8-بهمن-1396, 18:49
نظر استاد گنجی (حفظه الله تعالی) در مورد موضوع علم و انکار وحدانیت آن
رد فرمایش مرحوم آخوند
حضرت استاد فرمودند: علم، نیاز به موضوع به معنای فلسفی که جامع بین موضوعات مسائل باشد ندارد نزد عرف و عقلا این چنین نیست که در باب موضوع علوم، به دنبال موضوع این چنینی باشند لذا فرمایش مرحوم آخوند که می فرماید: «أن موضوع كل علم و هو الذي يبحث فيه عن عوارضه الذاتية أي بلا بواسطة في العروض هو نفس موضوعات مسائله عينا و ما يتحد معها خارجا» نا تمام است و دلیلی بر این مدعا وجود ندارد
نیاز به موضوع عرفی
بله آنچه که عقلائیت دارد و نیاز است عبارت است از: هر علمی می بایست حول محوری، بحث کند که حضرت استاد نام ان را موضوع عرفی گذاشتند
انکار وحدانیت موضوع
از طرفی دلیلی وجود ندارد که این محور یا موضوع عرفی، باید وحدت داشته باشد (ایشان ادله وحدانیت را مناقشه فرمودند که بیان آن خواهد آمد)؛ در یک علم، امکان این امر وجود دارد که حول چند محور بحث شود البته با غرض واحد؛ لذا محور که به عنوان موضوع عرفی علم لحاظ می شود چیزی غیر از غرض از علم است
به عنوان مثال، موضوع علم نحو، کلمه و کلام است پس در علم نحو، حول دو محور بحث می شود در حالی که غرض واحدی وجود دارد که عبارت است از حفظ زبان از خطا در گفتار
رد فرمایش مرحوم آخوند
حضرت استاد فرمودند: علم، نیاز به موضوع به معنای فلسفی که جامع بین موضوعات مسائل باشد ندارد نزد عرف و عقلا این چنین نیست که در باب موضوع علوم، به دنبال موضوع این چنینی باشند لذا فرمایش مرحوم آخوند که می فرماید: «أن موضوع كل علم و هو الذي يبحث فيه عن عوارضه الذاتية أي بلا بواسطة في العروض هو نفس موضوعات مسائله عينا و ما يتحد معها خارجا» نا تمام است و دلیلی بر این مدعا وجود ندارد
نیاز به موضوع عرفی
بله آنچه که عقلائیت دارد و نیاز است عبارت است از: هر علمی می بایست حول محوری، بحث کند که حضرت استاد نام ان را موضوع عرفی گذاشتند
انکار وحدانیت موضوع
از طرفی دلیلی وجود ندارد که این محور یا موضوع عرفی، باید وحدت داشته باشد (ایشان ادله وحدانیت را مناقشه فرمودند که بیان آن خواهد آمد)؛ در یک علم، امکان این امر وجود دارد که حول چند محور بحث شود البته با غرض واحد؛ لذا محور که به عنوان موضوع عرفی علم لحاظ می شود چیزی غیر از غرض از علم است
به عنوان مثال، موضوع علم نحو، کلمه و کلام است پس در علم نحو، حول دو محور بحث می شود در حالی که غرض واحدی وجود دارد که عبارت است از حفظ زبان از خطا در گفتار