مبنای مالک در تمسک به اجماعات، مسأله حجیت اجماع اهل مدینه بود که پشتوانه اش روایتی مروی از پامبر صلی الله علیه و آله وسلم است که خداوند کژی و انحراف را از اهل مدینه دور کرده است و مبنای سید مرتضی، حجیت اجماع از باب تضمن قول معصوم علیه السلام بوده است.
این مبنای سید مرتضی که مسلک بغدادی ها بود، در مقابل مسلک قمی هاست که تمسک به خود اخبار می کرده اند و قائل به حجیت اخبار بوده اند.
بر این اساس، شیخ طوسی که در بعضی از کتابهایش تمسک به اجماع و اخبار می کند مرادش از اخبار، اشاره به مسلک قمی ها و مرادش از اجماع، اشاره به مسلک بغدادی ها است.
(17-آذر-1398, 12:44)رضا یعقوبی نوشته: [ -> ]مبنای مالک در تمسک به اجماعات، مسأله حجیت اجماع اهل مدینه بود که پشتوانه اش روایتی مروی از پامبر صلی الله علیه و آله وسلم است که خداوند کژی و انحراف را از اهل مدینه دور کرده است و مبنای سید مرتضی، حجیت اجماع از باب تضمن قول معصوم علیه السلام بوده است.
این مبنای سید مرتضی که مسلک بغدادی ها بود، در مقابل مسلک قمی هاست که تمسک به خود اخبار می کرده اند و قائل به حجیت اخبار بوده اند.
بر این اساس، شیخ طوسی که در بعضی از کتابهایش تمسک به اجماع و اخبار می کند مرادش از اخبار، اشاره به مسلک قمی ها و مرادش از اجماع، اشاره به مسلک بغدادی ها است.
نسبت مسلک علمای بغداد با روایات چگونه بوده ؟خوب آنها هم به روایات حتما تمسک می کردند آن وقت فارقشان با مسلک قمی ها دقیقا چه می شود ؟
(18-آذر-1398, 11:27)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ] (17-آذر-1398, 12:44)رضا یعقوبی نوشته: [ -> ]مبنای مالک در تمسک به اجماعات، مسأله حجیت اجماع اهل مدینه بود که پشتوانه اش روایتی مروی از پامبر صلی الله علیه و آله وسلم است که خداوند کژی و انحراف را از اهل مدینه دور کرده است و مبنای سید مرتضی، حجیت اجماع از باب تضمن قول معصوم علیه السلام بوده است.
این مبنای سید مرتضی که مسلک بغدادی ها بود، در مقابل مسلک قمی هاست که تمسک به خود اخبار می کرده اند و قائل به حجیت اخبار بوده اند.
بر این اساس، شیخ طوسی که در بعضی از کتابهایش تمسک به اجماع و اخبار می کند مرادش از اخبار، اشاره به مسلک قمی ها و مرادش از اجماع، اشاره به مسلک بغدادی ها است.
نسبت مسلک علمای بغداد با روایات چگونه بوده ؟خوب آنها هم به روایات حتما تمسک می کردند آن وقت فارقشان با مسلک قمی ها دقیقا چه می شود ؟
استاد سید جواد شبیری در نقد این دیدگاه مطرح کردند که شما جمل العلم و العمل سید مرتضی را با المقنع شیخ صدوق مقایسه کنید یک روند را مشاهده می کنیدو این تفاوت را مشاهده نمی کنید بله دربرخی موارد نادر تفاوت این دو مکتب معلوم می شود مثلا در بحث سهو النبی مرحوم صدوق از روایات دست نمی کشد ولی برخی بغدادی ها دست می کشند
مسلک قمی ها عمل به خبر واحد بوده است و مسلک بغداد عدم حجیت خبر واحد بوده است. اما بغدادی ها هر خبری که تلقی به قبول میشد به ان عمل میکردند. اما شیخ طوسی جمع بین مسلک بغدادی و مسلک قمی ها کرد لذا به او شیخ الطائفه گفته میشد.
(18-آذر-1398, 18:12)خیشه نوشته: [ -> ]مسلک قمی ها عمل به خبر واحد بوده است و مسلک بغداد عدم حجیت خبر واحد بوده است. اما بغدادی ها هر خبری که تلقی به قبول میشد به ان عمل میکردند. اما شیخ طوسی جمع بین مسلک بغدادی و مسلک قمی ها کرد لذا به او شیخ الطائفه گفته میشد.
منظورتون از جمع کردن چیه ؟طبق فرمایش خودتان مکتب قم تلقی به قبول نزد اصحاب را شرط نمی داند مکتب بغداد شرط می داند آن وقت شیخ چطور بین این دو جمع کرده است ؟
شاید وجه تمسک شیخ به اجماع و اخبار کنار همدیگر این باشد که خواسته تجمیع ادله بکند که اگر مثلا کسی دز اخبار ایراد داشت بداند در مساله اجماع هم هست
(19-آذر-1398, 08:10)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ] (18-آذر-1398, 18:12)خیشه نوشته: [ -> ]مسلک قمی ها عمل به خبر واحد بوده است و مسلک بغداد عدم حجیت خبر واحد بوده است. اما بغدادی ها هر خبری که تلقی به قبول میشد به ان عمل میکردند. اما شیخ طوسی جمع بین مسلک بغدادی و مسلک قمی ها کرد لذا به او شیخ الطائفه گفته میشد.
منظورتون از جمع کردن چیه ؟طبق فرمایش خودتان مکتب قم تلقی به قبول نزد اصحاب را شرط نمی داند مکتب بغداد شرط می داند آن وقت شیخ چطور بین این دو جمع کرده است ؟
شاید وجه تمسک شیخ به اجماع و اخبار کنار همدیگر این باشد که خواسته تجمیع ادله بکند که اگر مثلا کسی دز اخبار ایراد داشت بداند در مساله اجماع هم هست
همین مورد سهو النبی صلی الله علیه و آله و سلم که اشاره فرمودید شاید شاهدی بر تفاوت مبانی این دو مکتب باشد که یکی قائل به حجیت مطلق خبر واحد و دیگری قائل به عدم حجیت یا حجیت فی الجمله بوده اند. برای اثبات هر دو نظریه (عدم تفاوت دو مسک یا تفاوت آن ها) نیاز به تتبع های وسیع تری وجود دارد. بنده فقط مطلب را از استاد نقل کردم. بعید است که ایشان با بررسی های محدود، چنین نظری داده باشند. معروف هم همین است که سید مرتضی حجیت خبر واحد را قبول نداشته است اگر چه صاحب حدائق، این مطلب را قبول نکرده. (الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج، ص: 65
)