ارسالها: 83
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: اسفند 1394
اعتبار:
5
سپاس ها 12
سپاس شده 14 بار در 14 ارسال
حضرت آیت الله زنجانی حفظه الله تعالی
بین ترک استفصال و ترک استیضاح تفاوت است؛
در فرض ترک استفصال تمسک به عموم جایز بوده
و در فرض ترک استیضاح، تمسک به عام جایز نیست.
ارسالها: 83
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: اسفند 1394
اعتبار:
5
سپاس ها 12
سپاس شده 14 بار در 14 ارسال
3-آبان-1395, 15:07
(آخرین تغییر در ارسال: 3-آبان-1395, 15:10 توسط 82036.)
نكته اصلى بحث در اين امر است
كه بكار بردن لفظ مجمل در محاورات -ترک استیضاح- بر خلاف اصول عقلايى محاورات بوده
و نوعى اشتباه تلقى مىگردد،
ولى عدم ذكر جميع خصوصيات واقعه جزئيه -ترک استفصال- بر خلاف اصول عقلايى نيست
بنابراين در اين مورد علم اجمالى به اشتباه حاصل نمىگردد.
ارسالها: 83
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: اسفند 1394
اعتبار:
5
سپاس ها 12
سپاس شده 14 بار در 14 ارسال
تبیین ترک استفصال و ترک استیضاح
گاهی سائل از يك قضيه شخصيه سؤال مىكند، مثلًا مىگويد من از مرجع تقليدى تقليد مىكردهام كه از دنيا رفته، آيا مىتوانم بر آن مرجع تقليد باقى بمانم.
در اينجا هر چند قضيه مورد سؤال شخص است و قهراً صور مختلف ندارد، ولى به هر حال، داراى خصوصياتى است كه در سؤال درج نشده مثلًا اين مرجع تقليد يا سيد است يا شيخ؟ و يا اعلم از ديگر مجتهدين است يا مساوى؟ يا مسائل مرجع تقليد را ياد گرفته است يا مسائل ايشان را ياد نگرفته است و ...، اگر در پاسخ گفته شود، بقاء بر تقليد جايز است معناى آن اين است كه بنابر جميع احتمالات، حكم ثابت است، يعنى خواه مرجع تقليد سيد باشد يا نباشد، اعلم باشد يا نباشد، مسائل او را ياد گرفته باشد يا نباشد و ... در اينجا در سؤال سائل هيچ لفظ مجملى ديده نمىشود كه معناى آن مشخص نباشد. در اينجا با تكيه به ترك استفصال و عدم پرسش از خصوصيات واقعه جزئيه، مىتوان حكم را تعميم داد،
ولى اگر در سؤال لفظ مجمل بكار رفته بود، مثلًا گفته شود: هل زيد واجب الاكرام؟ و فرض اين است كه زيد مردّد بين زيد بن عمرو و زيد بن خالد است، در اينجا با ترك استيضاح ممكن است تعميم حكم را استفاده نمود.
ارسالها: 83
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: اسفند 1394
اعتبار:
5
سپاس ها 12
سپاس شده 14 بار در 14 ارسال
بحوث في شرح العروة الوثقى؛ ج1، ص: 329
"... أما حيث يكون كلام السائل مجملا فلا نافي لاحتمال القرينة المنفصلة،
و معه يكون احتمال اعتماد المجيب عليها قائماً،
فلا ينعقد إطلاق في الجواب بملاك ترك الاستفصال".
هذا كله في رواية سماعة من حيث الدلالة
وسائل الشيعة؛ ج1، ص: 143: "عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَاءِ الْجَارِي يُبَالُ فِيهِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ".