مباحثه، تالار علمی فقاهت
دلالت ادله برایت بر عدم تنجیز علم اجمالی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: دلالت ادله برایت بر عدم تنجیز علم اجمالی (/showthread.php?tid=2199)

صفحات 1 2


RE: دلالت ادله برایت بر عدم تنجیز علم اجمالی - مسعود عطار منش - 14-آذر-1399

پس می فرمایید بین جایی که یکی از اطراف مانند اناء سلطان هند بوده و از محل ابتلا خارج است با موارد عادی فرقی نیست و در مثال انای سلطان هند هم باید احتیاط کرد.
حاشا و کلا
ببنید در جایی که از ابتدا از محل ابتلا خارج است اساسا نمیدانیم بالفعل اراده ای هست یا نه چون اگر حرام واقعی در انای سلطان هند باشد دیگر از من اراده ای ندارد بخلاف جایی که هر دو محل ابتلاست که معلوم است بالفعل اراده ای هست و نمیدانیم با اخراج دست از این اراده معلومه برداشته یا نه


RE: دلالت ادله برایت بر عدم تنجیز علم اجمالی - 1972392352 - 14-آذر-1399

(14-آذر-1399, 16:12)مسعود عطار منش نوشته: پس می فرمایید بین جایی که یکی از اطراف مانند اناء سلطان هند بوده و از محل ابتلا خارج است با موارد عادی فرقی نیست و در مثال انای سلطان هند هم باید احتیاط کرد.
حاشا و کلا
ببنید در جایی که از ابتدا از محل ابتلا خارج است اساسا نمیدانیم بالفعل اراده ای هست یا نه چون اگر حرام واقعی در انای سلطان هند باشد دیگر از من اراده ای ندارد بخلاف جایی که هر دو محل ابتلاست که معلوم است بالفعل اراده ای هست و نمیدانیم با اخراج دست از این اراده معلومه برداشته یا نه

سلام عجیبه شیخ؛ بنده هم با حرف فوق موافقم ؛کی بنده گفتم که محل بحث ما خروج اطراف قبل از طرو علم است. ما در مقام مقایسه عدم داعی بر ارتکاب همه اطراف( قطار) و اخراج احدهما از ابتلا( یهرقهما) هستیم؛ عرض این است که چرا شما قطار را ملحق به عدم ابتلاء ( ظرف سلطان در هند) میکنید و لی ملحق به اخراج عمدی احد اطراف از ابتلاء( که اطلاق یهریقهما شامل آن میشد) نمیکنید؟ شما ممکن است بگویید که در قطار چون اصل، نسبت به طرف مبتلابه جاری است ولی نسبت به اطراف دیگه که عادتا داعی بر اراتکاب نیست اصل جاری نیست پس تعارض اصول نیست بر خلاف یهریقهما که چون داعی و ابتلا به هر دو طرف هست؛ تعارض اصول هست پس ایندو فرق دارد؛ لکن بنده در همینجا این سؤال را دارم که مگر اطلاق روایت یهریقهما شامل اخراج عمدی احد اطراف از ابتلاء نیست؟ بله هست با اینکه دیگه تعارض الاصول استدامتا نیست. پس نکته تعارض اصول نیست. حال که نکته تعارض اصول نیست چرا اطلاق یهریقهما شامل فرض قطار نیست؟  ممکن است بگویی که فرق این است که در یهریقهما حتی بعد از اخراج احدهما از ابتلاء ، علم به اراده منجز داریم و شک در امتثال که مجرای احتیاط است، ولی در شبهه قطار علم به اراده منجز نداریم؛ پاسخ این است که خیر بلکه در قطار نیز علم به اراده تنجیزی داریم یعنی شارع از ما خواسته که قبله مراعات شود. ماالفرق بینهما؟


RE: دلالت ادله برایت بر عدم تنجیز علم اجمالی - مسعود عطار منش - 15-آذر-1399

تازه مجل بحث معلوم شد.
تکلیف به معنای بعث و زجر یک قید عقلایی دارد نسبت به جایی که مضمون الحصول است یعنی بلحاظ عقلایی بعث و زجر نسبت به اموری که مضمون الحصول است غیر عقلایی است و این مضمون الحصول بودن در انای سلطان هند خیلی روشن است و در مورد مثال قطار به آن روشنی نیست ولی اصل مضمون الحصول بودن ثابت است چون نوعا انسانها به تمام جهات تخلی نمیکنند و همین باعث میشود بعث و زجر فعلی نسبت به جهاتی که محل ارتکاب واقع نمیشود وجود نداشته باشد لذا معلوم نیست اصلا بعث و زجر بالفعلی داشته باشد . ان قلت: بعث و زجر هم که نباشد مبغوضیت و حرمت که معلوم است. قلت: مبغوضی که در صدد تحصیلش بر نیامده باشد منافاتی با ترخیص در مخالفت احتمالی اش ندارد و الله العالم.