مباحثه، تالار علمی فقاهت
بررسی روایات «القرآن نزل علی سبعۀ أحرف» - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14)
+---- موضوع: بررسی روایات «القرآن نزل علی سبعۀ أحرف» (/showthread.php?tid=2768)



بررسی روایات «القرآن نزل علی سبعۀ أحرف» - حسین بن علی - 25-دي-1401

روایات «نزل القرآن علی سبعۀ أحرف» در میان عامه مکرر نقل شده است.
روایت اولی که در کتب عامه است، روایت بخاری است:
« عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ [وَ آلِهِ‏] قَالَ: أَقْرَأَنِي جَبْرَئِيلُ عَلَى حَرْفٍ فَرَاجَعْتُهُ فَزَادَنِي، فَلَمْ أَزَلْ أَسْتَزِيدُهُ وَ يَزِيدُنِي حَتَّى انْتَهَى عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ»[1]
روایت دیگری از جامع الأصول و بخاری و مسلم و سنن ابی داود و سنن نسایی از خلیفه دوم نقل می کند:
« عن عمر يقول سمعت هشام ابن حكيم بن حزام يقرأ سورة الفرقان على غير ما أقرؤها و كان رسول اللّه «ص» اقرأنيها فكدت أن أعجل عليه ثم أمهلته حتى انصرف ثم كببته بردائه فجئت الى رسول اللّه «ص» فقلت يا رسول اللّه انى سمعت هذا يقرأ سورة الفرقان على غير ما أقرأتنيها فقال رسول اللّه «ص» ارسله يقرأ فقرأ القراءة التى سمعته يقرأ فقال هكذا انزلت ثم قال لى اقرأ فقرأت فقال هكذا انزلت ان هذا القرآن أنزل على سبعة أحرف فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ»[2]
می گوید سورۀ فرقان که هشام می خواند غیر از چیزی است که پیامبر برای ما می خواند، به وی گفتم: چه کسی این سورۀ را برای تو قرائت کرده است؟ گفت پیامبر اکرم برای من قرائت کرده است. گفتم دروغ می گویید. یقه اش را گرفتم، بردم سمت پیامبر، پیامبر فرمودند رهایش کنید. اینچنین نازل شده است، سپس قرائت خود را خواندم، باز پیامبر فرمودند اینچنین نازل شده است قرآن برهفت حرف نازل شده
این روایت در کتب عامه است و معروف نیز شده است که «القرآن نزل علی سبعۀ أحرف»، در کتب خاصه نیز وارد شده است. 1.در بصائر چنین نقل می کند:
« حَدَّثَنَا الْفَضْلُ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: تَفْسِيرُ الْقُرْآنِ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ مِنْهُ مَا كَانَ وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ بَعْدَ ذَلِكَ تَعْرِفُهُ الْأَئِمَّةُ»[3]
البته این تعبیر کلمه «تفسیر القرآن» را آورده است.
2.در خصال چنین است:
« حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الصَّيْرَفِيِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْأَحَادِيثَ تَخْتَلِفُ عَنْكُمْ قَالَ فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ وَ أَدْنَى مَا لِلْإِمَامِ أَنْ يُفْتِيَ عَلَى سَبْعَةِ وُجُوهٍ ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ»[4]
سند این روایت صحیح است؛ زیرامحمد بن یحیی صیرفی همان خثعمی است که توسط نجاشی توثیق دارد
3.روایت دیگر باز در خصال است:
« حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَتَانِي آتٍ مِنَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ»[5]
فرمایش شیخ عبدالکریم حائری رحمه الله در تبیین روایات
مرحوم آیت الله حائری در تقریراتی که آیت الله آشتیانی نوشته اند، فرموده اند: با وجود این روایاتی که هم از خاصه و هم از عامه نقل شده است، نمی توان اصل صدور این روایات را از پیامبر انکار کرد، معلوم می شود که پیامبر اصل حدیث را فرموده اند، لکن باید توجیه دلالی کرد. توجیه ایشان چنین است که می گوید روایات عامه را کاری نداریم، «الرشد فی خلافهم»، این روایات خاصه نیز ظهوری ندارد در اینکه قرآن به قرائات مختلفه نازل شده است؛ توضیح اینکه:
 1- ظاهر صحیحه حماد این است که بطون قرآن را می گوید؛ چه اینکه شخص به امام علیه السلام اشکال کرده است که چرا احادیث شما اختلاف دارد؟ حضرت فرمودند که قرآن نیز به هفت حرف نازل شده است، سپس در ادامه حضرت مطلبی فرمودند که ظهور در این دارد که بطون قرآن هفت تا است و ما که مختلف صحبت می کنیم، مثل این است که قرآن یک آیه هم ظاهر دارد و هم بطون دارد که در برخی از روایات تعبیر «سبعۀ أبطن» نیز وارد شده است. سیاق این روایت نمی رساند که هر آیه ای هفت جور نازل شده باشد. مخصوصا اینکه قراء سبعه بعدا درست شده اند.
2- روایت هاشمی توسعه ی بر امت را پیامبر خواسته اند، در حالی که اختلاف قرائات توسعه بر امت ندارد. این همه اصرار پیامبر بر اینکه بر امت توسعه بدهد، آیا با اختلاف قرائت محقق می شود؟! ارتباطی به اختلاف قرائات ندارد. اختلاف قرائات توسعه نیست. بعید نیست توسعه اش به خاطر اختلاف لهجات بوده است. هر قومی لهجه خود را داشتند، به لحاظ این است که توسعه داده است.
درس خارج فقه 20 دی ماه 1401


[1] . صحیح البخاری، ج 6 ص 97.
[2] . جامع الأصول 2- 477- 478 حديث 939. صحيح البخاريّ 9- 20- 21 كتاب فضائل القرآن، باب أنزل القرآن على سبعة أحرف‏. صحيح مسلم، كتاب الصلاة باب بيان أن القرآن أنزل على سبعة أحرف حديث 818.
[3] بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، ج1، ص196.
[4] . الخصال، ج 2 ص 358.
[5] . الخصال، ج 2 ص 358.