امتیاز موضوع:
  • 3 رای - 3.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکته علمی: گفتاری از استاد حسینی نسب دام عزه پیرامون زوائد علم اصول
#1
طی روز های گذشته استاد حسینی نسب دام عزه استاد سطح عالی حوزه علمیه قم بیاناتی پیرامون مباحث مطرح شده توسط حجة الاسلام و المسلمین اکبر نژاد دام عزه ایراد فرمودند که توسط یکی از شاگردان ایشان (با نام کاربری تلگرام رضا) تقریر و با تایید استاد حسینی نسب دام عزه برای کانال تلگرامی فقاهت ارسال شده است.

متن یادداشت با اندکی ویرایش:

علم اصول علم اتخاذ حجت است و علم فقه علم تطبیق حجت ها می باشد. شما برای مجتهد شدن باید اولا بدانید چه چیز هایی حجت است سپس بتوانید این حجج را بر مسائل تطبیق دهید، علم أصول متکفل آموزش و شناخت هر چیزی است که در مظان حجت بودن من ناحیة العامه است و حدود و ثغور آنان می باشد (رجوع شود به تعریف مرحوم امام از علم اصول) آن گاه هرچیزی که طبق مبنای شما از دایره حجج بیرون رفت برای شما از زوائد است در حالی که همان مسئله برای فقیه دیگری از لوازم به حساب می آید.

ادامه دارد...
پاسخ
#2
Lightbulb 
تعریف دقیق تر علم اصول عبارت است از کسب مهارت های لازم برای استنباط احکام شرعی. در این راستا می توان گفت که مهارت هایی را که می خواهیم از آن ها در راه استنباط حکم شرعی استفاده کنیم، باید بین ما و خداوند متعال حجت باشند و دارای این خصوصیت باشند.

برای مطمئن تر شدن از این تعریف از علم اصول، می توانیم به تعریف و هدف از علم های آلی دیگر توجهی بکنیم؛ علم مهندسی ساختمان عبارت است از حرفه ها و مهارت هایی که برای ساختن ساختمان لازم است، علم نجاری عبارت است از مهارت هایی که برای ساختن وسایل چوبی لازم است،...الخ

Idea اگر به این نکته در هدف از علوم توجه نشود، هر چیزی را می توان داخل در علوم کرد. مثلاً بنایی با شاگردش به ساختمان می رود. شاگردش همراه خود یک توپ بسکتبال می آورد. بنا از او می پرسد این چیست که با خود آورده ای، و او بگوید: گفتم شاید به دردمان بخورد. این حرف اصلاً عاقلانه نیست؛ عقلا این گونه رفتار نمی کنند، بلکه براساس نیاز و هدف نهایی خود ابزار را انتخاب می کنند. یعنی مثلاًً همان بنا در کارش به چیزی احساس نیاز می کند که بتواند با آن کج نبودن دیوار را بسنجد، پس دنبال چیزی می رود که کار تراز یا شاغول را بکند.
علم اصول نیز همین گونه است؛ اگر در فرعی از فقه دچار اشکال شویم که احساس کنیم برای رفع آن باید یک بحث علمی بکنیم و با کلی حاصل از آن مشکل مان حل شود، یک بابی از این علم شکل می گیرد. مثلاً فقیه در بررسی وجوب نماز جمعه با احادیث متعارض برخورد می کند و برای حل آن باب تعادل و تراجیح شکل می گیرد.

بنابراین ملاک در زائد بودن یا نبودن، کاربرد و مورد نیاز بودن آن بحث است نه صرف احتمالِ محضِ عقلیِ حجت بودن (که اگر این طور بود باید تمام علوم را در علم اصول می گنجاندیم Exclamation ).
samimi.blog.ir
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی قنبریان
#3
حضرت استاد دام عزه در مقام ارائه تعریف علم اصول نبودند، این قسمت فقط مقدمه ی بیاناتشون بوده، اصل مطلب ادامه ی بیاناتشونه که ان شاء الله ملاحظه می‌فرمایید
پاسخ
#4
ادامه ی بیانات استاد حسینی نسب دام غزه:

تقریر نظر استاد معظم حاج آقای حسینی نسب در مورد ⚡️⚡️زوائد علم اصول⚡️⚡️

... با نظر به تقریر ارائه شده چند مطلب باید حل شود:

۱. همه علما قائل به کلیت زوائد علم أصول هستند زیرا در هر مبنایی یک سری از ادله حجت نیست و از زوائد می شود.

۲. زوائد علم اصول با نظر به تفاوت بسیار در مصادیق ارائه شده یک مشترک معنوی است بلکه قریب به این است که تبدیل به مشترک لفظی بشود.

