مباحثه، تالار علمی فقاهت
تشکیک در صدق سفر - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد مفیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=56)
+---- موضوع: تشکیک در صدق سفر (/showthread.php?tid=2425)



تشکیک در صدق سفر - عرفان عزیزی - 1-بهمن-1400

استاد معتقدند سفر امری تشکیکی است و خفاء‌ اذان و جدران طریق برای کشف از یک مقدار خاص مسافت نیست بلکه طریق به احساس عدم توطن و وقوف در وطن است؛ در واقع این دو امر نشان می دهند که مکلف به مرحله ی قوی از سفر رسیده است که دیگر احساس مدنیت و حضور در شهر را ندارد.یکی از شواهد این معنا روایت اسحاق بن عمار است عَنْهُ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ صَبَّاحٍ الْحَذَّاءِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنْ قَوْمٍ خَرَجُوا فِي سَفَرٍ لَهُمْ فَلَمَّا انْتَهَوْا إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ فِيهِ التَّقْصِيرُ قَصَّرُوا فَلَمَّا أَنْ صَارُوا عَلَى فَرْسَخَيْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ أَوْ أَرْبَعَةِ فَرَاسِخَ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ رَجُلٌ لَا يَسْتَقِيمُ لَهُمُ السَّفَرُ إِلَّا بِمَجِيئِهِ إِلَيْهِمْ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِكَ أَيَّاماً لَا يَدْرُونَ هَلْ يَمْضُونَ فِي سَفَرِهِمْ أَوْ يَنْصَرِفُونَ فَهَلْ يَنْبَغِي لَهُمْ أَنْ يُتِمُّوا الصَّلَاةَ أَمْ يُقِيمُوا عَلَى تَقْصِيرِهِمْ فَقَالَ إِنْ كَانُوا بَلَغُوا مَسِيرَةَ أَرْبَعَةِ فَرَاسِخَ فَلْيُقِيمُوا عَلَى تَقْصِيرِهِمْ أَقَامُوا أَمِ انْصَرَفُوا وَ إِنْ كَانُوا سَارُوا أَقَلَّ مِنْ أَرْبَعَةِ فَرَاسِخَ فَلْيُتِمُّوا الصَّلَاةَ مَا أَقَامُوا فَإِذَا مَضَوْا فَلْيُقَصِّرُوا ثُمَّ قَالَ وَ هَلْ تَدْرِي كَيْفَ صَارَ هَكَذَا قُلْتُ لَا أَدْرِي قَالَ لِأَنَّ التَّقْصِيرَ فِي بَرِيدَيْنِ وَ لَا يَكُونُ التَّقْصِيرُ فِي أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ فَإِذَا كَانُوا قَدْ سَارُوا بَرِيداً وَ أَرَادُوا أَنْ يَنْصَرِفُوا بَرِيداً كَانُوا قَدْ سَارُوا سَفَرَ التَّقْصِيرِ وَ إِنْ كَانُوا سَارُوا أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ إِلَّا إِتْمَامُ الصَّلَاةِ قُلْتُ أَ لَيْسَ قَدْ بَلَغُوا الْمَوْضِعَ الَّذِي لَا يَسْمَعُونَ فِيهِ أَذَانَ مِصْرِهِمُ الَّذِي خَرَجُوا مِنْهُ قَالَ بَلَى إِنَّمَا قَصَّرُوا فِي‏ ذَلِكَ‏ الْمَوْضِعِ‏ لِأَنَّهُمْ لَمْ يَشُكُّوا فِي مَسِيرِهِمْ وَ إِنَّ السَّيْرَ سَيَجِدُّ بِهِمفَلَمَّا جَاءَتِ الْعِلَّةُ فِي مُقَامِهِمْ دُونَ الْبَرِيدِ صَارُوا هَكَذَا[1]
حضرت می‌فرمایند وقتی به جایی رسیدند که اذان را نمی شنوند، الآن کانه می‌گویند من حالا جدا مسافر هستم. مقصود ما از مشکک بودن سفر نگاه فیزیکی به سفر نیست بلکه بما له واقعیه اجتماعیه قابل تشکیک است. به عنوان مثال راننده وضعیتی دارد  که ولو مسافر است، اما احساس مسافر را ندارد. پس معلوم می‌شود مسافر به‌عنوان یک مقوله اجتماعی نه فیزیکی، در ذهن عرف قابل تشکیک است.
۱۴۰۰/۹/۱۶


[1] محاسن ج۲ص۲۱۲


RE: تشکیک در صدق سفر - سید محمد صادق رضوی - 1-بهمن-1400

ظاهر علت مذکور در اینجا نسبت به اصل حکم است نه مدخلیت شنیدن اذان.
یعنی راوی از این سؤال دارد که چطور می شود در حالت عادی بعد از گذشتن حدّ ترخص،‌باید تقصیر نمود؛ اما در اینجا اینگونه نیست.
وگرنه که معمولا فرد مسافر دم در منزل هم که باشد (لم یشکّ فی مسیره) بر او صدق میکند.


RE: تشکیک در صدق سفر - عرفان عزیزی - 2-بهمن-1400

اسحاق سوال می کند که چرا با اینکه اذان شهر را نمی شنوند قصر نخوانند حضرت در جواب او تعلیلی بیان می کنند که قصر هنگام خفاء اذان به این جهت است که در سفر خود جدیت بیشتری دارند وقتی انسان هنوز داخل شهر باشد به ضرورت های مختلفی که خیلی هم درجه ی اهمیت بالایی ندارند ممکن است به سفر نرود اما وقتی دیگر صدای اذان را نمی شنود و بیوت را هم نمی بیند احساس او برای صدق مسافر بر خودش قوی تر است و مقصود از تشکیک در سفر همین است.این روایت می گوید حالت مسافر هنگام خفاء اذان برای سفر جدی تر است.احتمال این معنا هم کافی است تا برداشت مشهوری  که حد ترخص کاشف از مسافت خاص از شهر است مورد تردید واقع شود و دیگر نتوان از مثال عدم کفایت تلسکوپ برای حد ترخص در مساله رویت هلال با تلسکوپ استفاده کرد.آقای زنجانی فرمودند از محکم ترین نقض ها بر مساله ی رویت هلال با تلسکوپ مساله ی حد ترخص است.