مباحثه، تالار علمی فقاهت
عدم تفکیک مفهوم و معنی در کلام مرحوم امام در بحث مطلق - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد حسینی نسب (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=65)
+---- موضوع: عدم تفکیک مفهوم و معنی در کلام مرحوم امام در بحث مطلق (/showthread.php?tid=3365)



عدم تفکیک مفهوم و معنی در کلام مرحوم امام در بحث مطلق - علی آمنی - 14-اسفند-1402

در کلام مرحوم امام خمینی، تفکیک بین مفهوم و معنی نمی شود و عدم تفکیک بین آنها در جاهای مختلف مشکل درست می کند. البته خیلی های دیگر هم تفکیک نمی کنند اما حواسشان به لوازم نیست. مرحوم امام حواسش به لوازم هست و بر اساس آن لوازم اشکال می کند اما چون تفکیک نکرده است، مشکل پدید می آید. یکی از مشکلاتی که پیش می آید، در بحث اقسام وضع است که اصولیین می گوییند چهار قسم فرض می شود که یک قسم وضع خاص موضوع له عام، محال و سه قسم ممکن است و قسم سوم یعنی وضع عام موضوع له خاص، در وقوعش بحث می کنند. شمای امام به این نکته ملتفت می شوید که یک ما یفهم داریم که فقط خودش را نشان می دهد نه بیش از خودش را و همیشه ما یفهم کلی است چون تشخص برای وجود است. سپس اشکال می کنید که یعنی چه چهار قسم می کنید؟ اگر مفهوم بما هو مفهوم می گویید، کلی است و وضع خاص اصلا نداریم. و اگر محکی را می گویید، محکی در خارج و جزئی است پس وضع عام نداریم.
این جا هم همین اتفاق افتاده است. شمای امام می گویید موضوع له طبیعت، خود طبیعت است و بیش از خودش را نشان نمی دهد پس چرا به سراغ افراد می روید؟ ریشه اینها، جدا نکردن معنی و مفهوم است. مفهوم یعنی ما یفهم که از خودش به دست می آید و در اسماء أجناس، ما یفهم ماهیت مهملة و طبیعت لیسیده من حیث هی است. مثلا وقتی می گویید استکان، مفهومش خود استکان است نه چیز دیگری یعنی حتی وجود و عدم هم در مفهومش نیست. حتی فرد هم در مفهوم نیست. مفهوم خودِ طبیعت است. اما معنی یعنی مقصود. کسی که مطلق را موضوع حکم قرار می دهد و بر آن حکم می کند، از ماهیت و طبیعت من حیث هی هی خارج شده است. اگر می خواست طبیعت من حیث هی هی را ببیند، حتی حکم هم نمی توانست بکند. برای حمل بر طبیعت من حیث هی هی، فقط حمل ذاتی اولی صحیح است که آن هم در حقیقت حمل نیست بلکه این همانی است.
وقتی شما بروی حمل شائع می روید، یعنی از طبیعت من حیث هی هی عبور کرده اید. لذا در مفهوم، حرف شما درست است و مفهوم طبیعت فقط خودش است و حتی فرد را هم نشان نمی دهد اما مقصود، خودش نیست چون قرار است موضوع حکم قرار بگیرد و در موضوع حکم، حمل اولی صورت نمی گیرد بلکه حکم بروی مصادیق می رود و از طبیعت من حیث هی هی خارج می شود. پس مفهوم به فرد کار ندارد اما معنیّ به فرد کار دارد اما عدم تفکیک بین معنی و مفهوم که در عبارات امام است، باعث این اشکالات می شود. ( درس خارج اصول جلسه 80 ،1اسفند1402)