۳. نمی توان زوائد را از علم أصول پاک نمود زیرا آنگاه در حقیقت شما به عنوان مجتهدی که در پی اتخاذ حجج است را تبدیل به مقلد در قبول حجج کرده اید.

برای مطلب ارائه شده چند مثال خدمت عزیزان ارائه می کنیم:

۱. در تراکت پخش شده در مدرسه، جملاتی منسوب به حضرت آیت الله سبحانی حفظه الله وجود دارد که به زائد بودن (انسداد) تصریح نموده اند، حال آن که حضرت آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله در بحث حجیت امارات و ظنون انسداد را از لوازم می دانند.

۲. در لسان برخی طلاب بحث مشتق از زوائد تلقی می شود حال آنکه هم اکنون برخی از اساتید (از جمله استاد معظم) خروج حجیت قائده یقین را از دلیل استصحاب به دلیل (ظهور مشتقات در فعلیت) اثبات می نمایند.

۳. برخی طلاب حقیقت شرعیة را از زوائد تلقی می کنند حال آن که در تشخیص (حکمیه یا موضوعیه بودن) شبهات مفهومیه، اگر مفهوم حقیقت شرعیه داشته باشد یا سوال از بودن و نبودن حقیقت شرعیه باشد، چون رافع شبهه شارع می باشد شبهه حکمیه است. (چنان چه در فقره اول صحيحه اولی زراره آمد)
اما اگر مفهوم به همان معنا عرفیه محل سوال باش شبهه موضوعیه می شود (ثمرات حکمیه و موضوعی نیز پر واضح است نظیر وجوب و عدم وجوب فحص، وجوب و عدم وجوب تقلید .....)
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#5
ظاهراً به درخواست مقرر یادداشت از کانال تلگرام موسسه فقاهت و تمدن سازی حذف شده

دوستان عزیز میتونن برخی مباحث درسی استاد حسینی نسب دام عزه رو توی گروه و کانال تلگرام زیر دنبال کنن:

گروه:

https://telegram.me/joinchat/Boxvkz6u1443a52iEpF2Tw

کانال:

https://t.me/ostadhosseinynasab

سایت دروس:

´°• بمیرم برا غربت امامم •°`:
سایت صوت های استاد حسینی نسب....

عالمانه

http://alemaneh.ir
پاسخ
#6
برادر عزیز، بنده برای توضیح اشکال استدلال ایشان به تعریف و هدف علم اصول توجه دادم. شما نیز هیچ خدشه ای در استدلال بنده نکردید و باز بر همان مبنا که توسط جناب آقای حسینی نسب گفته شده است مثال زده اید. اگر به هدفی که بنده از علم اصول عرض کرده ام توجه شود، دیگر جایی برای این اشکالات نیست.
samimi.blog.ir
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی قنبریان
#7
نقل قول:۱۴۰۱-۰۹-۳۰
نظر محمدتقی اکبرنژاد در مورد نقش هدايتى امام عصر(عج)
هدايت‌گرى، از شؤون اصلى امامت است. ارتباط‍‌ امام عصر (عج) با برخى علماى شيعه، قطعى است. پس اگر امام (ع) مشكل يا انحرافى در آنان يا در اوضاع عمومى يا در عملكرد علما مى‌ديدند، قطعا اظهار نظر مى‌كردند؛ زيرا معنا ندارد كه حضرت ولى‌عصر با افرادى ملاقات كنند كه انحرافات فكرى يا عملى دارند ولى به آنان تذكر ندهند! و البته تذكر مى‌دادند و ايشان متذكر شده، به اشتباه خود پى مى‌بردند و از آن دست مى‌كشيدند. پس، از اينكه تغييرى در سلوك و افكارشان پديد نيامده است، تقرير حضرت ولى‌عصر (عج) فهميده مى‌شود! مثلا برخى از كسانى كه معروف به ديدار با آن حضرت هستند، انزواطلب و طرفدار افكار صوفيانۀ ابن عربى و امثال او بودند؛ يا در روش فقهى خود به مسائل اجتماعى نظر نداشتند؛ يا در درك برخى مسائل اخلاقى مانند توكل، خطاهاى فاحشى داشتند، يا… اگر واقعا حضرت اين‌گونه روش‌ها را نمى‌پسنديدند، چرا به آنان تذكر ندادند؟

