امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث
#1
بعضی مثل آیت الله زنجانی فرموده‌اند: شارع نسبت به بناهای عقلائیه مستحدث نیز مسئولیت دارد و اگر می‌‌تواند نظر خود در مورد این سیره‌ها را به نحوی بیان کند که عرف آن زمان متوجه شود ولی سکوت کند از سکوت ایشان امضای این سیره و ارتکاز کشف می‌شود زیرا در صورتی که این ارتکاز مضر به اغراض شارع باشد سکوت از ردع آن نقص در ایفای مسئولیت است. زیرا وقتی گفته می‌شود دین اسلام جاودانی است و خاتم ادیان است و تا روز قیامت دین اسلام محکّم است و «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة» وقتی که امام علیه السلام می‌دانند که مردم نیازهای مستحدثی دارند که خلاف اغراض شارع است اگر در مقابل آن‌ها سکوت کند نقص در ایفای مسئولیت است.

به نظر ما این بیان تمام نیست زیرا گرچه اسلام دین جاودانی است ولی این که گفته شود شارع مسئولیت دارد تمام حوادث و بناهای عقلایی مستحدث را تا روز قیامت نقد و بررسی کند این «دون اثباته خرط القتاد».

در سیره‌های عقلائیه خیلی احکام جدید به وجود آمده است، مثلا دولت‌ها حق دارند از پرواز هواپیماهای کشورهای دیگر بر فضای کشور خود ممانعت کنند مگر این که اجرت بگیرند. و این در زمان شارع نبوده است این که گفته شود شارع باید اظهار نظر می‌کرد و اگر مخالف بود باید آن را بیان می‌کرد، درست نیست زیرا:
اولا: در خیلی از موار اظهار نظر، عرفی نیست. 
ثانیا: در مواری که بیان عرفی است دلیلی بر لزوم اظهار نظر توسط شارع در مورد این سیره‌ها وجود ندارد.

البته مردم در این موارد می‌توانند به اصول عملیه رجوع کنند ولی اصل عملی می گوید این دولت مستحق اجرت نیست بلکه مقتضای اصل برائت این است که این کشور در گذشتن از آسمان کشورهای دیگر آزاد است. خیلی از موارد اصل عملی بر خلاف سیره نتیجه می‌دهد.
یا در مورد انبوه‌سازی، شارع در آن زمان به چه نحو نظر خود را به مردم بفهماند. بنابراین در اکثر موارد، بیان عرفی توسط شارع بر ردع از سیره‌های مستحدثه ممکن نبود. لذا کلام ایشان موضوع ندارد. به چه دلیل سکوت شارع، دلیل بر این است که ما مجاز به تبعیت از بناهای عقلاییه مستحدث هستیم؟



