طی روز های گذشته استاد حسینی نسب دام عزه استاد سطح عالی حوزه علمیه قم بیاناتی پیرامون مباحث مطرح شده توسط حجة الاسلام و المسلمین اکبر نژاد دام عزه ایراد فرمودند که توسط یکی از شاگردان ایشان (با نام کاربری تلگرام رضا) تقریر و با تایید استاد حسینی نسب دام عزه برای کانال تلگرامی فقاهت ارسال شده است.
متن یادداشت با اندکی ویرایش:
علم اصول علم اتخاذ حجت است و علم فقه علم تطبیق حجت ها می باشد. شما برای مجتهد شدن باید اولا بدانید چه چیز هایی حجت است سپس بتوانید این حجج را بر مسائل تطبیق دهید، علم أصول متکفل آموزش و شناخت هر چیزی است که در مظان حجت بودن من ناحیة العامه است و حدود و ثغور آنان می باشد (رجوع شود به تعریف مرحوم امام از علم اصول) آن گاه هرچیزی که طبق مبنای شما از دایره حجج بیرون رفت برای شما از زوائد است در حالی که همان مسئله برای فقیه دیگری از لوازم به حساب می آید.
ادامه دارد...
تعریف دقیق تر علم اصول عبارت است از کسب مهارت های لازم برای استنباط احکام شرعی. در این راستا می توان گفت که مهارت هایی را که می خواهیم از آن ها در راه استنباط حکم شرعی استفاده کنیم، باید بین ما و خداوند متعال حجت باشند و دارای این خصوصیت باشند.
برای مطمئن تر شدن از این تعریف از علم اصول، می توانیم به تعریف و هدف از علم های آلی دیگر توجهی بکنیم؛ علم مهندسی ساختمان عبارت است از حرفه ها و مهارت هایی که برای ساختن ساختمان لازم است، علم نجاری عبارت است از مهارت هایی که برای ساختن وسایل چوبی لازم است،...الخ
اگر به این
نکته در هدف از علوم توجه نشود، هر چیزی را می توان داخل در علوم کرد.
مثلاً بنایی با شاگردش به ساختمان می رود. شاگردش همراه خود یک توپ بسکتبال می آورد. بنا از او می پرسد این چیست که با خود آورده ای، و او بگوید: گفتم شاید به دردمان بخورد. این حرف اصلاً عاقلانه نیست؛ عقلا این گونه رفتار نمی کنند، بلکه براساس نیاز و هدف نهایی خود ابزار را انتخاب می کنند. یعنی مثلاًً همان بنا در کارش به چیزی احساس نیاز می کند که بتواند با آن کج نبودن دیوار را بسنجد، پس دنبال چیزی می رود که کار تراز یا شاغول را بکند.
علم اصول نیز همین گونه است؛ اگر در فرعی از فقه دچار اشکال شویم که احساس کنیم برای رفع آن باید یک بحث علمی بکنیم و با کلی حاصل از آن مشکل مان حل شود، یک بابی از این علم شکل می گیرد.
مثلاً فقیه در بررسی وجوب نماز جمعه با احادیث متعارض برخورد می کند و برای حل آن باب تعادل و تراجیح شکل می گیرد.
بنابراین
ملاک در زائد بودن یا نبودن، کاربرد و مورد
نیاز بودن آن بحث است نه صرف احتمالِ محضِ عقلیِ حجت بودن (که اگر این طور بود باید تمام علوم را در علم اصول می گنجاندیم
).
حضرت استاد دام عزه در مقام ارائه تعریف علم اصول نبودند، این قسمت فقط مقدمه ی بیاناتشون بوده، اصل مطلب ادامه ی بیاناتشونه که ان شاء الله ملاحظه میفرمایید
ادامه ی بیانات استاد حسینی نسب دام غزه:
تقریر نظر استاد معظم حاج آقای حسینی نسب در مورد ⚡️⚡️زوائد علم اصول⚡️⚡️
... با نظر به تقریر ارائه شده چند مطلب باید حل شود:
۱. همه علما قائل به کلیت زوائد علم أصول هستند زیرا در هر مبنایی یک سری از ادله حجت نیست و از زوائد می شود.
۲. زوائد علم اصول با نظر به تفاوت بسیار در مصادیق ارائه شده یک مشترک معنوی است بلکه قریب به این است که تبدیل به مشترک لفظی بشود.
۳. نمی توان زوائد را از علم أصول پاک نمود زیرا آنگاه در حقیقت شما به عنوان مجتهدی که در پی اتخاذ حجج است را تبدیل به مقلد در قبول حجج کرده اید.
برای مطلب ارائه شده چند مثال خدمت عزیزان ارائه می کنیم:
۱. در تراکت پخش شده در مدرسه، جملاتی منسوب به حضرت آیت الله سبحانی حفظه الله وجود دارد که به زائد بودن (انسداد) تصریح نموده اند، حال آن که حضرت آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله در بحث حجیت امارات و ظنون انسداد را از لوازم می دانند.
۲. در لسان برخی طلاب بحث مشتق از زوائد تلقی می شود حال آنکه هم اکنون برخی از اساتید (از جمله استاد معظم) خروج حجیت قائده یقین را از دلیل استصحاب به دلیل (ظهور مشتقات در فعلیت) اثبات می نمایند.
۳. برخی طلاب حقیقت شرعیة را از زوائد تلقی می کنند حال آن که در تشخیص (حکمیه یا موضوعیه بودن) شبهات مفهومیه، اگر مفهوم حقیقت شرعیه داشته باشد یا سوال از بودن و نبودن حقیقت شرعیه باشد، چون رافع شبهه شارع می باشد شبهه حکمیه است. (چنان چه در فقره اول صحيحه اولی زراره آمد)
اما اگر مفهوم به همان معنا عرفیه محل سوال باش شبهه موضوعیه می شود (ثمرات حکمیه و موضوعی نیز پر واضح است نظیر وجوب و عدم وجوب فحص، وجوب و عدم وجوب تقلید .....)
برادر عزیز، بنده برای توضیح اشکال استدلال ایشان به تعریف و هدف علم اصول توجه دادم. شما نیز هیچ خدشه ای در استدلال بنده نکردید و باز بر همان مبنا که توسط جناب آقای حسینی نسب گفته شده است مثال زده اید. اگر به هدفی که بنده از علم اصول عرض کرده ام توجه شود، دیگر جایی برای این اشکالات نیست.