مباحثه، تالار علمی فقاهت
مروری بر مسلک اعتبار در تبیین حقیقت وضع - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: مروری بر مسلک اعتبار در تبیین حقیقت وضع (/showthread.php?tid=3069)



مروری بر مسلک اعتبار در تبیین حقیقت وضع - مسعود عطار منش - 26-مهر-1402

مسلک دومی که در کلام مرحوم شهید صدر وارد شده، مسلک اعتبار است[1]. این مسلک به گونه ­های مختلفی تقریب شده است که مرحوم آقای صدر نیز گونه­ های مختلف آن را مورد بحث قرار داده­اند. ما قصد بحث تفصیلی از گونه­ های مختلف تقریب مسلک اعتبار نداریم و صرفاً به شکل گذرا این تقریبات را عنوان می­کنیم و سپس اشکال مشترکی که مرحوم آقای صدر به همۀ این تقریبات وارد می­کنند را طرح نموده و در موردش بحث می­کنیم.
مسلک اعتبار، به لحاظ چیستیِ معتبر، به چند گونه قابل تقریب است:
1-    اعتبار وضع اللفظ علی المعنی: ما یک سری وضع حقیقی داریم مانند قرار دادن چراغ قرمز در چهارراه؛ یا قرار دادن میل بر سر هر فرسخ که در زمان­های قدیم رواج داشته و علت این که نام میل را قرار دادند به جهت همین میله­ هایی بوده که علامت رأس الفرسخ بوده است. بر اساس تقریب مورد نظر، لفظ، وضع اعتباری است و گویا همانند آن میله­ای است که سر هر فرسخ می­گذارند تا دلالت داشته باشد بر این که اینجا یک میل است. مرحوم آقای صدر این تقریب را مطرح نموده و اشکالات محقق خوئی به آن را ذکر می­کنند و در موردش بحث می­کنند.
2-    اعتبار هو هویة: تقریب دوم این است که فرض کنیم لفظ و معنا یکی هستند؛ طبق این تقریب، معتبر عبارت است از «کون اللفظ نفس المعنی». ایشان این تقریب را نیز ذکر نموده و در موردش بحث می­کنند.
3-    اعتبار این که لفظ، ادات دال بر معنا باشد.
مرحوم آقای صدر به ذکر اشکالاتی نسبت به تک­ تک این تقریبات می­پردازند که از آن در­ می­گذریم و به اشکال مشترک به سه تقریب می­پردازیم. اشکال مشترک این سه تقریب در کلام مرحوم حاج شیخ در درر نیز منعکس شده است[2]؛ همین اشکال باعث شده مسلک اعتبار که مسلک مشهور بین علماء بوده، کنار برود و مسلک تعهّد جایگزین آن شود.
اشکال اصلی به مسلک اعتبار
اشکال مزبور آن است که شما می­خواهید لفظ، سبب دلالت بر معنا شود؛ به عبارت دیگر مقصود از وضع، سببیّت تصور لفظ برای تصوّر معنا است. این در حالی است که سببیت یک امر حقیقی است و مجرّد اعتبار، برای تحقق آن کافی نیست. به طور مثال اگر شما اعتبار کنید این عروسک فرزند شما است، اگر صد بار هم فرزند بودن را اعتبار کنید، باعث نمی­شود این عروسک گرسنه شود. به عبارت دیگر آثار حقیقی شیء در اثر اعتبار تحقق پیدا نمی­کند. وقتی بین تصور لفظ و معنا حقیقتاً سببیتی وجود ندارد مجرد اعتبار چه سودی دارد. این اشکال اساسی مسلک اعتبار است که باعث شده است شهید صدر نیز این مسلک را کنار بگذارد و مسلک دیگری را جایگزین آن کند به طوری که وضع قابلیت این را پیدا کند که سببیت حقیقی ایجاد کند.


[1] مباحث الاصول چ1 ق1 ص90
[2] دررالفوائد ( طبع جديد )، ص: 35
درس خارج اصول جلسّ3 مورخ5مهر1402


RE: مروری بر مسلک اعتبار در تبیین حقیقت وضع - Payam_Khajei - 29-مهر-1402

سلام 
ممکن است در جواب اشکال شهید صدر گفته شود : سبب و مسبب درهر وادی و نفس الامری باید بحسبه لحاظ شود . 
وقتی جنس لفظ و معنا و وضع از نوع اعتبارات عقلایی است، سببیت و مسببیت هم در امور عقلایی مثل لفظ و معنا به همین دلالت و اعتبار است. نیاز نیست سببیت تکوینی خارجی دیده شود.

یا به عبارت دیگر همین که عُقلا بگویند من برای فلان معنا این نشانه(لفظ) را قرار دادم تا به آن(معنا) اشاره کند همین مقدار کافی است تا گفته شود این لفظ سبب تداعی معنای مذکور در اذهان می شود.


RE: مروری بر مسلک اعتبار در تبیین حقیقت وضع - مسعود عطار منش - 1-آبان-1402

بالاخره این سببیت حقیقی است نه فرضی و ذهنی.ربه عبارت دیگر ذهن حقیقتا از لفظ بهزمعنا انتقال پیدا می کند نه در عالم فرض و اعتبار.