19-آذر-1396, 12:09
معروف است که مورد مخصص نیست، این باطلاقه ایراد دارد. مورد ما یصلح للقرینیة در خیلی از موارد هست. ما دو مثال بزنیم:
شخصی میآید از شما سؤال میکند ما هو حکم اکرام الجیران، حکم اکرام همسایهها چیه؟ شما میگویید من کان عالما فاکرمه. آیا کسی به اطلاق من کان عالما تمسک میکند هر کسی که عالم است و لو از جیران شما نباشد فاکرمه؟ یا نه، ممکن است مراد این باشد که من کان عالما من جیرانه فاکرمه.
مثال دوم: اگر همین سألته عن حکم اکرام الجیران شما در جواب بگویید یجب اکرام العالم، اینجا شبهه اطلاق قویتر است. چون من کان عالما فاکرمه موصول اسم مبهم است و ممکن است این اسم مبهم با سؤال رفع ابهام از او بشود یعنی من کان من الجیران عالما ولی در مثال دوم ما اسم مبهمی نداریم، اکرم العالم اما عرف آیا تمسک میکند به اطلاق اکرم العالم یا نه، میگوید شاید مقصود من کان عالما منهم باشد. ما یصلح للقرینیة دارد که یعنی دانشمند از جیران. بیش از این اطلاق ندارد.
قاعده اینست که هر کجا سؤال مقسم باشد برای دو حصه، بعد در جواب امام یک حصه را بیان کند، نمیشود به اطلاق آن تمسک کرد برای غیر مورد سؤال. خب جیران مقسم است برای دو حصه، عالم و غیر عالم، امام فرمود اکرم العالم، نمیشود تمسک بکنیم به اطلاق جواب که فرمود اکرم العالم نسبت به غیر مورد سؤال که جیران است مگر قرینه خاصهای داشته باشد. قرینه خاصه عدول از مورد سؤال هست. میگوید سألته عن اکرام العالم العادل میگوید اکرام العالم واجب. خب این معلوم است دارد الغاء میکند خصوصیت مورد سؤال را. چون سؤال از اکرام عالم عادل بود اما در جواب فرمود اکرام العالم واجب. حالا اینجا بحث است که قدرمتیقن در مقام تخاطب مانع هست یا مانع نیست که ما میگوییم مانع نیست.
شخصی میآید از شما سؤال میکند ما هو حکم اکرام الجیران، حکم اکرام همسایهها چیه؟ شما میگویید من کان عالما فاکرمه. آیا کسی به اطلاق من کان عالما تمسک میکند هر کسی که عالم است و لو از جیران شما نباشد فاکرمه؟ یا نه، ممکن است مراد این باشد که من کان عالما من جیرانه فاکرمه.
مثال دوم: اگر همین سألته عن حکم اکرام الجیران شما در جواب بگویید یجب اکرام العالم، اینجا شبهه اطلاق قویتر است. چون من کان عالما فاکرمه موصول اسم مبهم است و ممکن است این اسم مبهم با سؤال رفع ابهام از او بشود یعنی من کان من الجیران عالما ولی در مثال دوم ما اسم مبهمی نداریم، اکرم العالم اما عرف آیا تمسک میکند به اطلاق اکرم العالم یا نه، میگوید شاید مقصود من کان عالما منهم باشد. ما یصلح للقرینیة دارد که یعنی دانشمند از جیران. بیش از این اطلاق ندارد.
قاعده اینست که هر کجا سؤال مقسم باشد برای دو حصه، بعد در جواب امام یک حصه را بیان کند، نمیشود به اطلاق آن تمسک کرد برای غیر مورد سؤال. خب جیران مقسم است برای دو حصه، عالم و غیر عالم، امام فرمود اکرم العالم، نمیشود تمسک بکنیم به اطلاق جواب که فرمود اکرم العالم نسبت به غیر مورد سؤال که جیران است مگر قرینه خاصهای داشته باشد. قرینه خاصه عدول از مورد سؤال هست. میگوید سألته عن اکرام العالم العادل میگوید اکرام العالم واجب. خب این معلوم است دارد الغاء میکند خصوصیت مورد سؤال را. چون سؤال از اکرام عالم عادل بود اما در جواب فرمود اکرام العالم واجب. حالا اینجا بحث است که قدرمتیقن در مقام تخاطب مانع هست یا مانع نیست که ما میگوییم مانع نیست.