مباحثه، تالار علمی فقاهت
بررسی حکم سقوط نماز نافله عشاء در سفر - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=13)
+---- موضوع: بررسی حکم سقوط نماز نافله عشاء در سفر (/showthread.php?tid=1370)



بررسی حکم سقوط نماز نافله عشاء در سفر - سید رضا حسنی - 9-اسفند-1397

از مباحثی که در مورد نوافل مطرح می شود مسئله ی سقوط نوافل نماز های شکسته شده در سفر است که روایات مختلفی دال بر آن است. لکن در مورد نافله عشاء (نماز وتیره) اختلاف دیدگاه در میان مراجع و بزرگان موجود است. مرحوم سید اقوی را سقوط آن می دانند ولی کثیری از محشین عروه احتیاط کرده اند[1]
منشا این اختلاف اختلاف در روایات است.« عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّلَاةُ فِي السَّفَرِ رَكْعَتَانِ لَيْسَ قَبْلَهُمَا وَ لَا بَعْدَهُمَا شَيْ‏ءٌ إِلَّا الْمَغْرِبَ فَإِنَّ بَعْدَهَا أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ لَا تَدَعْهُنَّ فِي حَضَرٍ وَ لَا سَفَرٍ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ قَضَاءُ صَلَاةِ النَّهَارِ وَ صَلِّ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ اقْضِهِ»[b][1].[/b]

اطلاقاتی وارد شده است که می گوید در سفر نوافل نماز های چهار رکعتی ساقط هستند.در مقابل این قول برخی گفته اند که این مطلقات مقید دارند. مقید این مطلقات برخی از روایاتی هستند که در خصوص عتمه وارد شده و آن را ساقط ندانسته اند.
«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنَّمَا صَارَتِ الْعَتَمَةُ مَقْصُورَةً وَ لَيْسَ نَتْرُكُ رَكْعَتَيْهَا لِأَنَّ الرَّكْعَتَيْنِ لَيْسَتَا مِنَ الْخَمْسِينَ وَ إِنَّمَا هِيَ زِيَادَةٌ فِي الْخَمْسِينَ تَطَوُّعاً لِيُتِمَّ بِهِمَا بَدَلَ كُلِّ رَكْعَةٍ مِنَ الْفَرِيضَةِ رَكْعَتَيْنِ مِنَ التَّطَوُّعِ»[b][1].[/b]
اگر کسی سند روایت فضل بن شاذان را که روایت مشهوری است قبول کند، می تواند قائل به جواز خواندن نماز وتیره در سفر شود. 








[1] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج4، ص95، أبواب اعداد الفرائض و النوافل ، باب29، ح3، ط آل البيت.



































[1] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج3، ص440.

























[1] العروة الوثقی (المحشی)، السید محمد کاظم الطباطبائی الیزدی، ج2، ص245.