23-دي-1400, 00:19
در مورد استثناء ابن ولید نسبت به مشایخ محمد بن احمد بن یحیی، دو بحث کلی مطرح است. یکی این که آیا افرادی که استثناء شده اند ضعیف اند یا خیر و دیگری این که آیا افرادی که استثناء نشده اند ثقه اند یا نه. نسبت به مساله ی اول، شبهه ای که مطرح شده این است که ابن ولید، روایات این افراد را استثناء کرده و لذا شاید خود این افراد، مشکلی نداشته اند اما روایات محمد بن احمد بن یحیی از آن ها مضامین باطلی داشته است. اما قرائن متعددی نشان می دهد که این ولید، خود این افراد را ضعیف می دانسته است (ن ک مقاله ی "دراسۀ فی احوال رجال نوادر الحکمۀ"، مجله دراسات علمیۀ، شماره15 و ... . ضمنا ظاهرا مستند شیخ در ضعیف شمردن افرادی که در باب من لم یرو عنهم علیهم السلام ضعیف معرفی شده اند همین استثناء ابن ولید بوده است). با قبول این نظر که ابن ولید، این افراد را ضعیف می دانسته، باز هم جای این سوال هست که آیا مضامین روایات محمد بن احمد بن یحیی از این افراد را هم نامقبول می دانسته است؟ در مقاله ی "ابن ولید و مستثنیات وی"(مجله حدیث پژوهی، شماره9) این نظر مطرح شده که استثناء ابن ولید، رویکرد احتیاطی داشته و به منزله ی هشداری در نحوه ی تعامل با روایات این افراد است و نه نفی مضامین روایات این افراد. (به تعبیر دیگر، صرفا این افراد را ضعیف می دانسته نه این که مفاد روایاتشان را قبول نداشته)
یک سوال: در این صورت، به منفردات این راویان نمی توان عمل کرد اما اگر قرینه ای مطابق مضمون روایتشان باشد ممکن است به حد اعتبار برسد. پس چرا در متن استثناء، تنها در مورد حسن بن حسین لولوی و محمد بن عیسی بن عبید بیان شده که به منفرداتشان عمل نمی شود؟ این دو چه تفاوتی با بقیه داشته اند که با تعبیر مخصوصی استثناء شده اند؟
یک سوال: در این صورت، به منفردات این راویان نمی توان عمل کرد اما اگر قرینه ای مطابق مضمون روایتشان باشد ممکن است به حد اعتبار برسد. پس چرا در متن استثناء، تنها در مورد حسن بن حسین لولوی و محمد بن عیسی بن عبید بیان شده که به منفرداتشان عمل نمی شود؟ این دو چه تفاوتی با بقیه داشته اند که با تعبیر مخصوصی استثناء شده اند؟