¨    درس خارج اصول 17 دی 1402
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#2
به عبارت دیگر:
اولا: سکوت تنها در جایی بمعنای امضا هست که متکلم تمکن از ردع داشته باشد و ردع نکرده باشد. حال آن که با توجه قابل تصور نبودن برخی مسایل برای مردم آن زمان اصلا معلوم نیست معصومین تمکن از بیانش را داشته باشند. افزون بر آنکه حتی اگر برایشان قابل تصور هم باشد محتمل است به دلیل کمبود وقت و اولویت داشتن نیازهای همان زمان نتوانسته باشند نیاز آیندگان را بیان کنند.
ثانیا: با چشم پوشی از اشکال اول و با فرض پذیرش تمکن معصومین علیهم السلام از بیان، اشکال دیگر آنست که اگر علم به موضوع، نیازمند استفاده از علم غیب باشد معلوم نیست از علم غیبشان استفاده کرده باشند. مگر نه آنست که معصومین خیلی اوقات از عمل به علم غیب ابا داشتند. مثلا امام کاظم علیه السلام علی بن ابی حمزه را بعنوان وکیل خویش برگزیدند که همین شخص ملعون مذهب انحرافی واقفه را درست کرد. انحراف در اصول دین به مراتب از احکام شرعی مهم تر هست ولی می بینیم معصومین ظاهرا از علم غیبشان اسنفاده نکردند. و کم له من نظیر.
گفتنی است شبیه همین اشکالات در تمسک به عمومات و اطلاقات در مسائل مستحدثه وجود دارد چون حجیت عموم و اطلاق متوقف بر تمکن از بیان مخصص و مقید است و چنانکه گذشت تمکن قابل احراز نیست.
لذا به نظر می رسد راه حل اخیر استاد یعنی رجوع به اصول عملیه هم با مشکل مواجه بوده و لا مفر من القول بالانسداد. چون در اینصورت باید در معظم یا بسیاری از احکام، اصل عملی جاری کرد و هو کما تری.
پاسخ
#3
نقص در ایفای مسئولیت هم که توسط آیت الله زنجانی حفظه الله بیان شده، یک حکم عقلی اقتضایی است یعنی لولا المانع شارع باید بر اغراضش تحفظ نماید و مشکل همینجاست که عدم مانع برای ما قابل احراز نیست چون با ملاحظه واقعیت های تازیخی می بینیم یک جاهایی مانع وجود داشته که یک نمونه اش را هم ذکر کردیم.
با عبور از تمام اینها اصلا در روایات متعددی گفته شده (کل امام هاد للقرن الذی هو فیهم) یعنی هر امامی هدایتگر مردم زکان خویش است. این جمله مفهوم دارد. یعنی هدایتگر آیندگان نیستند.
ممکن است این روایات ناظر به همین جهت باشد که مثلا امام صادق علیه السلام، وظیفه هدایت ما را نداشتند لذا بحث از ایفای مسئولیت موضوعا منتفی خواهد شد.
مسولیت هدایت ما بعهده حضرت ولیعصر سلام الله علیه است که ایشان هم از خوف جان و... تمکن از بیان مسایل دینی ندارند.
شایان ذکر است که مقصود از تمکن و عدم تمکن در کل این بحث، تمکن عادی است و الا اگر قرار بود از طرق غیر عادی برای حفظ جان حضرت استفاده شود که اصلا نیازی نبود حضرت غایب شوند.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تمسک به فحوای حجیت خبر ثقه در اثبات حجیت شهرت فتوایی(تهافت در کلام بحوث) Payam_Khajei 0 70 5-اسفند-1402, 23:00
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  بررسی سیره عقلاء در رجوع جاهل به اهل خبره در صورت عدم وثوق Payam_Khajei 3 127 2-اسفند-1402, 21:52
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) Payam_Khajei 2 160 2-اسفند-1402, 12:04
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  عدم احراز ظهور کلام به دلیل شک در قرینه متصله Payam_Khajei 2 235 25-بهمن-1402, 00:09
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  لزوم تفصیل بین کلام مولا و مخبر در سیره عقلائیه بر حجیت ظهور Payam_Khajei 4 365 24-بهمن-1402, 16:58
آخرین ارسال: علی آمنی
  سیره هایی که فقط ارتکاز آنها در زمان ائمه(ع) بود، نه عمل به آنها؛ Payam_Khajei 0 63 21-بهمن-1402, 21:11
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  کلام بحوث در مورد روایات نهی از رجوع به قرآن Payam_Khajei 0 80 19-بهمن-1402, 00:44
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  کلام شهید صدر در مورد سیره های مستحدث Payam_Khajei 3 308 3-بهمن-1402, 00:00
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  امکان تمسک به سیره متشرعه در اثبات حجیت ظهور مع عدم الوثوق Payam_Khajei 0 48 25-دي-1402, 14:41
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  تهافت اعتبار مطلق ملکیت و شرط الخیار در نزد آیت الله خویی Payam_Khajei 0 38 25-دي-1402, 13:31
آخرین ارسال: Payam_Khajei

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان