مباحثه، تالار علمی فقاهت
کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث (/showthread.php?tid=3250)



کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث - Payam_Khajei - 25-دي-1402

بعضی مثل آیت الله زنجانی فرموده‌اند: شارع نسبت به بناهای عقلائیه مستحدث نیز مسئولیت دارد و اگر می‌‌تواند نظر خود در مورد این سیره‌ها را به نحوی بیان کند که عرف آن زمان متوجه شود ولی سکوت کند از سکوت ایشان امضای این سیره و ارتکاز کشف می‌شود زیرا در صورتی که این ارتکاز مضر به اغراض شارع باشد سکوت از ردع آن نقص در ایفای مسئولیت است. زیرا وقتی گفته می‌شود دین اسلام جاودانی است و خاتم ادیان است و تا روز قیامت دین اسلام محکّم است و «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة» وقتی که امام علیه السلام می‌دانند که مردم نیازهای مستحدثی دارند که خلاف اغراض شارع است اگر در مقابل آن‌ها سکوت کند نقص در ایفای مسئولیت است.

به نظر ما این بیان تمام نیست زیرا گرچه اسلام دین جاودانی است ولی این که گفته شود شارع مسئولیت دارد تمام حوادث و بناهای عقلایی مستحدث را تا روز قیامت نقد و بررسی کند این «دون اثباته خرط القتاد».

در سیره‌های عقلائیه خیلی احکام جدید به وجود آمده است، مثلا دولت‌ها حق دارند از پرواز هواپیماهای کشورهای دیگر بر فضای کشور خود ممانعت کنند مگر این که اجرت بگیرند. و این در زمان شارع نبوده است این که گفته شود شارع باید اظهار نظر می‌کرد و اگر مخالف بود باید آن را بیان می‌کرد، درست نیست زیرا:
اولا: در خیلی از موار اظهار نظر، عرفی نیست. 
ثانیا: در مواری که بیان عرفی است دلیلی بر لزوم اظهار نظر توسط شارع در مورد این سیره‌ها وجود ندارد.

البته مردم در این موارد می‌توانند به اصول عملیه رجوع کنند ولی اصل عملی می گوید این دولت مستحق اجرت نیست بلکه مقتضای اصل برائت این است که این کشور در گذشتن از آسمان کشورهای دیگر آزاد است. خیلی از موارد اصل عملی بر خلاف سیره نتیجه می‌دهد.
یا در مورد انبوه‌سازی، شارع در آن زمان به چه نحو نظر خود را به مردم بفهماند. بنابراین در اکثر موارد، بیان عرفی توسط شارع بر ردع از سیره‌های مستحدثه ممکن نبود. لذا کلام ایشان موضوع ندارد. به چه دلیل سکوت شارع، دلیل بر این است که ما مجاز به تبعیت از بناهای عقلاییه مستحدث هستیم؟



¨    درس خارج اصول 17 دی 1402



RE: کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث - مسعود عطار منش - 17-اسفند-1402

به عبارت دیگر:
اولا: سکوت تنها در جایی بمعنای امضا هست که متکلم تمکن از ردع داشته باشد و ردع نکرده باشد. حال آن که با توجه قابل تصور نبودن برخی مسایل برای مردم آن زمان اصلا معلوم نیست معصومین تمکن از بیانش را داشته باشند. افزون بر آنکه حتی اگر برایشان قابل تصور هم باشد محتمل است به دلیل کمبود وقت و اولویت داشتن نیازهای همان زمان نتوانسته باشند نیاز آیندگان را بیان کنند.
ثانیا: با چشم پوشی از اشکال اول و با فرض پذیرش تمکن معصومین علیهم السلام از بیان، اشکال دیگر آنست که اگر علم به موضوع، نیازمند استفاده از علم غیب باشد معلوم نیست از علم غیبشان استفاده کرده باشند. مگر نه آنست که معصومین خیلی اوقات از عمل به علم غیب ابا داشتند. مثلا امام کاظم علیه السلام علی بن ابی حمزه را بعنوان وکیل خویش برگزیدند که همین شخص ملعون مذهب انحرافی واقفه را درست کرد. انحراف در اصول دین به مراتب از احکام شرعی مهم تر هست ولی می بینیم معصومین ظاهرا از علم غیبشان اسنفاده نکردند. و کم له من نظیر.
گفتنی است شبیه همین اشکالات در تمسک به عمومات و اطلاقات در مسائل مستحدثه وجود دارد چون حجیت عموم و اطلاق متوقف بر تمکن از بیان مخصص و مقید است و چنانکه گذشت تمکن قابل احراز نیست.
لذا به نظر می رسد راه حل اخیر استاد یعنی رجوع به اصول عملیه هم با مشکل مواجه بوده و لا مفر من القول بالانسداد. چون در اینصورت باید در معظم یا بسیاری از احکام، اصل عملی جاری کرد و هو کما تری.


RE: کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث - مسعود عطار منش - 17-اسفند-1402

نقص در ایفای مسئولیت هم که توسط آیت الله زنجانی حفظه الله بیان شده، یک حکم عقلی اقتضایی است یعنی لولا المانع شارع باید بر اغراضش تحفظ نماید و مشکل همینجاست که عدم مانع برای ما قابل احراز نیست چون با ملاحظه واقعیت های تازیخی می بینیم یک جاهایی مانع وجود داشته که یک نمونه اش را هم ذکر کردیم.
با عبور از تمام اینها اصلا در روایات متعددی گفته شده (کل امام هاد للقرن الذی هو فیهم) یعنی هر امامی هدایتگر مردم زکان خویش است. این جمله مفهوم دارد. یعنی هدایتگر آیندگان نیستند.
ممکن است این روایات ناظر به همین جهت باشد که مثلا امام صادق علیه السلام، وظیفه هدایت ما را نداشتند لذا بحث از ایفای مسئولیت موضوعا منتفی خواهد شد.
مسولیت هدایت ما بعهده حضرت ولیعصر سلام الله علیه است که ایشان هم از خوف جان و... تمکن از بیان مسایل دینی ندارند.
شایان ذکر است که مقصود از تمکن و عدم تمکن در کل این بحث، تمکن عادی است و الا اگر قرار بود از طرق غیر عادی برای حفظ جان حضرت استفاده شود که اصلا نیازی نبود حضرت غایب شوند.