24-دي-1396, 17:39
آيا شارع مقدّس میتواند قصد قربت در واجبات تعبّدى را مانند ساير اجزا و شرايط، در مقام انشاء آن امر معتبر كرده باشد يا اينكه عقل، آن را در مأمور به معتبر و دخيل مىداند.
آخوند میگوید اشکالاتی در اخذ در متعلق وجود دارد که بیان از دور یا خلف در مقام جعل و تشریع در مقام امتثال می باشد
اما تشریع در مقام امتثال به این بیان که در قصد قربت باید قصد امتثال امر به ذات العمل شود در حالی که ذات العمل به تنهایی مامور به نیست بلکه ذات العمل مقید به قصد قربت است
واگر بگویید كه ما قصد قربت را به عنوان جزئيّت در مأمور به اخذ نمائيم و بگويم امر، به نماز و قصد قربت، متعلّق شده و هر کدام امر ضمنی دارد نه «بالصّلاة المقيّدة بقصد القربة.»
میگوییم امر ضمنی متولد از امر نفسی ست و حالت فرع و اصل اند وقتی امر نفسی به کل نتوانست مشکل تشریع را حل کند امر ضمنی هم به تبع نمیتواند و امر ضمنی دعوت به متعلق میکند در ضمن دعوت امر به کل الی الکل
در اشکال به این کلام آخوند نقضی آورده اند که اگر صبی روزه بگیرد و قائل به شرعیتش شویم اگر بعد از ظهر آن طفل بالغ شود آن گاه مسلما حکم به وجوب ادامه روزه تا افطار میکنند و این روزه را هم صحیح میدانند در حالی که امر به کل در حق او تام نبود و تنها امر ضمنی به مابقی مانده بود پس امر به کل زمانی دعوت الی الکل میکند که هیچ یک از اعضا موجود نبود ولی وقتی که بعضی موجود بود دیگر به مابقی امر میکند و در کل داعویت تابع حدوث نیست و اگر یک غرضی وجود داشت که رسیدن به آن ولو بدون امر نفسی قابل تامین باشد این امر ضمنی و لو با فرض نبودن امر ضمنی باقی خواهد ماند
آخوند میگوید اشکالاتی در اخذ در متعلق وجود دارد که بیان از دور یا خلف در مقام جعل و تشریع در مقام امتثال می باشد
اما تشریع در مقام امتثال به این بیان که در قصد قربت باید قصد امتثال امر به ذات العمل شود در حالی که ذات العمل به تنهایی مامور به نیست بلکه ذات العمل مقید به قصد قربت است
واگر بگویید كه ما قصد قربت را به عنوان جزئيّت در مأمور به اخذ نمائيم و بگويم امر، به نماز و قصد قربت، متعلّق شده و هر کدام امر ضمنی دارد نه «بالصّلاة المقيّدة بقصد القربة.»
میگوییم امر ضمنی متولد از امر نفسی ست و حالت فرع و اصل اند وقتی امر نفسی به کل نتوانست مشکل تشریع را حل کند امر ضمنی هم به تبع نمیتواند و امر ضمنی دعوت به متعلق میکند در ضمن دعوت امر به کل الی الکل
در اشکال به این کلام آخوند نقضی آورده اند که اگر صبی روزه بگیرد و قائل به شرعیتش شویم اگر بعد از ظهر آن طفل بالغ شود آن گاه مسلما حکم به وجوب ادامه روزه تا افطار میکنند و این روزه را هم صحیح میدانند در حالی که امر به کل در حق او تام نبود و تنها امر ضمنی به مابقی مانده بود پس امر به کل زمانی دعوت الی الکل میکند که هیچ یک از اعضا موجود نبود ولی وقتی که بعضی موجود بود دیگر به مابقی امر میکند و در کل داعویت تابع حدوث نیست و اگر یک غرضی وجود داشت که رسیدن به آن ولو بدون امر نفسی قابل تامین باشد این امر ضمنی و لو با فرض نبودن امر ضمنی باقی خواهد ماند