ارسالها: 30
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
10
سپاس ها 40
سپاس شده 23 بار در 15 ارسال
14-بهمن-1391, 18:59
(آخرین تغییر در ارسال: 14-بهمن-1391, 19:09 توسط وکیلی.)
استاد می فرمایند که امر به استغفار بعد از ارتکاب فعلی(حتی اگر از امر به استغفار وجوب آن را بفهمیم) دلالت برحرمت فعلی نمی کند. شاید دلالت بر حرمت شأنی داشته باشد.یعنی راوی به امام می گوید کسی فلان کار را انجام داد و حضرت می فرمایند استغفار کند. ویا راوی می گوید فلان کار را کردم حضرت می فرمایند استغفار کن.
ارسالها: 9
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
5
سپاس ها 16
سپاس شده 10 بار در 6 ارسال
شرح عبارت آقای وکیلی
استاد می فرمایند که امر به استغفار صرفا دلالت بر وجود حزازت می کند نه حرمت عمل. مثلا به پیامبر اکرم که خطاب می شود استغفار کن به خاطر حزازتی است که از معاشرت با بسیاری افراد در نفس پیامبربه وجود می آید و لو این که این معاشرت در تزاحم با اغراض دیگر واجب هم باشد.
پس اگر در روایتی در مورد انجام عملی به فاعل امر به استغفار شد نه دلالت بر حرمت فعلی آن عمل دارد نه حرمت شانی. حرمت شانی یعنی این که ولو این شخص به خاطر نسیان یا اضطرار یا غیره مرتکب گناه نشده ولی این عمل بر فاعل مختار حرام است.
ارسالها: 43
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
تکمله:
ولو حزازت ناشی از ارتباط با خلق کما فی شان النبی صلی الله علیه واله، لان الاستغفار هو اتخاذ المغفر الذی یستعمل فی الحرب لغفر الراس،
لکن یحتمل ان یقال انه لفرض عصمة الانبیاء والائمة علیهم السلام، ولا یاتی فی حق غیرهم
ارسالها: 9
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
5
سپاس ها 16
سپاس شده 10 بار در 6 ارسال
27-بهمن-1391, 01:10
(آخرین تغییر در ارسال: 27-بهمن-1391, 01:13 توسط العبد.)
نظر حضرت آیة الله شبیری این است که امر به استغفار بعد از عملی دلالت بر حرمت آن عمل دارد. بله در مورد انبیا و خصوصا پیامبر اکرم مسئله متفاوت است و این ظهور وجود ندارد. اما اگر یک انسانی عملی را مرتکب شود و حضرت بفرمایندکه از این عملت استغفار کن اگر قرینه ای در کار نباشد ظهور در حرمت آن عمل دارد. اگر عمل شخص حرام نباشد سریعا جوا ب می دهد مگر من چه کردم که استغفار کنم. مگر گناهی مرتکب شده ام.
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
امر به استغفار دلالت بر قبح فعل مي کند و قبح اعم از حرمت و کراهت است. پس از اين جهت با استاد معظم موافقم که امر به استغفار دلالت بر حرمت نمي کند. ولي از اين جهت با فرمايش ايشان مخالفم که فعل، قبح فعلي نداشته باشد. بخصوص در مورد مکلّف عادي که انجام مباحات هرچند ترک اولي باشد، براي آنها قبحي ندارد. پس امر به استغفار حداقل دلالت بر کراهت دارد.
ارسالها: 11
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: دي 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
به نظ می رسد فرمایش آقای شبیری اصح باشد زیرا این یک بحث عرفی است و ما باید ببنیم عرف در نوع موارد بدون وجود قرینه از امر به استغفار جه می فهمد. و به نظر میرسد اکنون عرف اول چیزی که می فهمد حرمت است زیرا معنای استغفار طلب بخشش است و نوع افراد تنها در مواردی که خود را مستحق عقاب می دانند حکم به لزوم طلب بخشش می کنند و این تنها در ترک واجب یا اتیان حرام صادق است
ارسالها: 11
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: دي 1391
اعتبار:
0
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
به نظ می رسد فرمایش آقای شبیری اصح باشد زیرا این یک بحث عرفی است و ما باید ببنیم عرف در نوع موارد بدون وجود قرینه از امر به استغفار جه می فهمد. و به نظر میرسد اکنون عرف اول چیزی که می فهمد حرمت است زیرا معنای استغفار طلب بخشش است و نوع افراد تنها در مواردی که خود را مستحق عقاب می دانند حکم به لزوم طلب بخشش می کنند و این تنها در ترک واجب یا اتیان حرام صادق است
ارسالها: 61
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 6
سپاس شده 17 بار در 16 ارسال
بعید نیست گفته شود در لسان روایات و کلمات معصومین ع استغفار و امر به آن به صورت اعم از لزومی و ذی رجحان استعمال شده است. بدین ترتیب با امر به استغفار تنها رجحان استغفار (و نه قبح فعل و لو در حد کراهت) استفاده می شود و لو اینکه بگوئیم در عرف از امر به استغفار حرمت فعل را استفاده می کنند.
پس برداشت کراهت یا حرمت فعل نیازمند قرینه است لا العکس تا بگوئیم در فرض فقدان قرینه بر خلاف، حرمت استفاده می شود.
البته این ادعا نیاز به قرائت همه روایات استغفار و انضمام شم الفقاهه است.
[b]العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء[/b]
ارسالها: 43
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
16-فروردين-1392, 21:46
(آخرین تغییر در ارسال: 16-فروردين-1392, 21:47 توسط سید محمود فریمانه.)
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه مطلب این استکه به نظر می رسد که امر به استغفار دال بر حرمت وحزازت شدیده فعل است عرفا مگر اینکه قرینه ای مثل مناسبت حکم وموضوع یا قرائن دیگر در کار باشد کما اینکه در مورد معصومین علیهم السلام استغفار آنها حالا یا از باب حسنات الابرار سیئات المقربین یا اللهم لا تخرجنی من التقصیر بوده است وعصمت قرینه بر این است که استغفار از حرمت نبوده است، یا در مورد اعرابی بادیه نشین در مقام دعا بوده که مناسب است انسان از مکروهات هم استغفار کند، لذا اگر در یک مورد خاصی غیر از موارد مذکور معصومین علیهم السلام شخصی را امر به استغفار کنند دال بر حرمت آن فعل است نوعا. والله العالم