24-دي-1396, 02:29
حضرت استاد فرمودند : مشهور گفته اند که ید مشترکه اماره شرکت به نحو تساوی است لکن روایت عبدالله مغیره خلاف ادعای مشهور را بیان میکند :
فی رجلین کان معهما درهمان فقال احدهما الدرهمان لی و قال الآخر هما بینی و بینک فقال اما الذی قال هما بینی و بینک فقد اقر بان احد الدرهمین لیس له و انه لصاحبه و یقسم الآخر بینهما
چون اگر یدمشترکه تساوی به نحو شرکت را اثبات میکرد قول شخص دوم(هما بینی و بینک) موافق اصل ید بود لذا حضرت باید کلام او را قبول میکردند لکن حضرت به گونه ای دیگر قضاوت کرده اند.
اشکال: وقتی شخص دوم میگوید هما بینی و بینک اقرار کرده که نصف مشاع آن برای شخص اول است. پس در نصف مشاع آن اصلا نزاعی وجود ندارد. آنچه محل نزاع و حکم قاضی است نصف مشاع دوم است و همانطور که شخص دوم نسبت به آن ید دارد , شخص اول هم نسبت به آن ید دارد . فلذا این دوشخص نسبت به نصف مشاع دوم ید مشترکه دارند و باید حکم به تنصیف درهم دوم شود پس کلام حضرت خلاف مبنای مشهور نیست.
فی رجلین کان معهما درهمان فقال احدهما الدرهمان لی و قال الآخر هما بینی و بینک فقال اما الذی قال هما بینی و بینک فقد اقر بان احد الدرهمین لیس له و انه لصاحبه و یقسم الآخر بینهما
چون اگر یدمشترکه تساوی به نحو شرکت را اثبات میکرد قول شخص دوم(هما بینی و بینک) موافق اصل ید بود لذا حضرت باید کلام او را قبول میکردند لکن حضرت به گونه ای دیگر قضاوت کرده اند.
اشکال: وقتی شخص دوم میگوید هما بینی و بینک اقرار کرده که نصف مشاع آن برای شخص اول است. پس در نصف مشاع آن اصلا نزاعی وجود ندارد. آنچه محل نزاع و حکم قاضی است نصف مشاع دوم است و همانطور که شخص دوم نسبت به آن ید دارد , شخص اول هم نسبت به آن ید دارد . فلذا این دوشخص نسبت به نصف مشاع دوم ید مشترکه دارند و باید حکم به تنصیف درهم دوم شود پس کلام حضرت خلاف مبنای مشهور نیست.