مباحثه، تالار علمی فقاهت
اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد لاریجانی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=57)
+---- موضوع: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین (/showthread.php?tid=1702)



اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - عرفان عزیزی - 6-دي-1398

مرحوم آقا ضیاء فرموده است که مجرای برائت شک در اصل تکلیف است مستشکلی به ایشان نقض وارد می کند که دردوران امر بین محذورین که  مجرای تخییراست عدم البیان نیز محقق است و موضوع برای اباحه ظاهریه می شود لذا این تقسیم بندی مجاری اصول عملیه درست نیست ایشان در پاسخ فرموده اینجا عقل یک ترخیص و یک لاحرجیت دارد که می گوید فاعل نمی تواند فاعل و تارک باشد، بنابراین حرجی بر او نیست واگرچه لابیان محقق است ولی مجرای برائت شرعی و عقلی نیست؛ زیرا در مرتبه سابق عقل ترخیص داده و علم اجمالی را از باب لاحرجیت ساقط کرده  و جایی برای ترخیص ازحیث لابیان بودن باقی نمی ماند وترخیص عقلی مجدد لغو است.جلسه ی 26


RE: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - مهدی خسروبیگی - 14-دي-1398

(6-دي-1398, 14:53)عرفان عزیزی نوشته: مرحوم آقا ضیاء فرموده است که مجرای برائت شک در اصل تکلیف است مستشکلی به ایشان نقض وارد می کند که دردوران امر بین محذورین که  مجرای تخییراست عدم البیان نیز محقق است و موضوع برای اباحه ظاهریه می شود لذا این تقسیم بندی مجاری اصول عملیه درست نیست ایشان در پاسخ فرموده اینجا عقل یک ترخیص و یک لاحرجیت دارد که می گوید فاعل نمی تواند فاعل و تارک باشد، بنابراین حرجی بر او نیست واگرچه لابیان محقق است ولی مجرای برائت شرعی و عقلی نیست؛ زیرا در مرتبه سابق عقل ترخیص داده و علم اجمالی را از باب لاحرجیت ساقط کرده  و جایی برای ترخیص ازحیث لابیان بودن باقی نمی ماند وترخیص عقلی مجدد لغو است.
علم اجمالی که ساقط نشده به همین خاطر قائل به تخییر می شویم و بیان موجود است بله بیان تفصیلی نیست. اگر علم اجمالی ساقط شده بود در عبادات نیاز به قصد قربت نبود در حالی که مثلا اگر میت منافقی جلوی اوست که نمی داند منافق حکم مسلمان را دارد که باید براونماز بخواندو یا کافر است که نباید براونماز بخواند اگر بخواهد نماز بخواند باید قصد قربت کند.


RE: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - عرفان عزیزی - 15-دي-1398

(14-دي-1398, 22:37)مهدی خسروبیگی نوشته:
(6-دي-1398, 14:53)عرفان عزیزی نوشته: مرحوم آقا ضیاء فرموده است که مجرای برائت شک در اصل تکلیف است مستشکلی به ایشان نقض وارد می کند که دردوران امر بین محذورین که  مجرای تخییراست عدم البیان نیز محقق است و موضوع برای اباحه ظاهریه می شود لذا این تقسیم بندی مجاری اصول عملیه درست نیست ایشان در پاسخ فرموده اینجا عقل یک ترخیص و یک لاحرجیت دارد که می گوید فاعل نمی تواند فاعل و تارک باشد، بنابراین حرجی بر او نیست واگرچه لابیان محقق است ولی مجرای برائت شرعی و عقلی نیست؛ زیرا در مرتبه سابق عقل ترخیص داده و علم اجمالی را از باب لاحرجیت ساقط کرده  و جایی برای ترخیص ازحیث لابیان بودن باقی نمی ماند وترخیص عقلی مجدد لغو است.
علم اجمالی که ساقط نشده به همین خاطر قائل به تخییر می شویم و بیان موجود است بله بیان تفصیلی نیست. اگر علم اجمالی ساقط شده بود در عبادات نیاز به قصد قربت نبود در حالی که مثلا اگر میت منافقی جلوی اوست که نمی داند منافق حکم مسلمان را دارد که باید براونماز بخواندو یا کافر است که نباید براونماز بخواند اگر بخواهد نماز بخواند باید قصد قربت کند.

اگه ساقط نشده باشه که باید هردو رو اتیان بکنی و چون امکان ندارد ، به خاطر لا حرجیت  عقلی علم اجمالی از کار می افتد مثالی هم که بیان شده است ربطی به بقای علم اجمالی ندارد ولو علم اجمالی ساقط شود ما چون مخیریم و به مقتضای ان اگر خواستیم یکی از طرفین را بیاوریم چون خصوصیت آن طرف عبادی بودن است عند الاتیان باید قصد قربت نمود


RE: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - مسعود عطار منش - 18-دي-1398

بنده فکر میکنم نکته اصلی بحث که بحث را روشن میکند تحلیل (بیان) است . به نظر می رسد مراد از بیان در قبح عقاب بلا بیان بیانی است که منشا حکم عقل به لزوم امتثال باشد چون حقیقت و جوهره حکم همانست که این حکم عقل را به دنبال دارد لذا اگر علم اجمالی به نحوی باشد که این جوهره را نداشته باشد بیان محسوب نمیشود مانند دوران بین محذورین.


RE: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - عرفان عزیزی - 19-دي-1398

(18-دي-1398, 00:31)مسعود عطار منش نوشته: بنده فکر میکنم نکته اصلی بحث که بحث را روشن میکند تحلیل (بیان) است . به نظر می رسد مراد از بیان در قبح عقاب بلا بیان بیانی است که منشا حکم عقل به لزوم امتثال باشد چون حقیقت و جوهره حکم همانست که این حکم عقل را به دنبال دارد لذا اگر علم اجمالی به نحوی باشد که این جوهره را نداشته باشد بیان محسوب نمیشود مانند دوران بین محذورین.
لازمه ی فرمایش شما این است که قدرت شرط تحقق بیان است یعنی اگر مکلف نمی تواند امتثال کند اصلا عقل بیان را این جا صادق نمی بیند اما به نظر قدرت مکلف دخلی در تحقق بیان نداشته باشد
بیان ظاهرا به معنای حجت است یعنی اگر حجت نباشد عقاب قبیح است وعلم اجمالی دردوران امر بین محذورین به دلیل اینکه یک لا حرجیت و لا بدیت عقلی وجود دارد که مکلف یا فاعل است یا تارک ساقط می شود وترخیص مجدد به نکته ی عدم علم لغو است


RE: اجرای برائت دردوران امر بین محذورین - مسعود عطار منش - 25-دي-1398

بله ظاهراً فرمایشتان متین است و بنده بین عدم تنجیز علم اجمالی و عدم البیان خلط کردم. به عیارت دیگر بیانی که اگر قدرت بر امتثالش باشد مصحح عقاب است مورد بحث است و اینجا این جنین است یعنی اگر قدرت بود لازم الامتثال بود.