مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: مروری بر دیدگاه اصول‌دانان در وضع حروف
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
درس خارج اصول جلسۀ 62 مورخ 16 دی 1402
محقق خراسانی[1] وضع حروف را همانند وضع اسماء پنداشته و آن را از قبیل «وضع عام، موضوع‌له عام» دانستند.
اما محقق عراقی[2] بر خلاف محقق خراسانی، بین موضوع‌له حرف و اسم، تفاوت جوهری قائل بودند با این حال، کیفیت وضع حروف را از قبیل «وضع عام، موضوع‌له عام» دانستند.
بر خلاف این دو بزرگوار، معمول اصول‌دانان وضع حروف را از قبیل «وضع عام، موضوع‌له خاص» دانسته‌اند. البته خاص بودنِ موضوع‌له در کلام ایشان، _همچنانکه شاید از ظاهر کلمات بسیاری از ایشان استفاده می‌شود_ گاه به معنای جزئی حقیقی است؛ و گاه همچون دیدگاه مرحوم شهید صدر، به معنای جزئی اضافی است. مرحوم شهید صدر[3] جزئی بودن موضوع‌له حروف را جزئیت طرفیه نامیدند چون حرف دالّ بر نسبت بین طرفین هستند و جزئیتشان به تبع طرفین است که خودش یک معنای کلی محسوب می‌شود؛ ولی به هر حال آن را از قبیل «وضع عام، موضوع‌له خاص» قرار دادند.
نخست باید به این نکته توجه نمود که بحث کنونی ما در خصوص علقۀ وضعیه است؛ یعنی قصد داریم ببینیم آن علقۀ وضعیه‌ای که نتیجۀ وضع محسوب می‌شود به چه شکل است؟ آیا این علقۀ وضعیه بین لفظ و جزئیاتِ معنای متصوّر حین الوضع، برقرار است یا بین لفظ و نفس معنای کلّی متصوّر حین الوضع؟


[1] کفایة الاصول (طیع آل البیت)، ص10.
[2] بدائع الافکار فی الاصول، ص42.
[3] بحوث فی علم الاصول، ج1، ص347.