ممكن نيست كه دو جريان فكرى متضاد، مانند اخبارى‌گرى علامه امين استرآبادى(ره) و اصولى‌گرى شيخ انصارى(ره)، يا عرفان ابن عربى و عرفان امثال سيد بن طاوس و ابن فهد حلى، يا جريان‌هاى فلسفى و ضد فلسفى، هر دو حق باشند. با اين حال، در ميان همۀ اين گروه‌ها، كسانى بوده‌اند كه به مقامات عاليۀ معنوى رسيده و توفيق تشرف يافته‌اند. ... امروزه كسى ترديد ندارد كه اخبارى‌گرى، فقه شيعه را به انحطاط‍‌ كشانده بود؛ همچنان‌كه برخى فقهاى شيعه، عرفان نظرى و تصوف را انحراف و گمراهى مى‌دانند و مدعيان وحدت وجود را تكفير مى‌كنند. با وجود اين، هم از فقهاى اخبارى كسانى را مى‌شناسيم كه مشهور است توفيق تشرف داشته اند هم از بزرگان عرفان نظرى. بنابراين ديدار با حضرت، به معناى تقرير يا تأييد سلوك نظرى يا علمى اشخاص نيست....
منبع:
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ
#8
نقل قول:حجت‌الاسلام و المسلمین مجتبی نورمفیدی عضو هیئت‌مدیره مرکز فقهی ائمّه اطهار، 
یکی از شاگردان شهید صدر در گفتگویی ادعا می‌کند ایشان جمله‌ای در درس گفته و آن این‌که من خوف دارم که علم اصول بر علم فقه غلبه کند. البته این‌که الآن در چه وضعیتی هستیم و واقعاً خود علم اصول آیا تبدیل‌شده به یک علم مستقل و غیر ابزاری و اینکه چه باید کرد، بماند، ولی مع‌الأسف باید بگوییم الآن حتی در حوزه علمیه قم سایه این مشکل وجود دارد و خود ما هم مبتلا هستیم؛ یعنی خود ما هم که می‌خواهیم وارد مباحث اصولی شویم گویا نمی‌توانیم از این مباحث بگذریم، هرچند در بعضی درس‌ها تلاش می‌شود که تا حدی از طرح مباحث غیرضروری پرهیز شود. به‌علاوه ازنظر ترتیب مباحث هم مشکلاتی دارد و جای برخی مباحث نیز خالی است. حاصل اینکه وضعیت کنونی علم اصول با وضعیت مطلوب بسیار فاصله دارد.

زوائد اصول
ازجمله مباحثی که باید حذف شود برخی مباحث مربوط به وضع و معانی حرفی است. مثلاً بحث از حقیقت وضع، اقسام وضع و معنای حرفی، مستلزم یک زمان طولانی است درحالی‌که این‌ها ضرورتی ندارد. ...به‌هرحال برای رسیدن به ساختار مطلوب، باید برخی مباحث از علم اصول حذف شده و برخی دیگر، به آن اضافه شوند.
منبع:
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ
#9
نقل قول:خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - مقدمه اصول فقه - تعریف علم اصول
جلسه 12  -  تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۰
استاد ابوالقاسم علیدوست:
ما با یک پدیده ای تحت عنوان زوائد علم اصول هم مواجه هستیم و هم مواجه نیستیم. ما معتقدیم برخی از مباحث را می توان خلاصه کرد و برخی از نقد ها و نظرها و نقد نقدها و ... باید تلخیص شود و لب بحث بیان شود. یا اینکه برخی ادله که ضعیف است به طور کل حذف بشود مانند ادله حجیت خبر واحد که هم ادله محکمی وجود دارد هم ادله ضعیفی وجود دارد که باید ادله مورد اقبال همگان پررنگ شود و ما بقی حذف شود که به این می گوییم تقلیل و تهذیب اصول فقه در مباحث.
برخی از مباحث اصول فقه هم نه اینکه ثمره نداشته باشد بلکه ممکن است من نتوانم از ثمره آن استفاده کنم و دیگری استفاده کند اما نمی توان انکار کرد که همه مباحث اصول فقه هم در یک سطح نیست. برخی مباحث باید مورد رصد قرار گیرد تا به ثمره آن پی ببریم و برخی از مباحث ثمره آن بسیار مکشوف است و در همه جا ثمره خود را نشان می دهد. لذا باحث باید به مباحث پر ثمر بپردازد و از مباحث کم ثمر با اشاره عبور کند.... برخی از مباحث اصول کنونی باید تلخیص شود و با اشاره ای از آن گذر کرد
http://a-alidoost.ir/persian/lessons/27097/
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ
#10
نقل قول:۵۴ نفر از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه بیانیه‌ای صادر کردند 

از آنجا که امضا کنندگان متن حاضر توفیق خدمتگذاری در عرصه تدریس در حوزه علمیه را دارند و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سال‌های تحصیل و تدریس، جمع‌بندی دیدگاه خود را در ادامه به اختصار بیان می‌کنند.

