرض اطلاع, امکان و قدرت بر عدم تلف مال ندارد.
جهت دوم:
آیا ضمان یک مفهوم عرفی بوده و نیت مالک در آن موثر نیست و یا موثر است؟
به بیان دیگر ملاک احراز اعراض صدق عرفی آن است و یا انگیزه ونیت مالک هم موثر است.
پاسخ
#16
(26-دي-1395, 18:09)82036 نوشته: جهت دوم:
آیا ضمان یک مفهوم عرفی بوده

مراد اعراض است
که اشتباهی به ضمان تایب شده است
پاسخ
#17
[quote pid='3308' dateline='1484487554']

 بنظر می رسد عمده حیث محل بحث ضمان نسبت به چنین مالی ست. و ضمان و عدم ضمان مبتنی بر عدم اعراض و اعراض است.
دو جهت مهم در بحث
جهت اول:
دو فرض برای سوال طرح شده قابل بیان است؛ مالک آگاه بوده و قدرت بر جلوگیری از تلف دارد. مالک اطلاع نداشته ویا بر فرض اطلاع, امکان و قدرت بر عدم تلف مال ندارد.
جهت دوم:
آیا اعراض یک مفهوم عرفی بوده و نیت مالک در آن موثر نیست و یا موثر است و عنوان قصدی می باشد؟
به بیان دیگر ملاک احراز اعراض صدق عرفی آن است و یا انگیزه ونیت مالک هم موثر است.
[/quote]

بعد از طرح دو جهت باید گفت
چنانچه فرد اطلاع بر خرابی دستگاه داشته و فرصت و قدرت بر تعمیر دارد ولی اقدام نمی کند
عرف این را اعراض می داند.
البته به نظر می رسد که اعراض یک عنوان عرفی نیست بلکه عنوان قصدی است لکن گاهی عرف طریق برای شناخت قصد مالک است ولذا اگر مالک تصریح به عدم اعراض نماید و عرف مورد را موارد اعراض تلقی کند حق با مالک بوده و مالک می گوید من دوست دارم مال ام تلف شود و تا تلف شدن آن اعراض نکردم
روایت گوسفند یافته شده در بیابان هم موید این معنا است
زیرا عرف چنین گوسفندی را که یا گرگ میخورد یا... و زمینه تلف آن بالاست اعراض مالک میداند وشاید فرض روایت مذکور همین باشد.
ولی اگر مالک مطلع بر خرابی دستگاه نبوده ویا قدرت و فرصت بر تعمیر نداشته بنظر می رسد عرف مورد را از موارد اعراض مالک نمی داند.
پاسخ
#18
(7-بهمن-1395, 13:22)82036 نوشته: [quote pid='3308' dateline='1484487554']

 بنظر می رسد عمده حیث محل بحث ضمان نسبت به چنین مالی ست. و ضمان و عدم ضمان مبتنی بر عدم اعراض و اعراض است.
دو جهت مهم در بحث
جهت اول:
دو فرض برای سوال طرح شده قابل بیان است؛ مالک آگاه بوده و قدرت بر جلوگیری از تلف دارد. مالک اطلاع نداشته ویا بر فرض اطلاع, امکان و قدرت بر عدم تلف مال ندارد.
جهت دوم:
آیا اعراض یک مفهوم عرفی بوده و نیت مالک در آن موثر نیست و یا موثر است و عنوان قصدی می باشد؟
به بیان دیگر ملاک احراز اعراض صدق عرفی آن است و یا انگیزه ونیت مالک هم موثر است.

بعد از طرح دو جهت باید گفت
چنانچه فرد اطلاع بر خرابی دستگاه داشته و فرصت و قدرت بر تعمیر دارد ولی اقدام نمی کند
عرف این را اعراض می داند.
البته به نظر می رسد که اعراض یک عنوان عرفی نیست بلکه عنوان قصدی است لکن گاهی عرف طریق برای شناخت قصد مالک است ولذا اگر مالک تصریح به عدم اعراض نماید و عرف مورد را موارد اعراض تلقی کند حق با مالک بوده و مالک می گوید من دوست دارم مال ام تلف شود و تا تلف شدن آن اعراض نکردم
روایت گوسفند یافته شده در بیابان هم موید این معنا است
زیرا عرف چنین گوسفندی را که یا گرگ میخورد یا... و زمینه تلف آن بالاست اعراض مالک میداند وشاید فرض روایت مذکور همین باشد.
ولی اگر مالک مطلع بر خرابی دستگاه نبوده ویا قدرت و فرصت بر تعمیر نداشته بنظر می رسد عرف مورد را از موارد اعراض مالک نمی داند.
[/quote]
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سؤال:  آیا عدم رعایت شرایط وقف تصرف را غاصبانه می کند؟ مخبریان 1 4,095 14-اسفند-1398, 02:08
آخرین ارسال: محمد مقتدایی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان