مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: معنای ماده و صیغه امر، دستور و الزام است
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
به نظر ماده و صیغه امر تنها یک معنا دارد و آن انشاء دستور و الزام است؛ حتی اگر از دانی صادر شده باشد و یا اینکه ارشادی و یا وضعی باشد؛ زیرا در تمامی این موارد الزام از ناحیه آمر وجود دارد ولی التزام عملی مامور، حتمی نیست.
با توجه به این مطلب در اطاعت اوامر پدر و مادر تنها اطاعت الزامات آنها لازم است.
این اشکال که تقسیم امر به استحبابی و وجوبی دلالت بر اعم بودن امر از الزام دارد، صحیح نیست؛ زیرا امر در استعمالات استحبابی، مجاز است و عرفا در اینگونه موارد اصلا امر محقق نشده است.
در زمان حاضر همینطور است که می فرمایید ولی دو شاهد وجود دارد بر اینکه در زمان های سابق امر به معنای دستور دادن نبوده بلکه به معنای طلب چیزی که آن چیز لازم باشد بوده است. (فکر میکنم از بیانات استادشبیری این مطلب را در ذهن دارم)
شاهد اول تعبیر قرآن است که فرعون به اطرافیانش میگوید ماذا تامرون (نقل به مضمون) در حالیکه به شکل متعارف نمی توانستند به فرعون دستور دهند بلکه میتوانستند بگویند لازم است فلان کار صورت گیرد.
شاهد دوم خطاب حضرت مسلم بن عقیل رضوان الله علیه به امام حسین علیه الصلاه و السلام است که در منابع با تعبیر امر گزارش شده در حالیکه ادب ایشان اقتضا می کند نتواند به حضرت دستور دهد بلکه صرفا ابراز یک مطلب لزومی صورت گرفته است.
اگر ادعا نکنیم که حقیقی بودن استعمال امر در این دو شاهد روشن است لا اقل احتمال جدی را ایجاد نموده که نتوانیم مفاد واقعی لفظ امر را بر معنای فعلی حمل کنیم.
لازم به ذکر است که این بحث در این که آیا علو و استعلا در صدق امر شرط است یا نه موثر است.
اولا استعمال اعم از حقیقت است و انشای الزام نیز به معنای علو متکلم نیست.
اما شاهد اول ممکن است امر وزرای فرعون به فرعون نبوده بلکه به این معنا است که در امور حکومت و به مامورین حکومتی چه امری می دهید.
البته به نظر حقیر استعمالات امر به غیر معنای انشای الزام زیاد است و شاید ادعای مجازی بودن همه انها کمی مشکل باشد
استاد شهیدی معتقدند موضوع له امر درخواست است نه فرمان.قضیه ی حضرت مسلم بن عقیل که آقای عطار منش مطرح کردند را یکی از شواهد خود می دانستند
اینکه امر به معنای الزام و دستور باشد اولا باید دلیل داشته باشیم و دلیل یا لغت است و یا عرف. شما هیچ کدام را مطرح نکردید و ظاهرا در لغت و عرف این گونه معنایی ندارد و ثاینا اگر امر به معنای طلب نباشد باید صحیح باشد که طلب از امر سلب شود در حالی که عدم صحت سلب دارد
(25-شهريور-1399, 08:04)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ]استاد شهیدی معتقدند موضوع له امر درخواست است نه فرمان.قضیه ی حضرت مسلم بن عقیل که آقای عطار منش مطرح کردند را یکی از شواهد خود می دانستند
موضوع له طلب درخواست است نه موضوع له امر
(25-شهريور-1399, 18:04)خیشه نوشته: [ -> ]اینکه امر به معنای الزام و دستور باشد اولا باید دلیل داشته باشیم و دلیل یا لغت است و یا عرف. شما هیچ کدام را مطرح نکردید و ظاهرا در لغت و عرف این گونه معنایی ندارد و ثاینا اگر امر به معنای طلب نباشد باید صحیح باشد که طلب از امر سلب شود در حالی که عدم صحت سلب دارد
طلب می تواند از امر سلب شود مثل جایی که طلب الزامی نباشد بلکه طلب به عنوان درخواست باشد که در بعضی موارد درخواست، طلب داریم ولی امر نیست.
(19-شهريور-1399, 16:25)مسعود عطار منش نوشته: [ -> ]شاهد وجود دارد بر اینکه در زمان های سابق امر به معنای دستور دادن نبوده بلکه به معنای طلب چیزی که آن چیز لازم باشد بوده است. (فکر میکنم از بیانات استادشبیری این مطلب را در ذهن دارم)
خطاب حضرت مسلم بن عقیل رضوان الله علیه به امام حسین علیه الصلاه و السلام است که در منابع با تعبیر امر گزارش شده در حالیکه ادب ایشان اقتضا می کند نتواند  به حضرت دستور دهد بلکه صرفا ابراز یک مطلب لزومی صورت گرفته است.
اگر ادعا نکنیم که حقیقی بودن استعمال امر در این شاهد روشن است لا اقل احتمال جدی را ایجاد نموده که نتوانیم مفاد واقعی لفظ امر را بر معنای فعلی حمل کنیم.



(31-شهريور-1399, 11:28)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ]کلامتان هم بحث مبنایی است اگر من بلغه شی من النبی شامل بلوغ معتبر باشد کما اینکه برخی فرمودند استناد مخدوش است چون نوعا اخبار ضعاف مطرح می شود
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...48#pid7748