ایستایی و جمود بر متون گذشته نه تنها به تعمیق مباحث علمی کمک نمی‌کند بلکه از ارتقاء سطح علمی طلاب می‌کاهد و به مرور به نشاط علمی حوزه‌های علمیه ضربه می‌زند؛ جلوگیری از هر حرکت اصلاحی، مانع از تحقق تحول صحیح است 

همانگونه که عظمت بزرگانی مانند شیخ اعظم انصاری و محقق خراسانی «قدس‌سرهما» سبب نشده است که نظریات علمی ایشان – که حاصل سال‌ها تدقیق و تفکر بوده است- مورد نقد و بررسی توسط علمای بعد از ایشان قرار نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که نحوه نگارش و کیفیت بیان مطالب این بزرگان- که یقیناً نسبت به محتوای مطالب برای ایشان امری فرعی بوده است و در نتیجه غایت تلاش و دقت خود را در این جهت مصروف نکرده‌اند- مورد نقد قرار نگیرد و اجازه ندهیم که علمای بعد از ایشان برای طلاب سطح، کتابی را پیشنهاد دهند 

به جهت نقل نظریات زنده از بزرگان علم اصول در کتاب حلقات، طلاب با دیدگاه‌های بیشتری از اعاظم آشنا می‌شوند و فاصله دوره سطح و دوره خارج نزدیکتر می‌شود و به مراتب آمادگی بسیار بهتری برای حضور در دروس خارج پیدا می‌کنند. تجربه، بهترین مؤید این مطلب است که طلابی که حلقات خوانده‌اند از طلابی که فقط کفایه خوانده‌اند آمادگی بیشتری در دروس خارج دارند.

کتابی مانند حلقات به شهادت بزرگانی از اساتید خارج حوزه علمیه و وجدان فضلایی که با آن مأنوس بوده‌اند و آن را تدریس کرده‌اند، هم از نصاب علمی لازم برخوردار است (اگر نگوییم از کتب فعلی قوی‌تر است) و هم دارای شاخصه‌های لازم یک کتاب آموزشی است.

جالب است که تثبیت و فراگیر شدن خود کتاب کفایه به جهت اینکه محقق خراسانی تطویلاتی که در کتبی همچون فصول و هدایه المسترشدین و رسائل بود را حذف فرموده بودند کفایه را متهم می‌کردند که موجب ضعف و بی‌سوادی طلاب می‌شود، ولی کفایه آمد و به مرور خودش را ثابت کرد.

نباید تصور شود که ارائه پیشنهادات اصلاحی و تکمیلی در متون آموزشی حوزه فکر عده معدودی در حوزه است و مثلاً پیشنهاد الزامی نبودن بخش‌هایی از رسائل یا مکاسب و یا درسی‌شدن متن حلقات به صورت تخییری حامی حوزوی محکمی ندارد.

جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه

۱۰ صفر الخیر ۱۴۴۴ مطابق با ۱۶ شهریور ۱۴۰۱
اسامی امضاکنندگان....

منبع
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  «اصول»  اشکالات استاد حسینی نسب به مبنای اوسعیت وجود از واقع علی آمنی 0 304 30-آبان-1401, 10:58
آخرین ارسال: علی آمنی
  گزارشی از نهچ البلاغه پیرامون تصویب عرفان عزیزی 0 531 2-مرداد-1400, 16:30
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  عدم اعتناء مرحوم بروجردی درنظریه ی اصول متلقاه به نظرات سید مرتضی و قدیمین عرفان عزیزی 3 1,425 25-تير-1399, 22:25
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  اشکالی به نظریه ی اصول متلقاه مرحوم بروچردی عرفان عزیزی 1 1,333 12-تير-1399, 11:19
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  عدم جواز عمل به اصول عقلائیه در دین ارادتمند آیت الله مکارم 2 1,270 20-ارديبهشت-1399, 23:30
آخرین ارسال: ارادتمند آیت الله مکارم
  ثمرات حجیت لوازم اصول لفظیه رضا یعقوبی 0 1,058 24-آذر-1398, 16:46
آخرین ارسال: رضا یعقوبی
  «روش شناسی»  لزوم بازنگری در علم منطق و اثر آن در فقه و اصول tallebelm 0 2,121 14-فروردين-1398, 17:37
آخرین ارسال: tallebelm
  مبانی کلامی حسن و قبح و نقش آن در علم اصول احمدرضا 0 3,908 12-ارديبهشت-1395, 09:19
آخرین ارسال: احمدرضا
  جواب به اشکال ریاست تالار اصول یوسف 0 3,686 28-تير-1393, 17:46
آخرین ارسال: یوسف
  منابع اصول فقه اهل سنت amirabas 2 11,000 27-بهمن-1391, 04:10
آخرین ارسال: sj.jamali

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان