درس خارج اصول جلسۀ 14 مورخ 23 مهر 1402
تبیین حقیقت استعمالات مجازی در سایۀ مراد تفهیمی
از قدیم، تحلیل حقیقت استعمالات مجازی، مورد بحث بوده است. آیا مجاز، استعمال لفظ در غیر ما وضع له است؛ یا استعمال در ما وضع له است اما همراه با ادعای وسعت معنای موضوع له و شمول آن نسبت به مصداق ادعائی؟
تفسیر دوم از مجاز به سکاکی نسبت داده شده است در حالی که این مطلب در مفتاح العلوم توسط سکاکی نقل شده و نقد شده است[1]؛ پس این انتساب، صحیح نیست؛ سکاکی معتقد است مجرد وجود ادعا در استعمالات مجازی سبب نمی شود استعمال لفظ در معنای موضوع له باشد، که به صحت و سقم آن کاری نداریم. این بحث دامنه داری است که به شکلی دقیق در مفتاح العلوم، و تلخیص المفتاح و مختصر و مطوّل و سائر کتب ادبی و کتب معانی بیان، مطرح شده است.
در سالهای اخیر، شخصی که یکی از مدافعان نظریۀ منسوب به سکاکی تلقی میشد مرحوم آ شیخ محمدرضای مسجدشاهی است که در وقایة الاذهان به این نظریه اشاره نموده و رسالۀ مستقلی در این بحث نگاشته است[2]. ایشان میفرماید من ابتداء منکر این نظریه بودم تا اینکه با مرحوم آ شیخ عبدالله گلپایگانی که از مدافعان این نظریه بود، بحث نموده و متوجه شدم حق با ایشان است لذا یک رسالۀ مفصّل در تأیید آن نگاشتم. نام این رساله «اماطة الغین عن استعمال العین فی معنیین» می باشد[3] که در همین وقایة الاذهان نیز چاپ شده است.
به نظر میرسد در این بحث، بین ارادۀ استعمالی، و ارادۀ تفهیمی غیر استعمالی خلط شده است و نزاع بین این دو گروه، تا حدود زیادی، نزاع لفظی است.
کسانی که میگویند مجاز، استعمال لفظ در ما وضع له است و همراه با ادعای وسعت مصادیق موضوع له میباشد، مقصودشان چیست؟ اگر مرادشان آن است که متکلم در چنین حالتی قصد تفهیم ادعای وسیع بودن موضوعله را ندارد، کلامشان صحیح نیست.
اصل این مطلب درست است که ما وقتی میگوییم «رأیت اسداً یرمی»، اسد را قالب برای حیوان مفترس قرار میدهیم نه رجل شجاع؛ ولی در ورای این استعمال، یک هدفی وجود دارد که عبارت است از تفهیم معنایی در طول معنای مستعمل فیه.
یک موقع میگوییم «من رفتم باغ وحش و شیر دیدم»؛ در اینجا لفظ شیر را در حیوان مفترس به کار برده و قصد تفهیم آن را داریم که حیوان مفترس دیده ام. پس هدف من در این استعمال، دیدن شیر درنده است. اما یک موقع گفته میشود «رأیت اسداً یرمی»؛ در این مثال، ولو اسد را در حیوان مفترس استعمال کردم ولی انگیزه ام تفهیم دیدن حیوان مفترس نبوده نیست بلکه هدف من از این استعمال، دیدن شخصی است که همچون شیر شجاع بود و این هدف را نیز به مخاطب تفهیم میکنم. نکتۀ مهم همینجا است که در استعمال مجازی، متکلم صرفاً نمیخواهد ادعای اسد بودن رجل شجاع را در درون خود محقق کند بلکه میخواهد این ادعا را به مخاطب خود نیز تفهیم نماید.
مشهور اندیشمندان که مجاز را استعمال لفظ در غیر ما وضع له دانستهاند، به این جنبه توجه داشتند که وجداناً معنای غیر ما وضع له، به مخاطب تفهیم میشود؛ در مثال «رأیت اسداً یرمی» انگیزۀ متکلم، تفهیم شجاعت این شخص به مخاطب است. اما قائلین به مجاز منسوب به سکاکی به جنبۀ دیگر قضیه توجه نموده و گفتهاند بالوجدان، لفظ در معنای موضوعله استعمال میشود.
پس هر یک از این دو گروه به گوشه ای از واقعیت توجه نمودهاند در حالی که واقعیت، ترکیبی از هر دو دیدگاه است. اگر ارادۀ تفهیمی غیر استعمالی را در نظر بگیریم، حق با مشهور است چون بالوجدان معنای غیر موضوعله به مخاطب تفهیم میشود؛ اما اگر معنایی که لفظ، قالب برای آن است را در نظر بگیریم، حق با گروه دوم است چون بالوجدان لفظ قالب برای همان معنای اصلی قرار گرفته و در همان استعمال شده است.
[1] مفتاح العلوم، ج1 ص503
[2] وقاية الأذهان، ص: ج1 ص18
[3] وقاية الأذهان، ج1 ص16
|