ارسالها: 74
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: بهمن 1392
اعتبار:
1
سپاس ها 0
سپاس شده 8 بار در 6 ارسال
سلام برادر بزرگوار
دقت به چند نکته در این مقام مهم است.
1. حجیت اطمینان از نظر صغروی مسلم نیست. از چند موضع از کلمات شیخ انصاری به نظر می رسد ایشان اطمینان را حجت نمی دانند و تنها در فرض انسداد حجیت آن را پذیرفته اند. امکان دارد عالمی خبر واحد عادل را از باب ظن خاص حجت بداند و حجیت اطمینان را نیز نپذیرد ولی چون در رجال و رسیدن به توثیق روات باب علم منسد است و انسداد صغیر وجود دارد، اطمینان حاصل از قول رجالی بر فرض حصول اطمینان، در توثیق را بپذیرد اما اطمینان به صدور روایت را حجت نداند. مطابق این مبنا اطمینان حاصل از قول رجالی در توثیق موجب احراز توثیق راوی است و صغری برای حجیت خبر واحد عادل که قائل به حجیت آن از باب ظن خاص است، حاصل می گردد. با این فرض خبری که اطمینان به صدور آن وجود دارد حجت نیست اما خبری که اطمینان به ثقه بودن راوی آن دارد حجت است حتی اگر اطمینان به صدور این روایت نداشته باشد.
2. بحث از اطمینان باید در دو مرحله مورد بررسی قرار گیرد و نباید این دو مرحله با هم خلط شود. اطمینان به صدور روایت یک مقام است و اطمینان به ثقه بودن راوی نیز مقامی دیگر است. این امکان وجود دارد که از قول رجالی اطمینان به ثقه بودن راوی حاصل شود اما از قرائنی که شما اقامه نمودید اطمینان به صدور روایت تحصیل نگردد. در این فرض نیز باز اگر حجیت خبر واحد عادل را از باب ظن خاص بپذیریم، خبر واحد عادلی که اطمینان به ثقه بودن راوی داریم حجت است حتی اگر اطمینان به صدور حاصل نشود.
3. سخن اصلی بنده در مقام اطمینان نبود زیرا حصول اطمینان هم در مرحله توثیق راوی و هم در مرحله صدور روایت، نادر است و هیچ یک از قرائن اقامه شده توسط جنابعالی موجب حصول اطمینان نیست. سخن در آنجاست که از نظر اصولی حجیت خبر واحد عادل از باب ظن خاص پذیرفته شده است و فرض آن است که اطمینان به صدور نیز در دیدگاه ما موجب اعتبار روایت است. حال با رجوع به روایات، اطمینان به صدور روایت تنها در موارد محدودی حاصل می شود و باید برای عمل به خبر واحد عادل که بر ما حجت است باید صغرای خبر و عادل بودن راوی را بررسی کنیم. در بررسی عدالت راوی گاه اطمینان وجود دارد که باز این اطمینان بر ما حجت است. اما در غالب موارد اطمینان به عادل بودن راوی نیز وجود ندارد. در این فرض می بینیم ائمه رجال شهادت به ثقه بودن رواتی داده اند و این نیز از نظر کبروی مسلم است که شهادت عادل – که عدالت ائمه رجال برای ما روشن است- حجت است و باید به شهادت عادل عمل کرد و می تواند مشهود علیه شاهد، عدالت شخص دیگری باشد. بله در مواردی که قرینه اطمینانی بر حدسی بودن شهادت وجود داشت، دیگر این شهادت اعتبار ندارد اما در قول ائمه رجال حدسی بودن توثیق آنها روشن نیست و باید حمل بر حسی بودن شهادت و در نتیجه شهادت آنها را پذیرفت.
در این بحث نکات دیگری وجود دارد که در آینده بیان خواهد شد.
ارسالها: 78
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: فروردين 1395
اعتبار:
0
سپاس ها 19
سپاس شده 16 بار در 16 ارسال
سلام دوباره به برادر خوبم
به نظرم خوب است که دوباره توجهی کنیم به اصل موضوع؛ بنده به صورت کلی عرض کرده ام که آیا رجال می تواند ضعفی را که خود دارای آن است از حدیث سلب کند؟
این یک اشکال عام است که عملکرد تشیع را در دوران معاصر در بر می گیرد. این که شما می فرمایید شاید عالمی، کسی، پیدا بشود و فلان عقیده را داشته باشد، هرگز مشکل را حل نمی کند. آیا اکثریتی که چنین رویکردی نسبت به روایات دارند، آن طور هستند که شما می فرمایید؟ شاهد برای خلاف گفته ی شما عمل مشهور به روایاتی است که اگر نسیمی از رجال به آن ها برسد قابل عمل نخواهند بود.
حجیت اطمینان از اموری است که تقریباً در آن اتفاق وجود دارد. کجای کلام شیخ چنین چیزی را می رساند که اطمینان حجت نیست؟
در کل به نظرم لازم است بحثی در مورد اصل اطمینان صورت بگیرد و جوابی شقوقی را که فرموده اید در آن جا داده می شود.
در ضمن بنده فقط نمونه ای از موارد اطمینان آور را ذکر کردم و استدلالی نکردم که شما رد می فرمایید(گر چه شما هم هیچ استدلالی نفرمودید). اگر مایل باشید در مورد آن ها نیز می توان موضوع جدید گذاشت.
samimi.blog.ir