امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«اصول» دو کاربرد واژه «مذاق شارع» در لسان فقهاء
#1
دو کاربرد مذاق شارع در لسان فقهاء

از زمان کاشف الغطا و پس از ایشان صاحب جواهر مطلبی به نام "مذاق" رواج یافت. با تتبع تامی که در طول سالیان متمادی به دست آورده‌ام، دریافتم این واژه دو کاربرد دارد که میان این دو نباید اشتباه صورت بگیرد.

معنای اول مذاق؛ سبک و سیاق شارع
گاهی فقها واژۀ مذاق را که می‌گویند مرادشان سبک و سیاق شارع است.[1]باز در این‌جا اگر کسی با این واژه مشکل داشته باشد، تعصبی در انتخاب واژگان نیست. می‌توان به جای آن از واژۀ سیرۀ تشریعی شارع استفاده کرد. عرض شد در این بحث چون الفاظ از معصوم صادر نشده است، نیازی به دقت لغوی در آن نیست، آن‌چه مهم است این است که شارع سیره و روشی در تشریع داد.

معنای دوم مذاق؛ ذوق مکتسب از توجّه و عنایت به اشارات، اشعارات و تلویحات شارع

 با تتبع در واژۀ مذاق و هم‌خانواده‌های آن؛ از زمان کاشف الغطاء به بعد می‌بینیم یک ارادۀ دیگری هم از واژۀ مذاق شده است و آن‌جایی است که شما صراحتا مطلبی را در یک موضوع نبینید، ظهوری را هم نبینید. امّا اشارات، اشعارات، رموز و تلویحاتی را ببینید که به تعبیر جناب کاشف الغطاء از مجموع آن‌ها پی‌ببرید که شارع در این مسأله باید چنین بگوید. ممکن است فقیه در مصداق مذاق خطا کرده باشد مثل خیلی از موارد دیگر ولی اصل وجود مذاق، امر درست است.
مثلا فقیهی که می‌گوید روایات مربوط به حیل الربا با مذاق شرع سازگاری ندارد، مرادش این است که شما اشارات روایات و آیات در مورد ربا را ببینید. آیا با چنینی اشاراتی می‌توان به صرف یک تبدیل کردن ظاهر معامله، ربا را حلال کرد یا نه؟
یا مثلا در بحث این‌که زن نمی‌تواند مرجع تقلید باشد، روایتی نداریم ولی می‌گویند ما تتبع کرده‌اییم، احکام شریعت را، پایین‌تر از این‌ها (حتی در حدِ امامتِ جماعتِ مردان) به زنان داده نشده است. در مثل این فروعات فقها از مسیر مذاق پیش آمده‌اند. می‌گویند ما از مجموعۀ این اشارات و اشعارات به این نتیجه می رسیم. کاشف الغطا  می گوید گاهی این رموز و اشارات را که کنار هم بگذارید، در اثر این مجموعۀ ادله چیزی از قیاس منصوص العلة، کم نخواهیم داشت. 

نقل قول: « ما ينقدح في ذهن المجتهد من تتبّع الأدلّة بالانبعاث عن الذوق السليم والإدراك المستقيم ؛ بحيث يكون مفهوماً له من مجموع الأدلّة ؛ فإنّ ذلك من جملة المنصوص ؛ فإنّ للعقل على نحو الحس ذوقاً ، ولمساً ، وسمعاً ، وشمّاً ، ونُطقاً ، من حيث لا يصل إلى الحواس.  فاعتبار المناطيق ، والمفاهيم والتعريضات ، والتلويحات ، والرموز ، والإشارات ، والتنبيهات ، ونحوها مع عدم ضعف الظنّ من مقولة واحدة ، إذ ليس مدار الحجيّة إلا على التفاهم المعتبر عرفاً
ر.ک: کشف الغطاء، ج 1، ص 188



[1] ممکن است برخی به اشتباه مراد از مذاق را نبود چهارچوب و ذوقی سخن گفتن بگیرد که این مطلب به بیراهه رفتن است. مذاق به معنای ذوقی و بی چهارچوب سخن گفتن نیست.
برگرفته از درس خارج اصول استاد عندلیب همدانی ج۲۴۴-۱۹دی ۱۴۰۱
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#2
به لحاظ ضوابط علمی این دو نکته یا باید به ظهور برسد یا باید اطمینانی باشد و الا چه دلیلی بر حجیتش وجود دارد؟
به نظر نی رسد صرف وجود سیره تشریعی یا تلویحات شارع چنانچه به حد ظهور نرسد یا مورد اطمینان نباشد موضوعیتی ندارد.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  استناد فقهی به مذاق شریعت در بوته ی نقد amirabas 6 12,807 23-بهمن-1392, 17:02
آخرین ارسال: 89194

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان